حمایت از بانوان و توسعه ارتباطات دانش‌بنیان در اولویت کاری شورای ششم تأکید شورای ششم بر توسعه پروژه‌های راهبردی و زیرساختی مشهد ناصحی: سهم بودجه فرهنگی از بودجه شهرداری مشهد از ۲ به ۱۰ درصد افزایش یافت+ویدئو تامین برق و پایداری خدمت‌رسانی در تقاطع‌های سطح مشهد | ضرورت همکاری شهروندان و پلیس راهور در هنگام قطعی برق سرگذشت یکی از قدیمی‌ترین مزارع شمال مشهد | خاطرات خفته در «چاهش» اتوبوس‌های جدید راهی حاشیه شهر مشهد می‌شوند محکم پای «روز مشهد» بمانید! کاهش ۵۰ درصدی زمان صدور پروانه‌های ساختمانی در مشهد افزایش عملیات‌های آتش‌نشانی مشهد در پی قطع برق و ازکارافتادن آسانسور‌ها (۲۲ آبان ۱۴۰۳) سهم شهرداری مشهد از عوارض آلایندگی، تقریباً هیچ! درباره یکی از کوچه‌های فرعی بازار سرشور مشهد | سراسرِ کوچه «سراسر»، پر از داستان «دکتر شیخ» است آیا مازوت‌سوزی در مشهد متوقف می‌شود؟ آغاز صدور صورت‌وضعیت الکترونیکی مسافری در خراسان رضوی رئیس کمیسیون برنامه و بودجه شورای اسلامی شهر مشهد: توسعه متوازن شهری با شهرفروشی محقق نمی‌شود تهیه طرح تفصیلی محله آبکوه مشهد با نظر مردم یدالله بشکنی سرپرست فرمانداری طرقبه شاندیز شد مشهد، رتبه نخست ایجاد زیرساخت حمل و نقل درون شهری در کشور + فیلم درباره عبدالقدیر سبزواری، مؤسس روزنامه «آزاد» در مشهد | مدیر همیشه در بند روزنامه آزاد پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان‌رضوی (۲۰ آبان ۱۴۰۳) | کاهش محسوس دما طی روز‌های چهارشنبه و پنجشنبه
سرخط خبرها

مرثیه‌ای برای خانه‌های تاریخی مشهد

  • کد خبر: ۹۶۳۱۷
  • ۲۹ دی ۱۴۰۰ - ۱۲:۲۱
مرثیه‌ای برای خانه‌های تاریخی مشهد
ماجرای اندک خانه‌های تاریخی مشهد که این سال‌ها نه از رنج کهنه‌خشتی، که با زخم خنجرِ بی‌اعتنایی در پهلو یکی‌یکی بر خاک می‌افتند، دیگر دارد تبدیل به یک پرونده جنایی می‌شود.

هما سعادتمند | شهرآرانیوز؛ ماجرای اندک خانه‌های تاریخی مشهد که این سال‌ها نه از رنج کهنه‌خشتی، که با زخم خنجرِ بی‌اعتنایی در پهلو یکی‌یکی بر خاک می‌افتند، دیگر دارد تبدیل به یک پرونده جنایی می‌شود و آیارخدادی بزرگ‌تر ازمرگ تاریخ و هویت در شهری هزارساله که همه داشته‌هایش سه دهه است به کام طرح‌های بی‌مطالعه و ناآگاهانه به تاراج رفته است؟ از بین رفتن پیرمرد‌های خشت‌و‌گلیِ تکیه‌داده به دیوار روزگار که از بد حادثه در خاکِ یک طرح یا پروژه عظیم بی‌سرانجام ریشه دوانده‌اند!

ماجرا از این قرار است که دیروز با فاصله کمتر از یک ساعت، دو خبر بر درگاه‌های فضای مجازی قرار گرفت که یکی از تخریب قریب‌الوقوع خانه‌ای قجری در نزدیکی حرم مطهر حکایت می‌کرد و دیگری به نشانه‌گذاری پیشگاه خانه ثبت‌ملی‌شده «اکبرزاده» در کوچه ساسان (خیابان‌بهجت ۳) اشاره داشت، آن هم به بهانه کندن خط لوله فاضلاب. اتفاقی که اگر رخ بدهد، با‌توجه‌به سستی بنا، قطعا منجر به ریختن سردر قاجاری این خانه می‌شود؛ سردری که نمونه آن دیگر در مشهد وجود ندارد.

جالب است بدانید خانه اکبرزاده که سال ۱۳۸۳ با شماره ۱۱۰۱۶ ثبت ملی شده، سال‌هاست بدون کاربری مانده و تبدیل به مخروبه شده است، با این همه سردر آن که مزین به کاشی‌های الوان و نگارین است، هنوز شکوه پیشینِ آن را به رخ می‌کشد. ناگفته نماند، طی چند سال اخیر، تعدادی از کاشی‌های این سردر نیز به‌علت نبود رسیدگی و نظارت فرو ریخته و برخی به سرقت رفته است.

حالا باید از متولیان امر پرسید وقتی این اتفاق‌ها رخ می‌داده و می‌دهد، شما بزرگواران کجا بوده و چه مسئولیتی داشته‌اید و حالا چه می‌کنید؟ واضح است که همین بی‌توجهی‌ها و نبود نظارت و رسیدگی است که سبب می‌شود در شهر پرکرامتی مثل مشهد که افتخار قرب به امام مهربانی‌ها را دارد و معدن جود و سخاست، همیشه مالکان چنین بنا‌هایی درمقابل ثبت ملی‌شدن و تغییر کاربری آن جبهه بگیرند.

باید پرسید واقعا از شمار همه خانه‌هایی که ثبت شده‌اند، جز دو یا سه مورد محدود، باقی بنا‌های هویتی و تاریخی شهر چه سرنوشت مطلوبی پیدا کرده‌اند؟

البته تخریب خانه‌های تاریخی شهر در همین پنج‌سال گذشته به این یکی‌دو مورد ختم نمی‌شود، که شمار آن از تعداد انگشت‌های دو دست هم فراتر رفته است. حدود هشت‌ماه پیش بود که کمر خانه «کوزه‌کنانی» که پسوند «بزرگ‌ترین خانه تاریخی مشهد» را کنار نام خود دارد، با تخریب یکی از دو ساختمان دارای هویتش، شکست.

خانه «نیلی» را که تنها یادگار دوره افشاری بود، نیمه دوم دهه ۹۰ تخریب کردندو بعد از آن، سقف خانه «بیداری» را برای همیشه خواباندند. چهارسال پیش هم، خون خانه «سیدان»، کوچک‌ترین خانه تاریخی شهر، روی زمین ریخت.

برابر آمار‌ها در سال ۱۳۹۸ از شمار خانه‌های ثبت‌ملی‌شده شهر که تعدادشان به ۶۱ بنا می‌رسد، دو تن مرده‌اند و حداقل ۱۰‌مورد با خطر تخریب جدی روبه‌رو هستند و این سوای نابود کردن دسته‌جمعی خانه‌های تاریخی‌ای بوده است که متأسفانه عمرشان به ثبت‌ملی‌شدن قد نداده و تعدادشان هم هرگز مشخص نشده است.

بماند که وضعیت خانه‌های باقی‌مانده هم نه‌تنها خوب نیست، که اسفناک است. همه‌شان به حال بسمل افتاده‌اند و همین روزهاست که سربریده شوند. برای نمونه خانه موسوم به «تهرانی» در خیابان نواب‌صفوی که تنها یادگار باقی‌مانده دوره زند و افشار در ارض اقدس است و تزیینات چوبی آن بی‌نظیر، بخشی از سقفش ریخته و اگر کاری نشود، به‌زودی ستون‌هایش زانو خم می‌کنند.

خانه «بلخاسب» هم حالی شبیه تهرانی دارد و در آستانه تخریب است. خانه «طلایی» در خیابان نوغان که دوسال پیش، مجاورش یک گودبرداری عظیم اتفاق افتاده، نیز چنین است.

چند خانه دیگر را نام ببریم که در شهر غریب‌نوازان، غریب افتاده‌اند و مددرسانی برایشان نیست؟ گویا این‌گونه که پیش می‌رود، تنها باید دست شست از این یادگاران گران‌سنگی که بازار نازشان بی‌رونق و زمستان گذشته بر آن‌ها طولانی و بس ناجوانمرد است.

مرثیه‌ای برای خانه‌های تاریخی شهر

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->