ازجمله گزندهای جهان نو، به حاشیه راندهشدن اندیشه درنتیجه چیرگی فناوری و نگاههای فنسالارانه است. بهگونهای که بسیاری از مفاهیم اندیشهبنیاد که باید مبنای حوزههای کارکردی و عملیاتی قرار گیرند. بهدلیل همین آسیب، توان معنادهی و کارکردسازی خویش را از دست میدهند.
در چنین وضعیتی است که بسیاری از پندارهها ماهیت سیاستساز خویش را از دست میدهند و به سطح برداشتهای شخصی و معنایابیهای همگانی تقلیل مییابند. آشکار است که هر زمان که یک بنمایه مفهومی بنیادین که مبنای امور اجتماعی انسان است، به چنین روبنایی تنزل یابد، تأثیربخشی و کارکرد خویش را از دست میدهد.
زمانی که از شهر سخن میگوییم، مسئله سختتر میشود. شهر بهمثابه تجلیگاه تجارب و انواع ارتباطات پیچیده میان شهروندان، همه مؤلفههای زیست را پوشش میدهد. در چنین وضعیتی آشکار است که بهدلیل گستردگی و تنوع گونهای اجزای زیست شهری، تا زمانی که مفهومشناسی درست برآمده از اندیشه درباره این عناصر وجود نداشته باشد، امکان سیاستگذاری، برنامهریزی و اقدام درست برای مدیران شهری وجود نخواهد داشت.
«هویت شهری» ازجمله مفاهیمی است که دچار این آسیب جدی شده است. میتوان مدعی شد که هر زمان از شهر سخن گوییم، بنیادیترین مفهوم، «هویت» خواهد بود. در سادهترین تعریف میتوان هویت را پاسخ به پرسش مشترک «ما که هستیم؟» دانست.
امروز ما و بازتاب اجتماعی ما حاصل پارههای گستردهای است که در درازنای زمان کنار یکدیگر گردآورده شدهاند و با پیوند با امروز، به ما معنا میبخشند. به عبارت دیگر، هویت فرایندی معناساز برای فرد و دیگری است. این معناسازی، ارتباطات نمادین را میسازد و پیدرپی هویت ساختیافته را بازتولید و منعکس میسازد. زمانی از هویت شهری سخن میگوییم که دنبال نشاندادن قدرت خود در بستر شهر هستیم.
هویت شهری که برآیندی از مجموعه هویت فردی و هویت اجتماعی است، دامنههای گوناگونی مانند عرصههای عمومی، مدنیت، حوزههای محلی، ملی و جهانی را پوشش میدهد. جالب آنجاست که با هر رویکردی در تعریف شهر (بهعنوان نمونه تعریف شهر از دیدگاه مامفورد که کالبدیتر است، یا هانری لوفور که فرهنگیتر است) بازهم مفهوم هویت شهری است که خوانش بنیادین را میسازد.
بر این بنیاد شهر بدون وجود احساس تعلق معنا نخواهد یافت و این هویت است که حس تعلق را برای کسانی که در شهر زیست میکنند، به وجود میآورد. هویت مجموعه گستردهای از داشتههای افراد و جامعه را با نظمی منطقی و بنیادین کنار یکدیگر جمع میکند که همچون گنجینهای برای ساماندادن ارتباطات و تقویت زیست شهری کنش میکند.
آشکار است که هرچه مؤلفههای هویتساز متکثر و گوناگون باشند و با ایده مرکزی و بنیادین معرفتی جامعه هماهنگ باشند، زمینهساز پویش درست جامعه در مسیر آرمانهایشان خواهد بود.
شهر همواره از یک «ایده مرکزی» برخوردار است که چارچوب حرکت را روشن میسازد. در مشهدالرضا (ع)، «زیارت» دال مرکزی و شکلدهنده به همه جستارهای دیگر است. ازاینروی درواقع پنداره زیارت است که نحوه کنارهم قرارگرفتن پارههای هویتی را مشخص میسازد و بر این بنیاد هویت در مشهدمقدس با همه تنوعی که در عناصر سازندهاش وجود دارد، در پرگاره زیارت جهت مییابد.
مشهدالرضا (ع) به ۲ دلیل یکی از شهرهای مهاجرپذیر ایران بوده و هست.
نخست شکلگیری مشهدمقدس از آغاز بر بنیاد مهاجرت با انگیزه زیارت حضرت رضا (ع) شکل گرفته است. دوم نیز ایجاد ظرفیتهای متنوع و گوناگون حاصل از جغرافیای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی (و باز هم متأثر از زیارت) است که زمینه جذب حتی غیرمسلمانان را به مشهد فراهم آورده است.
مشهدمقدس پذیرای دهها فرهنگ متفاوت بهواسطه مهاجرت و حضور دیگران بوده است. شاید به نظر برسد کنارهم قرارگرفتن عناصر ناهمگون فرهنگی، خطری برای شهر باشد که ناپایداری را ایجاد کند، ولی چنانچه مدیریتشهری بتواند از این پارههای گوناگون فرهنگی در سایه دال مرکزی «زیارت» هویتی موزاییکی را شکل دهد، آشکار است که زمینه تقویت قدرت شهری و درنتیجه آن تحقق آرمانهای تعریفشده بیشتر فراهم خواهد شد.
البته آشکار است که این اتفاق به معنای ازدسترفتن هویتهای نخستین نیست، بلکه با تقویت هویت موزاییکی، الگوهای همبستگی اجتماعی و شهری شکل خواهد گرفت.
تاریخ مشهد مقدس روایتگر حضور گروههای گوناگون غیرایرانی همچون افغانستانیها، کشمیریها، بخاراییها، روسها، بربرها، قفقازیها، عراقیها و... در این شهر است؛ بنابراین چنانچه مدیریتشهری با توجه به مفهوم سیاستگذاری، بتواند این هویتهای متکثر که از گذشته وجود داشتهاند و پارههای هویتی جدیدی را که به مشهد اضافه میشوند، کنار یکدیگر جمع کند، گامی جدی در مسیر «جهانشهری» (نه به معنای غربی آن) برخواهدداشت.
هرچند نباید فراموش کنیم که برای ساخت هویت موزاییکی برآمده از پارههای هویتی گوناگون، شاخص و چارچوب معنایی ما کلانپنداره «زیارت» است. این زیارت است که به ما میگوید در چه قالبی، چگونه و در چه ترازی هویت موزاییکی شهری ایجاد شود.