سمیرا شاهیان | شهرآرانیوز؛ دو کشور همسایه را تصور کنید که بیش از ۹۰۰ کیلومتر مرزهای زمینی، هوایی و آبی مشترک دارند یا ۲ کشور همسایه را در نظر بیاورید که تا پیش از همهگیری کرونا، بیش از یکونیممیلیون آمدوشد مسافر داشتهاند.
اکنون نقشه ایران را در ذهن تداعی کنید و همسایههای جهانشهر مشهد را برشمارید. یکی از همسایههای خارجی کشورمان، پاکستان است که یک جنبه از اشتراکاتش با مشهد را در سطر نخست یادآوری کردیم. کشور دومی که به آن اشاره کردیم عراق، همسایه غربی ایران است که دور از ماست، بااینحال آمار نشان میدهد از میان شهرهای مختلف ایران، مشهد مقصد سفر بیشتر عراقیها بوده است.
روشن است مشهد در مقایسه با کلانشهرهای دیگر کشورمان از ویژگیهای متمایزی برخوردار است که دستکم توانسته است بُعد مسافت را در نگاه همسایگان شمالی و غربی و جنوبی ایران ناچیز جلوه دهد و زمینهساز رفت و آمدها و داد و ستدهای زیادی شود. آشکارترین نشانه از همسایگانمان در مشهد، وجود کنسولگریهای متعدد است.
این کنسولگریها در نگاه آرمانی وظایفی فراتر از انجام مناسبات دیپلماتیک ۲ کشور دارند و میتوانند پیونددهنده قلوب ملتها باشند. همچنین مؤلفههایی مانند جمعیت، تراکنشهای مالی، اشتراکات فرهنگی و دینی، روابط سیاسی و... در کشورهای مختلف میتواند جنبهای دیگر بر فعالیت کنسولگریها باشد که به تعمیق روابط بینجامد.
بهعنوان نمونه عراق که حدود ۴۰ میلیون جمعیت دارد، سالانه بیش از ۱۱ میلیارد دلار تراکنش اقتصادی دارد و از این بابت نیز برای کشور ما مهم است، یا پاکستان حدود ۲۲۰ میلیون جمعیت دارد که با ایران، جمعیتی نزدیک به ۳۰۰ میلیون نفر یعنی معادل یکسوم اتحادیه اروپا میشود.
در گزارش پیشرو که نتیجه گفتوگوی ما با ۲ کارشناس مسائل بینالملل و یک روزنامهنگار است، به اهمیت مشهد از منظر دربرگرفتن کنسولگری کشورهای مختلف پرداختهایم. کشورهای مختلف از چه زمانی کنسولگری در مشهد تأسیس کردند، جهانشهر مشهد چه ظرفیتهایی داشته است و دارد که میزبان دفترهای کنسولگری کشورهای مختلف شده است، جنبههای فرهنگی و اقتصادی کنسولگریها برای مشهد و مردمش چه خواهد بود و پرسشهایی از ایندست که پاسخشان در ادامه آمده است.
«در اواخر دوره قاجار اهمیت مشهد برای ۲ کشور استعمارگر روسیه و انگلستان بیش از پیش شد. انگلیسیها برای حمایت از مستعمره مهم و بزرگ یعنی هند، با فریب اقدام به جداسازی افغانستان از ایران کردند. بهاینترتیب، آنها کمربندی در شمال شرقی هند ایجاد کردند که افغانستان و تبت و بوتان را شامل میشد. این مانعی برای جلوگیری از ورود روسها به هندوستان بود که به این کشور چشم طمع داشتند.»
این مقدمه که گریزی به تاریخچه تأسیس کنسولگریهای انگلستان و روسیه در مشهد میزند، آغاز صحبتهای امیر جلیلینژاد، روزنامهنگار، است. او ادامه میدهد: «در جدال ۲ کشور نامبرده بهقصد رقابت بر سر موضوع منطقه شبهقاره، مشهد مهمترین شهر ایران بود که در این میانه قرار میگرفت. کنسولگریهای انگلیس و روسیه پس از تأسیس کارهایی را شروع کردند که بر فرهنگ مذهبی مشهد تأثیر جدی داشت.
ازجمله این کارها تشکیل انجمنهای ادبی و فرهنگی ایرانانگلیس، انجمن روابط فرهنگی ایران با اتحادیه شوروی و خانه فرهنگ شوروی بود.
همچنین بهغیر از انجمنهای فرهنگی و ادبی، نمایش فیلم و عکس، برگزاری کنسرت، فعالیتهای آموزشی مثل آموزش زبانهای انگلیسی و روسی، نقشهکشی و ارائه خدمات بهداشتی از فعالیتهای مهم کنسولگریها در مشهد بود.»
جلیلینژاد یادآوری میکند: «البته در اواخر دهه ۴۰ آمریکاییها هم وارد این رقابت شدند و آنها هم در مشهد کنسولگری تأسیس کردند. تشکیل انجمن ایران و آمریکا در مشهد که تا زمان انقلاب اسلامی فعال بود، اولین کاری بود که به انجامش دست زدند.
این انجمن هم تقریبا فعالیتهای ۲ کنسولگری قبلی مثل اثرگذاری فرهنگی بر مردم مشهد و ارائه آموزش زبان انگلیسی را پیگیری میکرد. همچنین بیمارستان پرآوازهای را بهنام همین کشور با دعوت از پزشکان و پرستاران مشهور غربی مربوط به کلیسای مسیحی تأسیس کردند. در این بیمارستان که اقشار متوسط به بالای مشهد به آن مراجعه کردند، نگاه دینی مسیحیت بهوسیله ماسونهایی که در کنار پزشکان و پرستاران بودند، ترویج داده میشد.»
بهاینترتیب، در دهههای ۴۰ و ۵۰ بین این ۳ کنسولگری رقابتی جدی وجود داشت که در ظاهر معنی خدمترسانی میداد و در باطن بر جامعه مذهبی مشهد تأثیر فرهنگی و سیاسی منفی میگذاشت که اساس آن برای حفاظت و گسترش منافع کشورهای استعمارگر در شمال شرق ایران بود و از اهمیت راهبردی مشهد نشئت میگرفت.
برگزاری مراسم سیامین سالگرد استقلال ترکمنستان
محمدرضا کمیلی، فعال بینالملل، با اشاره به تاریخچه ساختمان کنسولگری پاکستان در مشهد که متعلق به انگلیسها بوده است، بیان میکند: «وقتی ۲ بخش هند و پاکستان که هردو مستعمره انگلیس بودند از هم جدا شدند، ساختمانهایی که در نقاط مختلف جهان در مالکیت انگلستان بودند، بین این ۲ کشور تقسیم شدند. بنابراین، کنسولگری پاکستان واقع در خیابان امامخمینی (ره) مشهد به پاکستان واگذار شد.»
در مجموع هیچ شهری در کشور مثل مشهد بهدلیل تعداد پرشمار کنسولگریها اهمیت جدی نداشته است؛ نه تبریز، نه اصفهان و نه هیچ شهری بهغیر از پایتخت که دفترهای اصلی کنسولگری در آنجاست. کمیلی در پاسخ به اینکه چرا مشهد محل راهاندازی کنسولگری کشورهای مختلف شده و از این نظر بین شهرهای ایران متمایز شده است، میگوید: «بدیهی است که علت اصلی سفر بیشتر مسافران خارجی بهویژه از کشورهای عراق و بعد پاکستان، وجود حرم امامرضا (ع) است. اینها چه اهل سنت و چه شیعیانشان به زیارت معتقدند. از سویی، سفر مسافران خارجی به مشهد بعد دیگری هم دارد که به دلیل دانشگاه فردوسی و حوزههای علمیه، بیمارستانهای تخصصی و... است.»
امیر جلیلینژاد نیز میافزاید: «تعداد پرشمار کنسولگریها در مشهد نشاندهنده حضور بیشمار اتباع کشورهای مختلف بهعنوان زائر در این کلانشهر است. تا پیش از همهگیری کرونا هرسال پذیرای زائران خارجی زیادی بودیم، بهطوریکه در سال ۱۳۹۸ بیش از یکونیممیلیون نفر فقط از کشور عراق به مشهد سفر کردند.
همینطور از کشورهای آذربایجان و پاکستان و قبلتر از آن از عربستان و کویت زائران بسیاری در مشهد پذیرا بودیم. یکی از شاخصههای جهانشهر، وجود افرادی از ملیتهای مختلف به تعداد زیاد در یک شهر است و تعداد پرشمار زائر خارجی که به مشهد وارد میشود، نشاندهنده این جایگاه است. این ویژگی در سایر شهرهای ایران حتی در اصفهان که گردشگرپذیرترین شهر ایران بهشمار میآید، با این تعداد و تنوع دیده نمیشود.»
کنفرانس خبری پاکستان در مشهد
علیرضا کمیلی، کارشناس مسائل بینالملل، نیز در کنار افتخار بزرگ وجود مضجع شریف امامرضا (ع) در کلانشهر مشهد، ویژگیهایی برای این شهر برمیشمارد که پاسخی بر چرایی وجود کنسولگری کشورهای مختلف هم هست. او میگوید: «مشهد هم در مسیر ارتباطی نزدیک به چند کشور قرار گرفته و هم ارتباطات در این شهر متفاوت است.
ما در ایران شهری مشابه مشهد نداریم که در کنار آمدوشد خارج از کشور، ارتباطات خودبهخود تجاری و اقتصادی ویژهای را ایجاد کند؛ اما بهنظر میرسد آنچنان که باید از این ظرفیت بهعنوان قطب ارتباط اقتصادی استفاده نشده است.»
با این انتقاد، بهنظر میرسد اکنون کنسولگریها بیشتر خدمات دیپلماتیک ازجمله صدور روادید برای اتباعشان و متقاضیانی از کشورهای مختلف را انجام میدهند، اما این کارشناس مسائل بینالملل اظهار میکند: «گرچه کنسولگریها وظایف دیگری مثل رایزنی در حوزههای فرهنگی و اقتصادی هم دارند، متأسفانه از یاد بردهاند که میتوانند شاهراه و قطب ارتباطی با مناطق همجوار خودشان باشند.
مشهد ظرفیت اقتصادی بزرگی در شرق کشور بهحساب میآید و دسترسی خوبی بهسمت ترکمنستان دارد. برای اشاره به اهمیت مشهد، بهعنوان نمونه در چندسال گذشته سفیران پاکستانی در سفرهایشان به ایران به مشهد هم میآمدند و همراه مسئولان استانی بهسمت خراسانهای شمالی و جنوبی هم رفتهاند.»
مردم مشهد در جشن استقلال پاکستان
در آستانه پیروزی انقلاب در دهه ۵۰ کمکم فعالیت کنسولگریهای روسیه و انگلستان کمرنگ و نقش کنسولگری آمریکا پررنگ شد، یعنی میتوان گفت در دهه ۵۰ و اواخر حکومت پهلوی کنسولگری آمریکا در مشهد روزهای پرکاری داشت.
نکته مهم در این کنسولگری، جاسوسی و جمعآوری اطلاعات از فضای ایران بهویژه شمال شرق ایران و خطه پهناور خراسان بود، بهطوریکه مهمترین پایگاه شنود آمریکاییها علیه شوروی در حاشیه مرز خراسان با شوروی آن زمان، ترکمنستان فعلی، در شمال استان خراسان قرار داشت.
امیر جلیلینژاد توضیح میدهد: «با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تغییر جدی سیاستهای مسئولان کشورمان با این کشورهای استعمارگر، شاهد بستهشدن کنسولگری روسیه، انگلستان، آمریکا و چین بودیم؛ بنابراین فقط کنسولگری افغانستان بهواسطه مرزهای مشترک با خراسانرضوی فعلی باقی ماند، اما مهمترین اتفاقی که بعد از انقلاب اسلامی ایران در مشهد افتاد، تشکیل کنسولگریهایی برمبنای اهمیت این شهر مهم زیارتی بود.
کنسولگری عراق، افغانستان، پاکستان و سرکنسولگری عربستان و حتی دفترهای پایینتر از سطح کنسولگری از سوی کویت در اینجا باتوجهبه زیارتیبودن مشهد تأسیس شد. از طرف دیگر ما شاهد تأسیس تعداد دیگری از کنسولگریها برمبنای اهمیت نقش راهبردی مشهد نسبت به منطقه اوراسیا بودیم؛ کنسولگریهای ترکیه، قرقیزستان، قزاقستان، ازبکستان و تاجیکستان در مشهد ازجمله این کشورها هستند.»
این روزنامهنگار میافزاید: «مشهد سرسرا یا کریدور ارتباط با آبهای آزاد است که بهطرف چابهار و بندرعباس میرود و با گذشت زمان اهمیت بیشتری پیدا میکند؛ ضرورتی که هندیها آن را با ساخت راهآهن چابهار به مشهد در سالهای گذشته دریافتند. همچنین راهاندازی راهآهن مشهور مشهد به تجن در دهه ۷۰ نشانهای از راه ارتباطی و کریدور ترانزیتی مشهد به دروازگی آسیاست.»
تجمع مقابل کنسولگری افغانستان در مشهد
با وجود این ویژگیها، به باور علیرضا کمیلی، کنسولگریها باید از نگاه صرف سیاسیامنیتی فاصله بگیرند و لازمهاش تقویت نگاههای فرهنگی و اقتصادی در ارتباط با کشورهاست. دبیر انجمن امت واحده در ادامه میگوید: «شهری که بتواند از ملیتهای مختلف پذیرایی کند و از طرفی قطب رفتوآمد ملیتهای مختلف و سرپل آشنایی ملتها با هم باشد، روا نیست نگاه صرف اقتصادی در آن رواج داشته باشد.
سالانه بیش از ۳۰ میلیون زائر از شهرهای مختلف ایران به شهر امامرضا (ع) میآیند، بنابراین میتوانید آنچه را که در مشهد عرضه میشود، در سطح ملی گسترش دهید. ازاینرو، کنسولگری کشورهای مختلف میتواند فرصتی برای معرفی سبک زندگی، فضا، آدابورسوم و سنتهای کشورهای پیرامونی ما و برعکس باشد، کشورهایی که در زنجیره تمدنی ایران بزرگ قرار میگیرند.»
بعضیها بر این باورند که وجود دفترهای نمایندگی کشورهای مختلف در کلانشهر مشهد ظرفیت فرهنگیاجتماعی مثبتی است، گرچه فقط وجود کنسولگری بدون فعالیتهای جنبی، این ظرفیتها را فعال نمیکند.
محمدرضا کمیلی، فعال حوزه پاکستان، ازجمله افرادی است که میگوید کار کنسولگریها تبیین و تشریح این ظرفیتهاست. بهعنوان مثال، در کشور پاکستان معرفی جهانشهر مشهد کار زیادی نمیخواهد، بلکه مردمانش به این نتیجه رسیدهاند که مشهد شهری مهم است و کنسولگری این کشور باید آنچه را که در ذهن مردمش وجود دارد، بالفعل کند.
او خاطرنشان میکند: «پاکستان تنها کشور در جهان است که برخلاف اینکه مردمش به زبان رسمی اردو صحبت میکنند، سرود ملی اش فارسی است. از سوی دیگر، بیشترین خانههای فرهنگ ایران در پاکستان است و در شهرهای مختلف این کشور مرکز تحقیقات زبان فارسی راهاندازی شده است.
مثالهای دیگری هم برای ارتباط فرهنگی و قلبی مردم این ۲ کشور وجود دارد؛ برای نمونه، در زمان شهادت حاجقاسم سلیمانی، مردم پاکستان ۴۰ روز در خیابانها بودند تا اینکه ارتش برای جلوگیری از رخدادن هر اتفاق ناخوشایندی با کانتینر جلو سفارت آمریکا را مسدود کرد».
همین پیوند و علقه میان مردم ۲ کشور است که رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با عمرانخان، نخستوزیر پاکستان، و هیئت همراهش در سال ۱۳۹۸، ارتباط ملتهای ایران و پاکستان را ارتباطی قلبی و عمیق برشمردند و تأکید کردند روابط ۲ کشور با وجود دشمنیها باید مستحکمتر و قویتر شود.
این فعال بینالملل میگوید: «نشاندادن جنبههای فرهنگی کنسولگریها برای جهانشهر مشهد بهمثابه خودرویی است که برای راهافتادن به هلدادن نیاز دارد. نقش کنسولگریها این است که چنین ظرفیتهایی را اطلاعرسانی کنند.
اینها ناممکن نیست، بلکه همت و نقشه راه میخواهد. در همه حوزههای فرهنگی، اقتصادی و دانشگاهی هم همینطور است. بهنظر من حتی تقویت و معرفی بورسیههای تحصیلی نیز کار کنسولگریهاست. جوان پاکستانی که میخواهد بورسیه بگیرد، به کشورهای غربی نمیرود، بلکه اول نگاهش به ایران است. بنابراین، کنسولگری میتواند جلسههای علمی برگزار و دانشگاه فردوسی را بهخوبی معرفی کند.»
سخن آخر اینکه نیاز نیست برای نقشانداختن مشهد در ذهن مردم، تلاشی دوچندان کرد؛ زیرا این شهر در اذهان جا افتاده است. عملیاتیکردن این موضوع فقط به کار نیاز دارد و به کنسولگریهایی که در مشهد فعالاند، وابسته است.