سرمایه بهعنوان عامل تولید بهدنبال کسب بازده است. نیروی کار به ویژه نیروی کار ماهر نیز که نوعی سرمایه انسانی است، متناسب با تکالیفی که برای افزایش ارزش افزوده انجام میدهد، به دنبال کسب منفعت و حقوق است. هر دو قابلیت دارند به سمتی فرار کنند که بازدهی بیشتری در آنجا به دست میآورند.
در فضای رقابتی، هر کشوری که به کمک ابزارهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی قدرت داشته باشد و همچنین بازدهی مناسبی ایجاد و تلاش کند قدرت خرید این بازدهیها را نسبت به نقطه مبدأ بیشتر کند، قابلیت جذب انواع سرمایه مالی و انسانی را دارد. هر دو این عوامل تولید نیازمند انواع امنیت و نیز احساس ثبات اقتصادی و سیاسی هستند.
دولتمردان باید بدون تصدیگری و مداخلات غیرضروری قواعدی تنظیم کنند که با کاهش هزینههای مبادلاتی و ایجاد امنیت و ثبات اقتصادی، منافع ماندگاری انواع سرمایهها بیشتر از هزینههای آن شود، به حدی که عواملی با قابلیت بازدهی در بخش مولد اقتصاد، حاضر نباشند وارد کشوری دیگر شوند.
رمز این ماندگاری قویشدن اقتصاد از درون است. قویشدن اقتصاد زمانی اتفاق میافتد که این عوامل تولید با همه محدودیتهای تحمیل شده، از ساختار اقتصادی و سیاسی بهسمت مزیتهای نسبی یا خلق مزیتهای جدید بروند یا به سمت تکمیل زنجیرههای ارزش در صنعت، کشاورزی و خدمات حرکت کنند. تحقق این موضوع نیازمند شناسایی همه بازیگران مؤثر داخل و خارج و هم افزایی آنها برای به خدمت گرفتن تولید است.
تقویت غیرت اقتصادی و احساس تعلق و هویت ملی همراه با بهبود شاخصهای کسب وکار و خروج دولت از تصدیگری، مسیر را برای حفظ سرمایهها باز میکند. متغیر انتظارات از آینده در رفتار عوامل تولید به شدت اثرگذار است و تحت تأثیر کارآمدی یا ناکارآمدی، امید یا ناامیدی به آینده، عزم برای اصلاح ساختار یا ماندگاری در وضعیت ناکارآمد موجود، اعتماد یا بی اعتمادی به حکمرانان و... است.
اقتصاد ایران فرصت زیادی برای شکوفاشدن و عبور از گردنه تاریخی ندارد. هم پنجره جمعیتی ایران برای شکوفایی در بهترین وضعیت است که شاید به دلایل مختلف تکرارناپذیر باشد و هم تحریمها بستر و ضرورت اصلاح ساختار را فراهم کرده است.
از طرفی، دولتی بر سر کار است که با قوای دیگر هماهنگ و به سیاستهای کلی رهبرمعظمانقلاب معتقد است. همه اینها نیازمند گروه اقتصادی هماهنگ است که با هماهنگی نهادهای دیگر، مسیر مقاوم شدن اقتصاد ایران را تا نقطه بازدارندگی و دستیابی به اقتصاد قوی فراهم کند.
همه ابزارهای در اختیار دولت مانند ابزارهای مالیاتی، یارانهای و نهادهای قوانین و مقررات باید پیوست دستیابی به اقتصاد قوی با توازن اقتصادی و اجتماعی داشته باشند. صادقانه و همدلانه همه به فکر اقتصاد قوی از درون باشیم تا بتوانیم سرمایهها را نگه داریم و از سراسر دنیا به داخل کشور هدایت کنیم.