عماد پورشهریاری | شهرآرانیوز - بهترین استراتژیها و برنامههای بازاریابی دیجیتال هم خالی از اشکال نیستند. از محدود کردن بازاریابی دیجیتال به اینستاگرام و سپردن آن به خواهرزاده و عموزاده که بگذریم، بهترین مجموعهها هم ممکن است در برنامهریزی خود دچار اشتباه شوند. بخت موفقیت هر کمپین یا استراتژی دیجیتال به عوامل مختلفی بستگی دارد و یک کار کارشناختی جدی است، اما برخی موارد هم وجود دارند که با یک نگاه اجمالی به شما نشان خواهند داد برنامه بازاریابی دیجیتال یک مجموعه در مسیر نادرستی قرار دارد و سرنوشت نامبارکی در انتظار اوست. برخی از این موارد یا یک اشتباه بنیادین است یا روشی تاریخ گذشته که دیگر کاربردی نخواهد داشت.
شبکههای اجتماعی به دلیل گستردگی کاربران آن بازویی کلیدی در بازاریابی دیجیتال است. اهمیت این بخش چنان صعودی و چشمگیر شده که برخی تصمیم گرفتهاند فعالیتهای آنلاین خود را تنها به اینستاگرام محدود کنند. از اینکه چقدر سرمایهگذاری صرف در این خانه اجارهای احتمال ورشکستگی کسبوکارها را افزایش میدهد بگذریم. در کنار این، کسبوکارهایی که صرفا برنامههای خود را در هزارتوی این شبکهها به اشتراک میگذارند هم مسیر را اشتباه طی کردهاند.
بهترین برندهای ایرانی که میشناسید، مثلا در حوزه خوراکیها یا مواد شوینده را در نظر بگیرید و سری به صفحات اینستاگرامی آنها بزنید. بسیاری از آنها فقط عکس بزککردهای از محصول خود را نشان میدهند. فراموش نکنیم که شبکههای اجتماعی بیش از هر چیزی فرصتی برای اشتراک گذاشتن احساسات و تجربیات افراد هستند یا کاربران از طریق آنها به دنبال حل یک مسئلهاند.
به همین دلیل و در یک استراتژی محتوایی دقیق، شبکههای اجتماعی باید ارائهدهنده محتوای اطلاعرسانی یا آموزشی باشند. برای بررسی این رفتار هم به اینستاگرام اکتفا نکنید و فعالیت در سایر شبکههای اجتماعی را بهعنوان یک پروژه واحد تحلیل کنید.
علاوه بر این، شبکههای اجتماعی یک ارتباط دوسویه و کامل را ایجاد میکنند. شما اطلاعاتی در اختیار مخاطب قرار میدهید و او ارزشمندترین دادهها درباره رفتار خود با برند شما را افشا خواهد داد. اگر از این فرصت برای دریافت دادهها، اصلاح برنامهها و بهینهسازی محتوای خود استفاده نمیکنید بخشی از اهمیت این ابزار را درک نکردهاید.
هیچ برند، محصول یا کسبوکاری مخاطب عام ندارد. «مخاطب من همه مردم هستند» یک اشتباه مهلک و مبتدی است. این استراتژی و رویکرد از انتخاب کلمات کلیدی برای سئو تا تولید محتوا برای صفحات وبلاگ سایت باید در نظر گرفته شود و مخاطب ویژهتری را هدف بگیرد.
نیچ کردن بازار یکی از روشهایی است که بهخصوص در کسبوکارهای نوپا نشان از کارآمدی استراتژی دارد. نیچ کردن به معنای هدف قرار دادن بخشی کوچکی از بازار است که به دلیل رویکرد تخصصی، اعتماد مخاطب را جلب خواهد کرد. فرض کنید یک گروه حرفهای طراحی سایت دارید و قصد دارید برای آن برنامه بازاریابی دیجیتال یا محتوایی بچینید.
رقابت شما با سایر شرکتهای قدیمی که مجموعهای از بهترین سایتهای فارسی را طراحی کردهاند نتیجه مشخصی خواهد داشت. شما در گوگل و در شبکههای اجتماعی خیلی فرصت خودنمایی نخواهید داشت و مشتریانتان احتمالا به دوستان و آشنایان محدود خواهند شد. به همین دلیل بخش بسیار بزرگی از هزینههای شما در فضای آنلاین به هدر خواهد رفت.
حالا فرض کنید شما پیش از این تجربه همکاری با یک دندانپزشک را داشتهاید و برای او طراحی سایت انجام دادهاید و نتیجه هم برای هر دو طرف قابلقبول بوده. نیچ کردن بازار شما طراحی سایت بهصورت اختصاصی برای دندانپزشکان خواهد بود. اگر فرضا طراحی سایت برای دندانپزشکانی که در شاخههای زیبایی فعالیت میکنند و در مشهد حضور دارند را به همین بخش اضافه کنید قطعا نتیجه بهتری خواهید گرفت.
یکی دیگر از رویکردهایی که از زوال زودهنگام استراتژی خبر میدهد عدم شخصیسازی است. یک برنامه موفق باید خدمات و محصولات خود و همینطور ارائه آنها در فضای مجازی را برای مشتری خود شخصیسازی کند. به ایمیلهای متعددی که شما باز نکرده آنها را به پوشه اسپم میفرستید دقت کنید یا پیامکهای تبلیغاتی بینامونشانی که بهصورت اتفاقی برای مخاطب ارسال میشود. اینها نشان از ضعف در استراتژی دارد. فعالیتهای شما باید این پیام را به مخاطب انتقال دهد که او را میشناسید و برایش احترام قائل هستید. اگر مخاطبان از پیش تعیینشده خود را به دستههای کوچکتر تقسیم کرده باشید و با بررسی رفتارهای آنها نسبت به مسائلشان بهصورت شخصیسازیشدهای واکنش نشان دهید، زودتر از چیزی که فکرش را بکنید به نتیجه خواهید رسید.
یکی از نشانههای خیلی واضح اشتباه در استراتژی، تکیه بر متن و محتوای تصویری است. شما متنهای خوبی روی وبسایت خود منتشر میکنید، کپی رایتینگ خوبی هم دارید. از طرفی اینستاگرام شما هم مجموعهای از عکسها، فیلمها و گرافیکهای استاندارد است. شاید فکر کنید کار تمام است، ولی واقعا اینطور نیست.
برخلاف این، استراتژیای که بر این اساس نوشته شده باشد، یک برنامه ناپخته و آماتوری خواهد بود. محتوای شما باید آگاهی از برند را افزایش دهد، مخاطب را درگیر کند، ایجاد لید کند و مخاطب را در چرخه خرید نگاه دارد. هدایت مخاطب در این «سفر مشتری» با متن خوب و عکس با کیفیت حاصل نخواهد شد.
اما اگر این محتوای جذاب را با سایر تکنیکهای بازاریابی دیجیتال همراه کرده باشید طرح کاملی دارید. برای مثال، آیا از ریتارگتینگ استفاده میکنید؟ برای تبلیغات چه برنامهای در نظر گرفتهاید؟ جایگاه روابط عمومی دیجیتال در مجموعه شما کجاست؟
علاوه بر این استفاده از ابزارهای اتوماسیون و رهگیری دادهها نشان از کیفیت برنامهریزی شماست. کسبوکارهای تازهکار همهچیز را بر اساس آمارها و دادههای دستی رصد میکنند، اما یک گروه حرفهای با استفاده از ابزار پیشرفته دیجیتال فعالیتها را سادهسازی میکنند و سرعت خود را به حداکثر میرسانند.
مطالب بازارابی دیجیتالی
بازاریابی دیجیتال چگونه تجربه کاربری شما را نابود میکند؟
۷ نکته سریال بازی مرکب برای بازاریابهای دیجیتال
بازاریابی آمیخته یا ۴P در بازاریابی دیجیتال
چرا زنان در بازاریابی دیجیتال موفقترند؟
۸ پرسونای بازاریابهای دیجیتال | پیش از شخصیت مشتری، شخصیت خود را بشناسید