زندگی، مجموعهای از نظرها و ایدههایی است که بعضی وقتها به اختلاف بین ۲ یا چند نفر و حتی سردرگمی و تعارض با خود انسان منجر میشود. اما نکته درخور توجه این است که بسیاری از افراد در این اتفاق روزمره فقط به طور مطلق از نظر خودشان دفاع میکنند.
انگار درستی و حق مطلب را آنها میدانند و جای هیچ شک و تردیدی نیست، مسئلهای که خارج از اعتدال است و چه در زندگی شخصی و خانوادگی چه در اجتماع به انسان آسیب میزند.
این نگاه «فقط من درست میگوییم» حتی درباره محبت به اهل بیت (ع) نیز وجود دارد. گاهی بعضی در برخوردها، تصمیمها و سخنانشان از محبت به ایشان میگویند و به شفاعت و ترحم الهی دل بستهاند و خود را سرآمد خلق جهان و بینیاز میدانند، در حالی که بر اساس فرمایش حضرت رضا (ع)، دوستدار خاندان عصمت نباید تکتاز، یکنگرش و تکبعدی زندگی کند بلکه باید هم بال تعبد داشت و هم منطق تعقل.
یعنی از یک طرف باید ولایت اهل بیت (ع) را پذیرفت و با این تکیهگاه به مقصود رسید و از سوی دیگر، مناسب با آن اقدام کرد، زیرا طبق فرمایش امام مهربانی، محبت معصومان (ع) و عمل نیک، رهاورد رستگاری است.
بنابراین، اول اینکه عمل نیکو همراه با ایمان، نشانه اعتدال فرد است و نکته دوم اینکه خدا نعمت محبت و ولایت اهل بیت (ع) را به همه نداده است. متوجه باشیم که عابد و زاهد در دنیا بسیارند که فقط با افراط و تفریط عبادت ظاهری دارند و روزها روزهدارند و شبها به نیایش مشغولاند، ولی به دلیل دوری از این نعمت بزرگ، نهتنها هیچ حقیقتی در دلشان نیست بلکه در واقع کارهایشان هم قبول نمیشود.
۱. اسلام و ایمان یک رابطه دوطرفه است که به رشد انسان منجر میشود؛ بنابراین در حالی که فرزندانمان باید در عرصه عمل و انجام تکلیف (دستورهای اسلامی) به طور جدی همت کنند، وظیفه پدر و مادر این است که آنان را از نظر دینی و معرفتی (ایمان) با مکتب و آموزههای اهل بیت (ع) آشنا کنند.
۲. بعضیها میگویند که ما خدا را عبادت میکنیم و کاری به کسی نداریم. باید بدانیم که عالم هستی به گل وجود پیامبر اکرم (ص) و اولاد معصومشان خلق شده است و ما میتوانیم با بهرهمندی از این موقعیت، در پی کسب معرفت و شکوفایی محبت بیشتر ایشان برای فرزندانمان باشیم. اگر آنها را با محبت حضرت زهرا (س) و اولاد معصومشان تربیت کنیم، یقین بدانیم که عاقبتبهخیر هستند.
خلاصه اینکه، عاقبتبهخیری پیش اهل بیت (ع) است و معرفت در نگاه بلند تربیتی امامان معصوم رقم خورده است. بنابراین، در عین حال که باید نماز، روزه و سایر واجبها را انجام دهیم، میبایست دل را از محبتشان سرشار کنیم.
این ۲ نکته همان تربیت متعادل فرزند است، یعنی تربیت اعمال ظاهری، همراه با توجه به عمق و حقیقت باطنی.