مرتضی اخوان | شهرآرانیوز؛ شماره۱۳ با دریبلینگ، خودش را به محوطه رنگی زمین حریف میرساند و بهراحتی توپ را به سبد مینشاند؛ اتفاقی که نه یکبار و دوبار، بلکه طی هفتههای اخیر بارها برای بازیکن پُست۳ تیم بسکتبال آویژهصنعت پارسا افتاده است. بازیکنی که مشهدی است و حالا بعد از چند سال حضور در تیمهای تهرانی، چون شیمیدر، مهرام و اکسون دوباره به زادگاهش برگشته و برای سرجان ایوانوویچ در قامت یک ناجی ظاهر شده است.
نوید خواجهزاده از شروع نیمفصل دوم نمایشی فوقالعاده داشته و در ۳ بازی اخیر آویژه توانسته است جزو بهترین نفرات باشد و حتی در ۲ بازی امتیازآورترین بازیکن میدان شود. او در گفتگو با شهرآراورزشی از حالوروز خودش و تیمش میگوید و اینکه چه شد آویژه در نیمفصل اول نتوانست در حدواندازههای نامش در رقابتهای لیگ ظاهر شود.
من بسکتبال را از آموزشگاه آغاز کردم، از همان دبستان؛ اما اولین تیم باشگاهی که برایش بازی کردم، تیم لیگیکی بزرگسالان مهدیار شرق بود. سال بعد از آن نیز در هجدهسالگی برای ثامن مشهد در سوپرلیگ بازی کردم. تجربه بازی در تیمهای مهرام، اکسون، شیمیدر و همین آویژهصنعت پارسا مشهد را نیز داشتم.
احساس میکردم زمان بازی من در شیمیدر کم است و بهخاطر اینکه بیشتر بازی کنم، به مشهد آمدم. البته اینجا تیم شهر خودم است و طبیعی است که اینجا راحتتر باشم.
خداراشکر اینجا همهچیز روبهراه است. وقتی در مشهد چنین باشگاه حرفهای هست که همهچیزش سر جای خودش است، چرا نخواهم در مشهد بازی کنم؟ هر بازیکنی آرزو دارد در صورت فراهمبودن موقعیت، در شهر خودش بازی کند. در باشگاه آویژه همهچیز ایدئال و حرفهای است.
در ردههای پایه هم در تیم ملی جوانان بودم و هم برای تیم ملی امید بازی کردم. حتی یکبار هم به تیم ملی «ب» بزرگسالان دعوت شدم؛
امیدوارم. همه تلاشم را میکنم. شاید مجتمعبرگزارشدن مسابقات لیگ برتر در تالار آزادی تهران از حیث دوربودن از موقعیت میزبانی و نبود تماشاچی بد باشد، اما هر چه باشد، یک حُسن برای ما دارد و آنهم این است که مربیان تیم ملی همه بازیها را از نزدیک تماشا میکنند و شانس این را داریم تا بهتر دیده شویم.
محمد جمشیدی، صمد نیکخواهبهرامی و بهنام یخچالی. از شانس من بازیکنان باکیفیت و بزرگی در پست من بازی میکنند.
ما خیلی زود پیشفصل را آغاز کردیم و با نبوژا کنزوویچ تمرینات خوبی را نیز پشتسر گذاشتیم. شاید در آن مقطع فقط شهرداری گرگان بود که تمریناتش را مثل ما آغاز کرده بود. با بهترین شرایط پا به مسابقات گذاشتیم؛ اما متأسفانه شرایط آنطورکه انتظار داشتیم، پیش نرفت و نتوانستیم نتایج خوبی بگیریم. ۴ باخت و ۲ پیروزی داشتیم که ۲ باختمان دورازانتظار بود.
بله، دقیقا. میتوانم بگویم برخی از بازیکنان این ۲ تیم در آن ۲ بازی بهترین بازی عمرشان را انجام دادند و در مقابل، برخی از بازیکنان ما ازجمله خود من بدترین بازیمان را انجام دادیم.
حقیقت آن است که ما در موقعیت بدی گیر افتاده بودیم و تعویض سرمربی سبب شده حالا نه ۱۰۰درصد، اما از حیث روحیروانی خیلی بهتر شویم.
نبوژا بیشازحد سختگیر بود. برخی مربیان در هنگام کار سختگیر هستند و برخی در هتل و رستوران هم این سختگیری را ادامه میدهند. نبوژا بیرون از زمین هم سختگیریهایی داشت که موجب میشد ارتباط خوبی با بازیکنان برقرار نکند. خود من قبلا در مهرام با او کار کرده بودم و دوستش هم داشتم؛ اما بدون تعارف اشکال از او بود که نتوانست کار را درست کند.
سرجان در نقطه مقابل نبوژاست. او در زمین و هنگام کار، سختگیر و منضبط است؛ اما بیرون زمین با بازیکنان رفیق است. همین رفاقت باعث میشود بازیکنان با جانودل برای او بازی کنند.
وقتی بازیکنی یکیدو فصل خوب در لیگ داشته باشد، شما فصل بعد بهاینراحتی نمیتوانی او را نگه داری. چراکه طبیعی است توقعات مالیاش بالا میرود و مشتریهای خاص خودش را پیدا میکند. به نظرم کورین فوقالعاده بود. الان هم شاید برایان کمتر، اما لوکا بازیکن خوبی است و خیلی به تیم ما کمک میکند؛
اگر بدشانسی و مصدومیت، دامان تیممان را نگیرد و بتوانیم همین روند را طی کنیم، فکر میکنم بتوانیم به یکیدو تیم بزرگ تنه بزنیم.