«خط مقاومت» به آنتن شبکه سه بازگشت + زمان پخش بازیگران «جزر و مد» خواستار پاسخ‌گویی پلتفرم استارنت شدند اولین همکاری رضا عطاران و نوید محمدزاده در اثری جدی هزینه تولید فصل اول «جوکر» فاش شد! منیر قیدی، کارگردان سینما: نگاه انسانی به سینما داشته باشیم «در آغوش ایران» فرصتی برای اکران تولیدات سینمایی | نشست صمیمانه فیلم‌سازان جوان مشهدی با منیر قیدی، کارگردان سینما + فیلم بهرام افشاری با نقشی متفاوت به جشنواره فجر می‌رود آمریکا ویزای برنده نوبل ادبیات را لغو کرد کارگردان «الگوریتم»: هدفمان ساخت قصه‌ای صادقانه بود بازگشت قدرتمندانه داستان اسباب‌بازی‌ها | پیکسار هنوز استاد احساس است توقف اجرای نمایش‌های کمدی و غیرکمدی در سالروز شهادت حضرت زهرا (س) (۱۲ و ۱۳ آبان ۱۴۰۴) پرستاره‌ترین فیلم کمدی سینما اکران شد | نگاهی به فیلم «آقای زالو» با بازی مهران مدیری انتشار کتاب «من خبرنگارم» به قلم ارسلان رسولی مناسبت‌ها و تقویم فرهنگی‌هنری امروز (پنجشنبه، ۸ آبان ۱۴۰۴) مجریانی که بازیگر شدند بحران نبود استقلال | نگاهی به سریال «محکوم»، ساخته سیامک مردانه تولید اثر؛ از دردسر‌های اداری تا هزینه‌های سرسام‌آور | نگاهی به مشکلات تولید و اجرای تئاتر در مشهد جان ویلیامز موسیقی فیلم جدید استیون اسپیلبرگ را می‌سازد بازگشت «محمدرضا گلزار» به شبکه نمایش خانگی بلیت ۲ میلیون تومانی برای نمایش بهنوش طباطبایی و هوتن شکیبا!
سرخط خبرها

پسرم به فدای علی‌اکبر حسین (ع)

  • کد خبر: ۹۵۹۵۵
  • ۲۶ دی ۱۴۰۰ - ۱۲:۵۶
پسرم به فدای علی‌اکبر حسین (ع)
انیس جواهری یگانه - مادر شهید سیدعلی توکلی

سیدعلی فرزند سوم و اولین پسرمان بود که سال ۱۳۴۱ به دنیا آمد. آن زمان ساکن کوچه کربلا در خیابان تهران بودیم. در دوران بارداری و شیردهی سعی می‌کردم همیشه با وضو و درحال ذکر باشم. زمانی که امام‌خمینی (ره) فرمودند سربازان من در گهواره هستند، سیدعلی شش‌هفت‌ماهه بود، اما اصولا بچه‌ای که بناست به شهادت برسد، از همان اول معلوم است.

از حدود سه‌سالگی فهمیدیم طور دیگری است، رفتارش اصلا بچگانه نبود و حتی یک‌بار نشد که مرا عصبانی کند.

احترام ویژه‌ای برای من و پدرش قائل بود. خیلی وقت‌ها شام نمی‌خورد و آن را برای یتیمان محله می‌برد. پیش از هفت‌سالگی با پدرش به مسجد پنج‌تن می‌رفت، قرآن را با صوت و لحن می‌خواند و اذان می‌گفت.

حدود ۱۰ سالش بود که روزه می‌گرفت. پدرش همیشه در جمع‌کردن اقوام و دورهمی‌ها پیش‌قدم بود. سیدعلی هم به او رفته و صله‌ارحامش زبانزد شده بود. خیلی مخلصانه عمل می‌کرد و مدام می‌گفت مادر دعا کن شهید شوم. از سال ۱۳۵۶ که عضو گروه‌های مردمی شد، فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی‌اش اوج گرفت.

پسرم به فدای علی‌اکبر حسین (ع)

در راهپیمایی‌ها من هم همراه پسر و همسرم حضور داشتم، اما در کل هروقت بیرون می‌رفت، نگران نبودم و با تمام وجود او را به خدا می‌سپردم و توکل داشتم. وقتی هم می‌خواست جبهه برود، به‌راحتی همراه پدرش برگه رضایت را امضا کردیم و سال ۱۳۶۰ اعزام شد. دفعه آخر که می‌خواست به جبهه برگردد، ۳ دفعه از من خداحافظی کرد و خواست زیر گلویش را ببوسم.

بعد هم گفت: مرا به خدا بسپارید و اگر اتفاقی برایم افتاد، ناراحت نشوید. شب شهادتش خواب دیدم از من می‌پرسند چه خبر از علی‌جان؟ گفتم نمی‌دانم. گفتند علی تو شهید شد. دست‌هایم را بالا بردم و گفتم به فدای علی‌اکبر حسین (ع)، الهی شکر که نخودی در دیگ سیدالشهدا (ع) انداختم. بعد هم که در واقعیت، خبر شهادت و پیکرش آمد، اصلا ناراحت نشدم، زیرا خدا خودش داد و در راه خودش برد و چه سعادتی از این بالاتر.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->