فصل چهارم «زخم کاری» چگونه به پایان می‌رسد؟ + فیلم جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در مسیر تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد
سرخط خبرها

مرگ و اصالت زندگی

  • کد خبر: ۹۵۸۱۶
  • ۲۵ دی ۱۴۰۰ - ۱۳:۰۲
مرگ و اصالت زندگی
دکتر مهراب صادق نیا - عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب

پدرم نماز مغرب و عشایش را تمام کرده، ولی همچنان روی سجاده‌اش نشسته است و دعا می‌کند. دعا‌های او ساده و بی‌پیرایه‌اند. دعا می‌کند باران بیاید، آبرویی از کسی ریخته نشود، رزق حلال نصیبش شود، تنش سالم باشد و عاقبتش خیر، و‌... دعاهایش که تمام می‌شود، شروع می‌کند برای مرده‌ها دعا‌کردن.

بلند‌بلند نام امواتی را که می‌شناسد، ردیف می‌کند و برای همه طلب بخشایش و مغفرت می‌کند. از پدر و مادرش گرفته تا همسایه‌های قدیم و جدیدی که دستشان از دنیا کوتاه شده است. از کسانی اسم می‌برد که چهل‌پنجاه‌سال پیش سلام‌و‌علیکی با او داشته است یا به قول خودش، دِینی به گردنش دارند.

اسم‌ها که تمام می‌شود، برای اینکه کسی را از قلم نینداخته باشد، سر آخر می‌گوید «هر کس را که حقی و یا حقوقی به گردن من دارد، ببخش و بیامرز.» چه دعا‌های خوبی هم برایشان می‌کند. دعا می‌کند «خدایا ازشان راضی باش! هر چه از دستشان بر‌می‌آمده خوبی کرده‌اند؛ تو هم از گناهانشان درگذر.» بعد هم برای همه آن‌ها فاتحه‌ای می‌خواند و می‌گوید «خدایا همه‌شان را بر سفره پیامبر و خاندانش میهمان کن.» این مراسم که بیش از ۲۰ دقیقه به درازا می‌کشد، کار هر‌شب اوست.

برای پدر هشتاد‌و‌هفت‌ساله من، جهان مرده‌ها، جهان رحم است و رحمت. تا یادم هست اموات پدرم بخشی از خانواده ما بوده‌اند. بعد از هر وعده غذا یک «خدایا شکر» می‌گوید و شروع می‌کند به فاتحه‌خواندن برای به قول خودش «اولیا و انبیا و شهدای دشت کربلا و پدر و مادر و برادر‌ها و خواهرش.» او با یاد درگذشتگان خود، از امر قدسی تجربه عمیق‌تری می‌یابد.

این مهم‌ترین کارکرد مرگ برای زندگی است. مرگ و مردن، ما را از جهان ماده رها می‌کنند. به ما کمک می‌کنند تا تجربه‌های ناب‌تری از امر مقدس داشته باشیم. آن‌ها که با مرگ مواجهه نزدیک‌تری داشته‌اند، اخم و تَخم زیستن را یک شوخی زودگذر می‌دانند. به قول هایدگر، جهان زندگان بدون اندیشیدن به مرگ از اصالت خود تهی می‌شود. زندگی بدون اندیشیدن به مرگ، از معنای اصلی خود به دور است. آنان که به مرگ فکر نمی‌کنند، تمرکز خود را بر هسته زندگی از کف می‌دهند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->