محمد جواد ابوعطا | شهرآرانیوز؛ از میانههای ترم پیش مدام به فکر شهریه ترم جدیدش بود. هر دری را زده بود، اما بی نتیجه. از دوستانش مشورت گرفته بود و آنها به او پیشنهاد کارهای مجازی را داده بودند. اما او از این موضوعات به درستی سردر نمیآورد تا اینکه با پرس و جو به یک آگهی در فضای مجازی رسید.
در این آگهی تبلیغاتی عدهای خود را مالکان یک شرکت تجاری قانونی معرفی میکردند و از متقاضیان خواسته بودند با اقدامات تخصصی بدون دردسر دستمزد دریافت کنند. اما این کاریابی مجازی نه تنها برای دانشجوی مشهدی تبدیل به پول نشد، بلکه تنها در ۱۲ ساعت او را ۱۰۰ میلیون تومان بدهکار کرد. در ادامه جزئیات این پرونده را از زبان امیرحسین که در دام شیادان فضای مجازی گرفتار شده، خواهید خواند.
دانشجوی کارشناسی رشته علوم ورزشی هستم. تازه وارد دانشگاه شده ام، چون شهریههای دانشگاه برایم سنگین بوده، مدتی است که به فکر کاری جانبی افتاده ام تا بتوانم شهریه دانشگاهم را جفت و جور کنم.
به همه رو زدم، اما هیچ کس نتوانست کمکم کند. همین شد که به فکر کار پاره وقت افتادم. موضوع را به یکی از دوستانم گفتم که پیشنهاد داد، با توجه به اینکه مرتب با گوشی تلفن همراهم کار میکنم، به سمت مشاغل دیجیتالی مثل رمزارزها و... بروم.
کمی تحقیق کردم، ولی فهمیدم بدون پول نمیشود وارد این حوزه شوم. حداقل برای سرمایه گذاری اولیه مقداری پول نیاز بود و تازه اگر انتخاب هایم درست بود و مشکل خاصی هم پیش نمیآمد، در مدتی طولانی به سودی ناچیز میرسیدم. از وقتی که فهمیدم برای استفاده از رمزارزها باید سرمایه گذاری بلندمدت داشت و معمولا در کوتاه مدت سود زیادی به دست نمیآید، بی خیال این حوزه شدم.
دوستانم پیشنهاد دادند که در همین حوزه برای دیگران کار کنم، ولی من تا به حال اصلا چنین کارهایی نکرده بودم. دو هفته پیش در سایت دیوار میگشتم که چشمم به یک آگهی تبلیغاتی افتاد. عدهای در این آگهی اعلام کرده بودند که برای یک پروژه رمزارز نیاز به همکار دارند و دستمزد بر اساس کار بیشتر متغیر خواهد بود.
یک شماره تلفن ثابت و دو تلفن همراه هم پایین آگهی موجود بود که با یکی از خطها تماس گرفتم. فردی در آن طرف جوابم را داد و مدعی شد که یک شرکت در منطقه شهرک غرب مشهد هستند و مجوزهای قانونی این کار را هم دریافت کرده اند. آنها همچنین گفتند که این اقدام زیر نظر پلیس فتا انجام میشود و اگر به سایت پلیس فتا سر بزنید یا درون گوگل جستوجو کنید، متوجه درستی حرفهای ما میشوید.
دو هفته بود که مرتب جست وجو و اطلاعات کسب میکردم. آدرس صرافیای که از من خواسته بودند آنجا احراز هویت کنم را هم که جست وجو کردم، نشانی از مشکل دار بودن نداشت و قانونی فعال بود. داشتن تلفن ثابت، حرفهایی که از کارمند شرکت تلفنی شنیدم، داشتن آدرس در منطقه قاسم آباد و از طرفی نیاز مبرم به پول موجب شد تا به آدرس صرافی اعلام شده بروم و حساب بازکنم.
از همان اول هم قرار بود که من پس از انجام احراز هویت، حساب کاربری ام را در اختیار این افراد قرار دهم تا آنها با خرید و فروش رمزارز که رباتها انجام میدادند، درصدی از سود فروش را دریافت کنم. چون شک داشتم از فردی که تلفنی با او صحبت میکردم پرسیدم: چطور بدون هیچ مشخصاتی به من اعتماد میکنید و این همه پول را به حسابم واریز میکنید که او پاسخ داد تمام اطلاعاتم را در صرافی آنلاین ثبت کرده ام و آنها به این اطلاعات دسترسی دارند. به نظرم منطقی میآمد.
تقریبا ساعت ۱۹:۳۰ یکشنبه - همین هفته- بود که اطلاعات دو حساب کاربری و حساب بانکی ام را در اختیار این افراد قرار دادم که عملیات شروع شد. مبالغ زیادی به حساب بانکی ام واریز میشد. از دومیلیون و ۵۰۰ هزار تومان تا ۱۰ و ۲۰ میلیون تومان. به طوری که تا صبح حدود ۱۰۰ میلیون تومان به حسابم واریز شد.
قبل از این اصلا از این کارهای بورس و رمزارز و اینها نکرده بودم. نمیدانستم که اینها چه میکنند. اتفاقا یکی از آشناهایم پلیس است که با خودم گفتم، صبح با او هم صحبت میکنم که کلاهی سرم نرود.
اما صبح که به سر کار پاره وقتم که در یک شرکت نظافتی است رفتم، پیامکی به دستم رسید: «حساب شما با دستور مقام قضایی مسدود شده است.» بلافاصله به پلیس فتا آمدم و تازه متوجه شدم چه کلاهی سرم رفته است.
من فقط قصد داشتم که شهریه دانشگاهم را به دست بیاورم، اما حالا متوجه شدم که این افراد با آگهیهای مختلف و فریبنده تنها قصد داشته اند که به حسابهای بانکی ام دست پیدا کنند و پولهایی را که با فریب دیگران در فضای مجازی به بهانه فروش کالا و خدمات ارزان، به دست آورده اند به حساب من واریز کرده اند. به نوعی در کلاهبرداری هایشان شریک شده بودم.
حالا هم کارشناسان پلیس فتا میگویند که مقام قضایی باید برای پرونده ام که دهها شاکی از سراسر کشور دارد تصمیم بگیرد و من در قبال این اتفاق با توجه به اینکه اطلاعات محرمانه ام را در اختیار دیگران گذاشته ام مسئولم. میترسم این ندانم کاری روی تحصیل و آینده ام تأثیر منفی بگذارد.