شهرها مجموعهای از عناصر به هم پیوسته و ناپیوسته اند که در معماری، هرکدام ماهیتی خاص و مستقل دارند که به آن عنصر معماری گویند؛ مانند خانه، مدرسه، سینما و.... این عناصر ویژگیهایی به شرح زیر دارند:
۱- استقلال هویتی و شخصیتی: هر عنصر معماری، خصوصیتی مستقل و هویتی خاص با ویژگیهای انحصاری دارد.
۲- قابلیت ایجاد یک مجموعه به هم پیوسته: عناصر معماری شهری در عین استقلال شخصیتی، قابلیت پیوستگی و ایفای نقش در یک مجموعه بزرگتر را نیز دارند.
۳- فضای شهری: برای ارتباط این عناصر به هم به یک فضای خاص دارای حدومرز مشخص (به نام شهر) نیاز داریم.
۴- هنر طراحی شهری: طراحی فرم و معنا برای هریک از این عناصر باید انجام گیرد و درنهایت اتصال آنها با هنر طراحی شهری، صورت میپذیرد.
«فضای شهری» از تلفیق روابط اجتماعی در بستر کالبدی، در زمینه معنایی و در راستای عملکردهای موردنیاز گروهی از انسانها عینیت مییابد. فضای شهری در بستری تاریخی، علاوه بر دارا بودن همه عملکردهای متعارف (که در سایر محیطهای شهری نیز عهده دار است)، باید نقش خاص خود را در سطحی بالاتر و چندوجهی منطبق با ویژگیهای یک بافت تاریخی دارای هویت ایفا کند. بر این اساس در یک نگاه کلی، فضای شهری پدیدهای سازمان یافته متشکل از دو گزینه به شرح زیر است:
۱: اطلاعاتی که در صورتهای مختلف فرم، عملکرد و معنا تجلی مییابد.
۲: بستر شکل گیری و ارتقای زندگی اجتماعی یک جامعه که بیانگر فرهنگ و شیوه شهرنشینی یک تمدن است.
فضای شهری از نمونه مباحثی است که به دلیل اثرگذاری همه جانبه مطالعات آن بر ساخت، طراحی و شکل گیری فضاهای شهری و تأثیر تمام موارد مرتبط با مباحث کالبدی و تجسمی، ماهیتی فرارشتهای دارد. فضای شهری صرفا عرصه میدان داری مدلها و نظریههای اقتصادی و نظامهای پولی و مالی نیست، بلکه یک مکان و هویت معنایی ویژه برای جریان یافتن زندگی روزمره و بستری مناسب برای تجارب متنوع و خلق خاطرات ماندگار برای شهر و شهروندان است. متاسفانه در شهرهای ما، اول ساختمانها بنا میشوند و بعد آنچه باقی ماند، فضای شهری محسوب میشود.
به بیان دیگر آنچه در شهرهای امروز ما وجود دارد، نه فضای شهری که «فضاهایی خالی» محصول کنار هم قرار گرفتن بناها و تکههایی باقی مانده از تودههایی هستند که کمتر معنا و مفهومی را به ذهن متبادر میکنند. دورافتادگی فرهنگی، فاصله از اصول علمی و آکادمیک، دوری از پیشینه ارزشمند فضاها، کیفیت ناچیز زیبایی شناسی، توسعه شهری بدون درنظر گرفتن جایگاه ویژه فضای شهری در زندگی اجتماعی و تبعات منفی آن بر روحیه شهر و... مسائلی است که معرف وضع موجود محسوب میشود، در حالی که محیط شهری، فضایی مادی است با ابعاد اجتماعی و روان شناختی که باید همه آنها در معماری شهری محل توجه قرار گیرد.