همانند سالهای گذشته و مناسبتهای گذشته، امسال نیز هفته پژوهش آغاز شده است و درکنار میزگردها و سخنرانیها، حتما از اهمیت پژوهش خواهیم شنید و از پایینبودن سرانه پژوهش که کمتر از ۲ درصد یا کمی کمتر یا بیشتر است و اینکه هنوز پژوهش در ساختار اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، جایگاه درخور و شایسته خود را پیدا نکرده است.
دستکم برای صاحب این قلم که بیشاز دو دهه روزنامهنگاری کردهاست، شنیدن این سخنها تازگی ندارد و به یاد دارد که همیشه در چنین هفتهای، هم از حال زار و پریشان «پژوهش» بسیار گفتهاند، هم در تمجید و ستایش آن کم نگذاشتهاند.
تردیدی نداریم که «پژوهش» کلید توسعه است و بدون درنظرگرفتن آن، هر برنامهریزی ابتر است. پژوهش، راه تولید و پیشرفت را هموار میکند. سرمایهگذاری در حوزه پژوهش، هزینه نیست، که فایده است و اتفاقا از هزینههای ادامه راه میکاهد و خطاهای احتمالی آینده را به حداقل میرساند؛ بنابراین کشوری روی خوش توسعه را میبیند که در حوزه پژوهش بیشتر سرمایهگذاری کند.
به همین دلیل است که بنیادها و نهادهای پژوهشی در ساختار اداری کشور پیشبینیشده است و گذشته از این، تقریبا همه سازمانها، بخشی بهعنوان واحد پژوهش دارند و با همان بودجه اندکی که وجود دارد، پژوهشهایی را سفارش میدهند؛ بنابراین نهتنها در اهمیت پژوهش تردیدی نیست، که اهل فکر و نظر و صاحبان اندیشه، همیشه برای بهادادن بیشتر به این موضوع، داد سخن دادهاند.
اما پرسشی اساسی دراینمیان وجود دارد؛ پرسشی که نشان از وجود آفتی مهلک دارد. بهراستی از این همه پژوهشی که همواره انجام میشود، چنددرصد اصولی، کاربردی و لازم و ضروری بودهاست؟ اگر پایاننامههای دانشگاهی را مصداقی از پژوهش بدانیم، که هست، چنددرصد آنها در چرخه اقتصاد و فرهنگ و سیاست و اجتماع به کار آمدهاست؟ چه تعداد از آنها تکراری و بیخاصیت و غیرکاربردی است؟ آیا در این زمینه هم متولیان امور پژوهشی آماری دارند، یا فقط تعداد پژوهشها را بهعنوان کارنامه درخشان (!) ارائه میکنند؟
آیا سرانجام آن دسته از پژوهشهایی که قرارداد آنها میان سازمانها و افراد حقیقی و حقوقی بسته شده و مبالغی هم ردوبدل شده است، در گزارشکار مدیران به مردم اطلاعرسانی میشود؟ آیا آمار دقیقی از فعالیتهای موفق اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و سیاسی که با تکیه بر پژوهش انجام شدهاست، وجود دارد و نتایج ملموس و عینی آن گزارش شده است؟ چه تعداد از این پژوهشها به اهلش سپرده شده و چه تعداد، خدایناکرده، دوستانه، به مرحله قرارداد رسیده است؟
به این موارد اضافه کنیم، مقالهها، نمایشنامهها، فیلمنامهها و پژوهشهای اینچنینی که در قالب جشنوارهها و مسابقهها نوشته میشود و پس از پایان هر مراسم و دریافت جایزههای رنگارنگ و افزودن به کارنامه مدیران، در قفسههای سازمان و ادارههای موردنظر خاک میخورد؛ بنابراین بد نیست یک سال در هفته پژوهش، بهجای آماردهی تعداد پژوهشها و بهجای سخنگفتن از اهمیت پژوهش و بهجای گله و شکوه از درصد پایین سرانه پژوهش و این قبیل موارد، آماری هم از پژوهشهایی داده شود که هیچگاه دیده و خوانده نشده و فقط نوشته شدهاند.