اول| شهرخودرو در روز بازی با سپاهان حرفی برای گفتن نداشت. نمایش بازیکنان این تیم در این بازی بهوضوح پایینتر از سطح لیگ برتر فوتبال بود و در نیمه دوم عملا بازی یک طرفه شده بود شاگردان سیدعباسی آنچنان آشفته و آماتور بازی میکردند که اگر کسی از شرایط تیمها خبر نداشت، فکر میکرد یک تیم محلی برابر یک تیم حرفهای قرار گرفته است. بهجرئت میتوان گفت شهرخودرو ضعیفترین بازیاش در این فصل را برابر سپاهان انجام داد و اگر کیسه گل نشد، به لطف شهامت و صدالبته غیرت دروازهبان جوانش بود.
دوم| نمیخواهیم کاری را که بابک سلامت در بازی با سپاهان انجام داد، خیلی بزرگ کنیم که بارها دیدهایم بازیکنانی حتی جوانتر از سلامت در تکمسابقههایی حتی مهمتر از لیگ برتر ایران درخشیدهاند، ولی بعد آنچنان نیستونابود شدهاند انگار که هیچوقت نبودهاند.
بااینهمه نمایش دروازهبان مشهدی و جوان شهرخودرو را بهترین اتفاق بازی با ستارگان سپاهان میدانیم؛ چرا که گواهی دوباره بود بر توانمندی بازیکنان مشهدی و ظرفیتهای بومی خودمان، مسئلهای که سال هاست درباره آن گفتهایم و گفتهاند و بارها آثار و نتایج آن را دیدهایم و دیدهاند، اما هنوز در بر همان پاشنه میچرخد. فوتبال مشهد بیاعتنا به روزگار سختی که پشت سر گذاشته است، از تاریخش عبرت نمیگیرد و هنوز که هنوز است، بهجای دیدن و بهادادن به بازیکنان توانمندش، جولانگاه دلالان و بازیکنان بیکیفیتشان است.
سوم| در پایان مسابقه با سپاهان، بابک سلامت که به گواه همه کارشناسان، بهترین بازیکن این دیدار بود، با چشمانی گریان زمین چمن را ترک کرد. از نظر فردی این بازی برای او یک اتفاق بسیار خوب بود و گریههایش فقط نشان از تعصب به تیم شهرش داشت؛ چیزی که به نظر شامل بقیه بازیکنان شهرخودرو نمیشود که با سری بالا و بیتفاوت به رختکن رفتند.
شاید برخیها بگویند دوره این حرفها گذشته و دکان تعصب و غیرت مشتری ندارد، اما علم ورزش چیزی غیر از این میگوید. عوامل انگیزشیروانی در ورزش امروز فاکتورهایی حیاتی هستند و تیمهای بزرگ دنیا برای بازیکنان لایق و متعصب سرودست میشکنند. امثال بابک سلامتها که هم توانمند هستند و هم به شهرشان و تیمشان عرق دارند، در این شهر و استان کم نیستند؛ اما صدحیف که آدم سالم و سیستم سالمی نیست که اگر بود، حالوروز تنهانماینده خراسان بزرگ این نبود.