به گزارش شهرآرانیوز؛ قهرمان بلامنازع ایتالیا در سالهای گذشته وضعیت بسیار بدی را تجربه میکند. ظاهرا سقوط یوونتوس همچنان ادامه دارد و با روند پیشرو، بازگشت به جاده موفقیت غیرممکن به نظر میرسد. بیانکونری هماکنون در میانههای جدول حضور دارد و الگری خوب میداند که اینبار باید برای گرفتن سهمیه، چرتکه بیندازد؛ اما بهراستی دلایل افت یوونتوس چیست؟
زمانی که یک تیم نتیجه نمیگیرد، خواه یا ناخواه این مربیان هستند که بهعنوان متهم اصلی نزد هواداران شناخته میشوند. الگری در دوران پنجساله خود در یووه، لیگ قهرمانان را فتح نکرد، اما موفقیتهای بسیاری به دست آورد؛ تاجاییکه میتوانیم او را پس از لیپی و تراپاتونی، جزو بهترین مربیان یوونتوس بدانیم. برگرداندن الگری، یعنی اینکه یوونتوس همانند سابق نتیجه را میخواهد، اما اکنون یووه نه نتیجه میگیرد و نه بازیهای باکیفیتی ارائه میکند.
یووه یکی از ترکیبهای ضعیف و ناهمگون را میان تیمهای تاپ اروپایی دارد. ورودیهای تیم در سالهای اخیر، هزینه سنگینی تراشیدهاند؛ اما در عمل نتوانستهاند به یووه کمک کنند؛ بازیکنانی بیکیفیت، با حقوقهای سنگین و فاقد انگیزه و ارادهای برای جنگیدن. یووه به تغییر نسل و پوستاندازی نیاز دارد؛ اما این عمل بسیار کند رخ میدهد. خریدهای نسل جدید یووه یعنی رمزی، ربیو، کولوسفسکی، مویزه کین و موراتا چنگی به دل نمیزنند.
کیهلینی، بونوچی و کوادرادو به سالهای آخر بازی خود نزدیک شدهاند و بازیکنانی نظیر بنتانکور، الکس ساندرو و برناردسکی بهخاطر کیفیت پایینشان باید به مرور کنار گذاشته شوند. آکادمی یووه میتواند اینجا عصای دست تیم بزرگسالان باشد و به پرکردن جای خالی بازیکنان کمک کند؛ کاری که چلسی و بارسلونا در ۲ فصل اخیر انجام دادند.
در سالهایی که بانوی پیر توانایی رقابت مالی با تیمهای دیگر را نداشت، خریدهای ارزان و هوشمندانه مدیر ورزشی باشگاه، جوزپه ماروتا، کمک میکرد تا یووه صورتش را با سیلی سرخ نگه دارد؛ اما حالا با رفتن او به اینتر، اوضاع بانوی پیر به هم ریخته است. همکاری موفق زوج ماروتا- کونته در اینتر منجر به فتح سریآ و شکستن حاکمیت نُهساله یووه شد.
ماروتا بدون کونته و بدون دست راستش، فابیو پاراتیچی، نیز به راه خود ادامه میدهد. به اقدامات ماروتا در فصل اخیر نگاه کنید: او مربیای را جانشین کونته کرد که بتواند با ترکیب سهدفاعه ادامه دهد (اینزاگی)، با توجه به اتفاق ناگواری که برای اریکسن افتاد یک بازیکن مشابه را به رایگان جذب کرد (چالهان اوغلو) و ضمن فروش لوکاکو و حکیمی، بازیکنانی را اضافه کرد تا به عملکرد اینتر خدشهای وارد نشود. در سوی مقابل یوونتوس، دچار نوعی سردرگمی و بیهویتی در بازار نقلوانتقالات است. خریدو فروشها بر اساس نیاز تیم نیست، بلکه بر اساس فرصتهای موجود در بازار صورت میگیرد. نیازهای تیم برآورده نمیشوند و تعداد خریدهای کارآمد یووه کم شده است.
برنامه میانمدت و بلندمدت باشگاه چگونه تدوین شده است؟ هدف چیست؟ خرید رونالدو، اخراج الگری و آوردن ساری، اخراج ساری باوجود قهرمانی و آوردن پیرلو و دوباره رسیدن به آلگری. هیچ ساختار و مسیر مشخصی در این اتفاقها مشاهده نمیشود. نقلوانتقالات یووه بحث مفصلی میطلبد، اما همین نمونه را در نظر بگیرید: خرید همزمان ۳ مدافع میانی (کریستین رومرو، متیاس دلیخت و مریح دمیرال) در یک پنجره نقلوانتقالاتی، بهمشکلخوردن در ترازنامه مالی، واگذارکردن اسپیناتزولا و کانسلو برای رفع مشکل و جذب پلگرینی و دنیلو.
فوتبال مدرن امروز مبتنیبر دوندگی متوازن، کوچککردن زمین، محدودکردن فضاها برای حریف و بهصورتکلی بازی بدون توپ است. مدل بازی منفعل ایتالیایی نمیتواند در مقابل سبکهای پیشرو دست بالا را داشته باشد. مدیران یوونتوس باید چنیندورنمایی در ذهن خود ترسیم کنند، وگرنه یووه در بهترین حالت نیز یک ماهی بزرگ در برکهای کوچک خواهد بود و در مسابقات بینالمللی شانس زیادی نخواهد داشت.