فهیمه شهری - بارها از وظایف شهرداری درباره زیباسازی شهری سخن گفتهایم و چه کمال گراییها که در این حوزه نداشتهایم. صدها نقد بر طرحهای عمرانی وارد کردهایم و همواره دنبال داشتن شهری مطلوبتر بودهایم، اما مردمی که درد ناامنی را چشیدهاند خوب میدانند اگر امنیت نباشد هیچ زیبایی به چشم نمیآید. برخی محلههای زیبا، تمیز و سرسبز شهرمان گاهی چنان در تسخیر دزدان قرار میگیرند که احساس ترس و ناامنی را بر ما مستولی میکنند و موجب میشوند زیباییهای خیابانها به چشممان نیایند و از آنها بهره لازم را نبریم. متأسفانه یکی از این خیابانهای تمیز و زیبا، اما ناامن، محدوده آخر بولوار دانشجو است. چند ماهی است اخبار متعددی از سرقت در این محله به گوشمان میرسد. ابتدای دانشجوی ۲۹ مدتهاست شاهد سرقتهای متعدد خودرو است.
رضا. ج که چندی پیش خودرواش در این خیابان به سرقت رفته است، میگوید: «روز روشن، برگشتم و دیدم خودروام نیست. پس از چند روز پیگیری و دوندگی در حاشیه شهر، لاشه خودرو پیدا شد. البته غیر از من افراد متعدد دیگری هم کل خودرو یا قطعاتشان به سرقت رفته به گونهای که این موضوع برایمان عادی شده است.»
م. ق از رانندگانی که در این محل تردد زیادی دارد، به ربوده شدن خودرو خودش اشاره میکند و توضیح میدهد: «چون ماشینم مجهز به GPS بود، پس از سرقت، از روی نقشه میدیدم خودروام را به کجا بردند، به اتفاق چند نفر از همکاران، به محلی که ردیاب نشان میداد، رفتیم. خود سارق یا سارقان در محل پارک خودرو نبودند. سوار خودروام شدم و آن را برگرداندم، اما از آن موقع، دیگر جرئت نمیکنم وقتی خودروام در این خیابان پارک است، حتی با وجود دزدگیر و ... آن را رها کنم و به داخل ساختمان بروم.»
کشیک دادن دزدها
ر. ح راننده دیگری است که در این باره اظهار میکند: «همکاری داشتم که خودرو ال نودش را تازه از نمایندگی خریده بود و آن را به هیچ کس حتی فرزندانش نمیداد. در طبقه دوم ساختمان داشتیم کنار پنجره با هم صحبت میکردیم که دیدم پسر جوانی در حال باز کردن در ماشین همکارم است، اینقدر طبیعی این کار را انجام میداد که گمان کردم پسرش است. خندیدم و گفتم «چطور راضی شدی خودرو را به پسرت بدهی.» همکارم با تعجب گفت «نه سوئیچ خودرو را به کسی نمیدهم.» گفتم «پس این چه کسی است که در ماشینت را باز کرده است؟» فهمیدیم دزد است و سریع رفتیم فراریاش دادیم.
د. ف از نگهبانان یکی از سازمانهای ابتدای دانشجوی ۲۹ هم میگوید: «اینجا سرقتهای متعددی روی میدهد. سارقان، از پراید فراتر رفته و حتی خودروهای پژو ۲۰۶ یا ال نود را هم سرقت میکنند. بسیاری از همکاران، یا قطعات خودروشان به سرقت رفته است یا اینقدر دیدهاند دیگران با چنین سرقتهایی مواجه شدهاند که جرئت نمیکنند خودرو را روبهروی اداره پارک کنند. معمولا همکاران میروند پشت ساختمان، روبهروی بازار میوه، خودروهایشان را پارک میکنند. در آنجا به دلیل وجود بازار میوه، سارقان احتمال میدهند مالک خودرو سریع بازگردد برای همین کمتر ریسک میکنند، اما روبهروی ساختمانهای شهرداری، چون مراجعان، یا از کارکنان هستند یا برای شرکت در کلاسهای ورزشی و آموزشی میآیند، سارقان خاطرشان جمع است که مالک خودرو حداقل تا یکی دو ساعت باز نمیگردد بنابراین سالهاست که این محدوده، به محلهای مناسب برای سارقان تبدیل شده است و همیشه شاهد سرقت خودرو یا قطعاتش هستیم.»
در این بین م. ح با رد کردن صحبتهای همکارش درباره امنیت پارک کردن در مقابل بازار میوه، میگوید: «خودرو دو نفر از همکاران در مقابل بازار میوه به سرقت رفت. دزدان حرفهایتر از این حرفها هستند. چند دقیقهای کشیک میکشند و وقتی ببینند صاحب خودرو نیامد متوجه میشوند در بازار نیست، سپس به سرقت اقدام میکنند.»
دزدیدن خودرو نگهبان اداره
ف. ص که به تازگی باتری خودرواش سرقت شده است، هم در این باره اظهار میکند: «وقتی دیدم دزدگیر خودرو عمل نمیکند گمان کردم شاید باتری دزدگیر تمام شده است، با کلید، قفل ماشین را باز کردم، اما دیدم خود خودرو هم روشن نمیشود، موضوع را با همکارم که داشت خودرواش را پارک میکرد، مطرح کردم. بلافاصله کاپوت را باز کردیم و دیدیم باتری خودرو را دزدیدهاند. همکارم با خنده میگفت «خداروشکر کن خیلی ماهر بوده و بدون اینکه کوچکترین آسیبی به ماشین برساند باتری را برداشته است.» بعد از مدت کوتاهی، از طریق یکی از دوربینها که تصویر لحظه سرقت را داشت، فهمیدیم چه ساعتی و چه خودرویی، به سرقت اقدام کرده، اما نمیدانم چرا نیروی انتظامی همین کار را انجام نمیدهد که با دنبال کردن دوربینها، سارقان را شناسایی و دستگیر کند.
ز. س از کارکنان اداری منطقه هم در این باره بیان میکند: «۵ سال است که در این اداره شاغل هستم، خودرو دارم، اما اینقدر درباره سرقتهای متعدد دیده و شنیدهام که حاضرم با آژانس بیایم، ولی خودرو را برندارم. شنیدن اخبار سرقت برای من یک امر عادی شده و اگر کسی بگوید قطعات خودرواش سرقت شده است، تعجب نمیکنم.»
پ. ف نگهبان یکی از سازمانهای این خیابان که خودرو او هم به سرقت برده شده است در این باره اظهار میکند: «سارقان اینقدر عادی و سریع، خودروها را میبرند که من حتی متوجه دزدیده شدن خودرو خودم نشدم. البته، چون خودروام بنزین نداشت، مجبور شدهاند وسط راه آن را رها کنند، اما لوازمش را برداشته بودند.»
س. م هم که نگهبان است، بیان میکند: «شبهایی که شیفت هستم خودرو را از حاشیه بولوار برمی دارم و مقابل در ورودی سازمان میآورم، چون میدانم این خیابان اصلا امنیت ندارد و به قول معروف تا ۳ بشماری خودروات را بردهاند.»
زیر نظر بودن محله از سوی سارقان
درحالیکه دانشجو ۲۹ شاهد سرقتهای متعدد خودرو است، از دانشجو ۳۳ (دانش آموز ۴۰) اخباری مبنی بر سرقتهای متعدد منزل به گوش میرسد. در ادامه، سراغ چند نفر از قدیمیهای این محل رفتیم تا توضیحات آنها را نیز بشنویم. به دلیل مسائل امنیتی، باز هم اسامی را به اختصار بیان کردیم و آدرسها به صورت مبهم ذکر شده است.
ب. ح مالک ساختمان دو طبقه که بیش از ۲۰ سال است در این محله سکونت دارد، میگوید: «اینجا همیشه امنیت خوبی داشت طوری که ما هنگام خروج از منزل، در را قفل نمیکردیم و هیچ اتفاقی هم نمیافتاد، اما اکنون چند ماه است که دزدیهای متعددی در آن میشود و همه ساکنان محل دچار ترس و استرس هستند. اولین سرقت که چند ماه پیش اتفاق افتاد، اینقدر از امنیت محل خاطرمان جمع بود که گمان کردیم سارقان با مالک آن ساختمان دشمنی دارند یا از آشنایانشان هستند، اما بعد از آن چند سرقت دیگر هم روی داد و اکنون احساس میکنیم سارقان، محله را زیر نظر دارند و هر خانهای خالی میشود سراغش میروند.»
او میافزاید: «یکی از خانهها مستأجرش رفته بود و سکنه نداشت، اما سارقان به داخلش رفته و شیرآلات، پریزهای برق و آبگرمکنش را دزدیدند.» پیرمرد دیگری که کنار وی است، بیان میکند: «بعد از این اتفاق، چند نفر از اهالی برای منازلشان دزدگیر و دوربین گذاشتند. سرقتها ادامه پیدا کرد و پس از چندی، منزل دیگری سرقت شد که در آن را با اهرم شکسته و وارد منزل شده بودند. به تازگی هم در یک روز، ۲ منزل مورد سرقت قرار گرفتهاند.»
ن. ع پدر میانسالی که در جمعمان حضور دارد.
از نیروی انتظامی گلایه و اظهار میکند: «بعضی همسایهها، سارقان را دیدهاند، اما وقتی از آنها پرسیدم آیا برای شناسایی چهره، شما را به کلانتری بردهاند یا نه، پاسخشان منفی بود. افزون براین، منازل بعضی همسایهها دوربین دارد و نیروی انتظامی به راحتی میتواند از طریق دوربینهای آنها، سارقان را شناسایی کند، اما اصلا پیگیر نیستند و سارقان را به حال خودشان رها کردهاند. هر وقت سرقتی میشود میآیند برگه صورتجلسه را پر میکنند و میروند. وقتی هم میگوییم چرا امنیت نیست میگویند «ماشین گشت داریم.» من نمیدانم مگر با خودرو گشت امنیت تأمین میشود؟ مأموران نیروی انتظامی نمیدانند سارقان کشیک میکشند و وقتی ببینند کسی نیست بعد به منازل وارد یا از آن خارج میشوند؟ بیشتر سارقان اینچنینی، حرفهای و سابقهدار هستند. قوه قضاییه نباید به این راحتی دزدان را از زندان آزاد کند، اگر هم آزاد میکند باید آنها را تحت نظر داشته باشد و قوانینی بگذارد که جرئت نکنند دوباره دزدی کنند، اما اکنون هر فردی به زندان میرود چند دوست حرفهایتر از خودش پیدا میکند و با مهارت بیشتر به دزدی میپردازد.»
زدن زنگ منازل از سوی دزدان
ن. چ صحبتهای این شهروند را بدین گونه ادامه میدهد: «کلانتری و مأموران نیروی انتظامی هر محل میدانند سارق منازل، تلفنهمراه، خودرو و ... آن محله چه افرادی هستند، اما به دلیل پر بودن زندانها دستگیرشان نمیکنند و سارقان اینقدر وقیحانه و بدون هیچ ترسی، به اعمال خلافشان میپردازند.»
ح. ص مادر میانسالی که در جمعمان حضور دارد با نگرانیهای مادرانهاش میگوید: «من شاغل هستم. دختر نوجوانم بسیاری مواقع در خانه تنهاست. تاکنون به او میگفتم وقتی کسی زنگ میزند جواب ندهد، اما دو تا از همسایهها که منزلشان سرقت شد، میگویند قبل از سرقت، چند بار در زمانهای مختلف، افرادی زنگ خانهشان را میزدهاند و میگفتند منزل فلانی. به عقیده او سارقان از این ترفند استفاده میکنند تا مطمئن شوند در خانه کسی نیست و بعد به آن وارد شوند. او بسیار نگران دخترش است و به گفته خودش مدام با او تماس میگیرد چراکه نه جرئت دارد دخترش را تنها بگذارد و نه میتواند خانه را خالی بگذارد.»
ق. س هم به ابتدای دانشجوی ۳۳ اشاره میکند و میگوید: «در گزارشتان به ناامنی این محدوده هم اشاره کنید. دو ضلع مرکز تربیت معلم، چون با منازل مسکونی فاصله دارد محل مناسبی برای خودروهایی است که قصد انجام اعمال خلاف دارند. طی ۱۰ سالی که اینجا ساکن هستم هنوز نشده از این مسیر عبور کنم و یک خودرو مورددار آنجا نباشد.» او توضیح میدهد: «ابتدای دانشجوی ۳۳ در حاشیه دیوار مرکز تربیت معلم، به دلیل اینکه هیچ منزل مسکونی نیست و با بولوار آموزگار فاصله دارد، همیشه ماشینهای مشکوک یا دارای رفتار نامتعارف، حضور دارند. دیوار پشت تربیت معلم هم، روبهروی دیوار یک پارک محلی قرار دارد که میلانش از یک طرف بنبست است و در ساعتهایی مثل سرظهر یا سرشب، شاهد افراد و خودروهای مورددار در آن هستیم.»
توقف ماشینهای مشکوک
ف. ن نیز با عصبانیت، بیان میکند: «اینجا هر اتفاقی برای انسان رخ دهد کسی متوجه نمیشود. یک شب به علت بیماری، با خواهرم تماس گرفتم و از او خواستم به منزلم بیاید. ساعت حدود ۸ یا ۹ شب بود. منزل خواهرم مقابل دانشجوی ۳۳ است و تا منزل ما، به صورت پیاده، حدود ۳ دقیقه راه است. ورودی دانشجوی ۳۳ برای خودرو مسدود است. خواهرم، سر میلان متوجه یک خودرو ون میشود که تمام شیشههایش دودی بوده و داخل خودرو دیده نمیشده است. چراغهای خودرو خاموش بوده و خواهرم گمان میکند کسی در آن نیست. در مسیر عبور از سمت این خودرو بوده که مرد میانسالی او را صدا میزند و میگوید «خانم از این میلان عبور نکنید، آن خودرو مشکوک است.» خواهرم میگوید «بیمار دارم و مجبورم خودم را سریع به او برسانم.» آن مرد میگوید «پس از خودرو فاصله بگیرید و سریع بروید من هم نگاهتان میکنم تا اتفاقی نیفتد»، اما همین که خواهرم به فاصله ۵ متری خودرو میرسد، ناگهان چراغهای آن روشن میشود، با سرعت به سمت خواهرم میپیچد و در کشویی خودرو باز میشود. آن مرد فریاد میزند «مراقب باشید» و خواهرم خودش را به پشت میلههای ورودی میلان بنبستی که کنارش بوده است، میاندازد.»
به عقیده او، این خودرو ون به قصد آدمربایی در این مکان توقف داشته است و اگر آن مرد که او را فرشته نجات بیان میکند، آنجا نمیبود، خواهرش اینقدر دغدغه رساندن خودش به خواهر بیمارش را داشت که به خودرو مشکوک نمیشد، بهویژه که چراغها و خود خودرو خاموش بوده و مانند یک خودرو معمولی پارک کرده بوده است.
او تصریح میکند: «واقعا لطف خدا بود که خواهرم در آن لحظه کنار ورودی باریک میلان تربیت معلم بوده چراکه اگر هر قسمت دیگری از میلان قرار میداشت، راه فرار نداشت و سرنشینان خودرو میتوانستند به او برسند و بندازنش داخل خودرو. از دست هیچکس هم کاری بر نمیآمد.»
این شهروند صحبتهایش را اینگونه ادامه میدهد: «خواهر من اینقدر فرد محتاطی است که همیشه حواسش به محیط اطرافش است، شبها زود به منزل میرود و سر ظهر، از میلانها عبور نمیکند، اما آن شب به دلیل نگرانی که برای من داشته، مجبور بوده است این مسیر ۳ دقیقهای را بیاید. برای هر کدام از مردم ممکن است در هر ساعتی از شبانهروز اتفاقهای ناخواستهای روی دهد که مجبور باشند از خانه خارج شوند، تا این حد ناامنی، آن هم در ساعتهای اولیه شب، منطقی نیست و به نظر من اگر طرحها و برنامههای اصولی، دلسوزانه و صادقانه داشته باشیم، با همین نیروها و بودجهای که صرف میشود، میتوان آسایش بیشتری برای شهروندان فراهم کرد.»
به نظر او از وقتی ورودی دانشجوی ۳۳ بسته شده است، جرایم آن افزایش یافته است و اگر این خیابان را مانند قبل باز کنند، رفت و آمد بیشتر، امنیت را به دنبال میآورد.
۴۵ درصد افزایش در کشف اموال مسروقه و دستگیری مجرمان
در ادامه گزارش به سراغ سرهنگ محمد طبسی، جانشین فرمانده انتظامی مشهد، رفتیم تا توضیحاتش درباره امنیت این محله را بشنویم. وی با بیان اینکه در کل محدوده آزادشهر، طرحهای محسوس و نامحسوس مختلفی به اجرا گذاشته شده است، میگوید: «به شهروندان اطمینان خاطر میدهم که مأموران ما هوشمندانه، همه مسائل را زیر نظر دارند و نسبت به تمام جرایم حساس هستند.»
وی میافزاید: «بسیاری شبها دستگیریهای همراه با تیراندازی داریم که در آن ممکن است همکارانمان آسیب ببینند، این بیانصافی است که شهروندان، مأموران ما را به بیتوجهی به جرایم، متهم کنند.»
وی با بیان اینکه، جمعیت مردم و به تبع آن، جرایم، هر روز در حال گسترش است، ادامه میدهد: «اگر مقایسهای بین درصد افزایش بیکاری، گرانی و تورم، با درصد افزایش سرقتها داشته باشیم، میبینیم که درصد افزایش سرقتها بسیار جزئی است و این نشان از تلاش مأموران نیروی انتظامی و دیگر نهادها دارد.»
جانشین فرمانده انتظامی مشهد تصریح میکند: «از ابتدای امسال تاکنون، در محله دانشجو و سیدرضی، نسبت به مدت زمان مشابه سال گذشته، آمار وقوع سرقت و جرایم، ۱۰ درصد رشد داشته، اما آمار کشف وسایل سرقتی و دستگیری مجرمان، ۴۵ درصد افزایش پیدا کرده است. ماه گذشته، بیش از ۴۰ باتری مسروقه از یک سارق محدوده دانشجو کشف کردیم که اینها نشانه توجه ما به جرایم و تأمین امنیت است.»
طبسی با اشاره به شهروندانی که معتقد بودند مأموران نیروی انتظامی همکاری لازم را با مالباختگان نداشتهاند، اظهار میکند: «از شهروندان میخواهم موضوع را به صورت حضوری یا از طریق تماس با ۱۹۷ و ۱۱۰، به ما اطلاع دهند تا بررسی کنیم و مطمئن باشند اگر مأموری به درستی وظیفهاش را انجام نداده باشد برخورد جدی با او میشود.»
اجرای طرح امنیت محله محور
وی همچنین به شهروندان محله دانشجو قول میدهد که به زودی و طی هفتههای جاری، در این محدوده طرح امنیت محله محور اجرا شود و اقدامات انجام شده و نتایج آن از طریق روزنامه شهرآرا به اطلاع شهروندان برسد.
جانشین فرمانده انتظامی مشهد در پاسخ به شهروندانی که معتقد بودند مأموران نیروی انتظامی، سارقان هر محله را میشناسند، هم بیان میکند: «در گذشته، امکان این بود که مأموران، سارقان را بشناسند، اما اکنون با سارقان در گردش مواجه هستیم به گونهای که سارقانی از شرق و غرب، میآیند مدتی در محلهای اتراق میکنند و باز به محله دیگری میروند.»
طبسی با بیان اینکه ادارات و سازمانها باید هر کدام برای خودشان پارکینگ مجزا داشته باشند، به نقش نگهبانان در تأمین امنیت اشاره میکند و از آنها میخواهد هر مورد مشکوکی که ملاحظه میکنند به نیروی انتظامی اطلاع دهند.
طبسی با تأکید بر اینکه در تأمین امنیت، مسائل مختلفی دخیل هستند و نباید همه انتظارات را از نیروی انتظامی داشت، میافزاید: «معتادان از عاملان اصلی سرقتها هستند و باید برای ساماندهی و درمان آنها، برنامههای مستمر و تأثیرگذار اجرا شود.» وی تصریح میکند: «متأسفانه با وجود توصیههای مکرر پلیس، هنوز بسیار شاهدیم که رانندهای خودرو را درحالیکه سوئیچ رویش است، رها میکند و سراغ کارش میرود، بعد که ماشین به سرقت میرود، عباراتی مانند فقط یک لحظه کار داشتم، گمان نمیکردم سارق اینجا باشد و ... را به کار میبرند.» وی در حالیکه از شهروندان میخواهد پیشگیری را مدنظر قرار دهند و مسائل امنیتی را رعایت کنند، بیان میکند: «بسیاری از سرقتها ریشه در رفتوآمد با افراد ناباب دارد. از والدین میخواهم بهویژه نسبت به دوستان فرزندانشان حساس باشند و اجازه ندهند هر فردی وارد منزل آنها شود و از ساعت حضور و غیابشان اطلاع یابد.»
جانشین فرمانده انتظامی مشهد با بیان اینکه بسیاری از سرقتها به دلیل بیتوجهی خود شهروندان روی میدهد، اظهار میکند: «نگهداری و حمل نکردن پول نقد، روشن گذاشتن چراغ منزل در زمانی که حضور ندارند، سپردن منازل به همسایههای معتمد، نگذاشتن کیف و وسایل گران قیمت در خودرو، اعلام هرگونه رفتوآمد مشکوک محله به ۱۱۰، مجهز کردن خودروها به ردیاب، مجهز کردن منازل و خودروها به دزدگیر، گذاشتن حفاظ، قفلهای امن و رعایت مسائل امنیتی، نقش مهمی در حفاظت اموال از سارقان دارد.»
لزوم صدور محکومیتهای سنگین برای دزدان سابقهدار
وی درباره آزاد شدن دزدان از زندانها، نیز میگوید: «ما هر ماه حداقل یک جلسه با مقامات قوه قضائیه داریم که در این جلسهها، پیشنهادها و نظرهای خودمان را مطرح میکنیم. یکی از پیشنهادهای داده شده، این است که برای دزدان سابقهدار که تعدد جرم دارند، محکومیتهای سنگین در نظر بگیرند و به گونهای آنها را جریمه کنند که انجام جرم و دزدی برایشان صرف نداشته باشد.»
وی درباره برخورد با خودروهای مشکوک، هم بیان میکند:
«آیین دادرسی کیفری، اختیارات ما در این حوزه محدود کرده است و بسیاری مواقع اگر برخوردی داشته باشیم، خودمان زیر سؤال میرویم، اما در عین حال بر حسب وظیفه ذاتی و انسانی، اگر مورد مشکوکی گزارش شود یا ببینیم، در چارچوب قانون با آن برخورد میکنیم.»
جانشین فرمانده انتظامی مشهد با تأکید بر اینکه، امنیت تحتتأثیر مسائل مختلفی است و سازمانهای متعددی در تأمین آن دخیل هستند، اظهار میکند: «ما در حیطه خودمان، یکی از اقداماتی که انجام دادهایم، این است که هشدارهای امنیتی را از سنین کودکی به بچهها آموزش میدهیم تا آنها این نکات را به پدر و مادرها منتقل کنند و در بزرگسالی نیز، خودشان به نکات امنیتی واقف باشند.»