شهر به عزا سیاه پوشیده است. حق هم همین است. مردمان شهر هم باید به معرفت در این ساحت برخیزند. بدانیم که این عزاداری فقط عرصه تجلی احساس و سبککردن جان نیست. حتی «دَین» نیست که بپنداریم میتوان به یک دهه و دو دهه سوگواری، ادا کرد. تکلیف است که شانهها را بیشتر زیر بار تکلیف، سنگین میکند؛ تکلیفی که مثل نماز باید جریان داشته باشد. اولین برگ کتاب تکلیف هم معرفت است.
معرفت به حوزه فکری و عملی حضرت فاطمه (س). از سبک زیستی تا حیات سیاسی و معرفتی بیبی که تبیین جایگاه امامت است. آنجا که به تصریح از زبان پیامبر (ص) میفرماید: «مثل امام، چونان کعبه است که بر گردش میچرخند و او بر گرد چیزی نمیچرخد.» (۱) این یعنی مردمان همیشه را باید به این نکته توجه داد که نسبت خود را با امام زمان خویش، درست و دقیق و راهبردی تعریف کنند. جامعه اگر بتواند نسبت خود را با، ولی خدا روشن کند، ادامه مسیر زندگیاش هم روشن خواهد شد.
البته در تشبیه نسبت مردم با امام به نسبت آنان با کعبه و توجه به ضرورت استطاعت برای وجوب حج میتوان آنانی را که به امامت ایمان آوردهاند و عملا در این مسیر گام برمیدارند، به استطاعترسیدگان و برخورداران معرفتی و معنوی دانست که «حاجی امامت» میشوند.
اینان ظرفیت مخاطب قرارگرفتن برای یاری حق را در خویش ایجاد کردهاند. «مؤمن» میتواند تعریف دقیق و تمامساحتی این افراد باشد که به امامشناسی و یاوری حجت خدا رسیدهاند. راه هم به روی همه باز است و میتوانند به شأنی عملی برسند که ذیل عنوان «مؤمن» دستهبندی شوند و به جایگاه بایسته خود در سپهر عبودیت برسند.
این سخن فاطمی و تمثل راهنمای ایشان، مفهوم دیگری را نیز به ذهن میرساند که این مردم هستند که حق دارند راه خود را انتخاب کنند. حضور آنان است که حتی برای حجت خدا هم تکلیفآور میشود.
این نیز مفهومی است که میتوان از نخستین خطبه مولا علی (ع) در آغاز عهد خلافت ایشان فهمید؛ آنجا که میفرماید: «اگر حضور حاضر و تمامبودن حجت بر من بهخاطر وجود یاور نبود و اگر نبود عهدى که خداوند از دانشمندان گرفته است که دربرابر شکمبارگى هیچ ستمگر و گرسنگى هیچ مظلومى سکوت نکنند، دهنه شتر حکومت را بر کوهانش میانداختم و پایان خلافت را با پیمانه خالى اولش سیراب میکردم...» (۲) باری، سخن امام علی (ع) نیز همان سخن حضرت فاطمه (س) است در تبیین جایگاه امام در جامعه. اگر مردم آمدند، امام میآید.
اما اگر روی برگرداندند، امام هم تکلیفی برای به عهده گرفتن امور ندارد؛ چه همان گونه که حضرت زهرا (س) از زبان رسول خدا (ص) بیان میکند، امام، چون کعبه است و در مقام خویش مستقر و اگر مردمان گردش، به طواف، جان خویش را زلال نسازند، کعبه پی مردم نخواهد آمد. اما اهل معرفت خوب میدانند که بی کعبه، بی قبله، هیچ قبیلهای به رستگاری نمیرسد.
لذاست که از جان باید مایه گذاشت تا جهان به امام حق، روشنایی و سامان یابد. باری، شهر به عزا برخاسته است. وقت است و حق است که مردمان هم به معرفت برخیزند در صراط فاطمه که همان «صراط على حق نمسکه» میباشد که برخی اهل معرفت بر آن تأکید دارند و همان صراط مستقیم است که هدایت به آن را از خدا میخواهیم.
پی نوشت:
۱- بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۳۵۳،
۲- فرازهای آخر خطبه شقشقیه