سمیرا شاهیان | شهرآرانیوز؛ برجستهترین ظرفیت مذهبی و فرهنگی مشهد، وجود امام معصوم (ع) است، اما آنچه این شهر را نسبت به دیگر شهرهای مذهبی مثل عتباتعالیات متمایز میکند، امنیت فراگیر است. حدود ۴۰۰ میلیون شیعه اعتقاد دارند باید به زیارت امام رضا (ع) بیایند.
حالا اگر بیمار هم باشند، در کنار شفای معنوی، از ظرفیت درمانی این شهر هم استفاده میکنند. از طرفی چنین کلانشهری بیشترین جاذبه گردشگری، تاریخی، تفریحی، ورزشی و فرهنگی را هم دارد.
کدام شهر مذهبی به زیبایی و توسعهیافتگی مشهد است که از امکانات وسیع هم برخوردار باشد؟ تاکنون از ۸۹ کشور جهان بهمنظور دریافت خدمات درمانی به مشهد آمدهاند.
کشورهایی که مسافران آنها بیشترین مراجعه برای گردشگری سلامت را به مشهد داشتهاند، بهترتیب عراق، افغانستان، ترکمنستان، کویت، بحرین، پاکستان، عربستان، تاجیکستان و عمان هستند.
تا پیش از بروز بحران کرونا در جهان، بیشترین گردشگر سلامت در مشهد مربوط به سال ۱۳۹۸ بوده است؛ یعنی همین ۲ سال پیش. این موضوع از توجه مسئولان امر به اهمیت گردشگری سلامت خبر میدهد. اکنون بسیاری از درمانهایی که در مشهد برای بیماران خارجی انجام میشود، در کشورهای هدف وجود ندارد.
مثل اینکه بیماران خارجی که در مشهد و شیراز پیوند کبد انجام میدهند، بیشتر عمانی هستند. رئیس یکی از دانشگاههای عمان میگوید اگر پرواز مسقط-مشهد راهاندازی شود، در هفته ۱۵۰ بیمار به مشهد میفرستیم. این گفته حاکی از ظرفیتهای پزشکی موجود در مشهد است که اگر کسی فارغ از زیارت، فقط هدف درمان داشته باشد، میتواند به مشهد بیاید.
در مصاحبه پیشرو با داوود خوششکن، مدیر گردشگری سلامت دانشگاه علومپزشکی مشهد که دکترای اقتصاد سلامت دارد، به گفتگو نشستهایم و از درمان زائران خارجی در شاخههای تخصصی پرشمار پزشکی تا ضربهای که از معرفینکردن مسیرهای قانونی در گردشگری سلامت میخوریم، گفتهایم.
او میگوید در این بخش متولی صدور و تمدید مجوز برای همه مراکز درمانیای هستند که قصد دارند به بیماران خارجی خدمت بدهند. نظارت بر شرکتهای گردشگری سلامت که درواقع متولیان جابهجایی بیماران خارجی هستند، از دیگر وظایف آنهاست.
در این بازه زمانی بهویژه در ۱۰ سال گذشته دانشگاه مشهد هم در منابع انسانی و هم در تجهیزات و از همه مهمتر در بخش هتلینگ پیشرفت محسوسی داشته است. در بخش نیروی انسانی، پزشکان مجرب و مشهوری داریم. پزشکان و جراحان ما در تخصصهای قلب، چشم، زنان و... درجهیک هستند و نهتنها در ایران، که در منطقه نمونهاند.
دانشگاه علومپزشکی مشهد ۱۰۰۰ عضو هیئتعلمی دارد که از این تعداد ۲۰ نفرشان جزو یکدرصد دانشمندان پراستناد جهان هستند. یعنی این افراد جزو ۱۰۰ نفر اول جهان در رشته تخصصیشان هستند که در مقالات علمیپژوهشی از نتایج تحقیقات آنها استفاده میشود.
به این ترتیب دانشگاه مشهد دومین دانشگاه در برخورداری از دانشمندان پراستناد است و این ظرفیت درخور اعتنایی در بخش نیروی انسانی موجود است. از سویی تجهیزات پزشکی مثل دستگاه آنژیوگرافی سهبعدی، دستگاههای امآرآی و سیتیاسکن سهبعدی، تجهیزات جراحی مغز و اعصاب که دانشگاه مشهد دارد، در کشور نمونه است. کاملترین مراکز درمانی تخصصی مثل مرکز ناباروری را در این شهر داریم که شهروندان بسیاری از آن بیاطلاع هستند.
همچنین مجهزترین و زیباترین بیمارستانهای دولتی را دانشگاه علومپزشکی در مشهد ساخته است؛ بیمارستانهای اکبر، ولایت، شهیدهاشمینژاد و... که واقعا سطح رفاه بیماران در این مراکز مشابه هتلهاست. اتاقها بر مبنای اصول روانشناسی رنگآمیزی شده و دارای تلویزیون و یخچال است و بهطور کلی رفاهی که بیمار از یک بیمارستان درجهیک انتظار دارد، برایش فراهم شده است.
بله، هتلینگ از جنبههای مطلوب گردشگری سلامت محسوب میشود. چرا بیشتر بیماران ترجیح میدهند در بیمارستان خصوصی و مجهز مثل بیمارستان رضوی بستری شوند؟ چون شکیل و از همه امکانات رفاهی برخوردار است. بیمار خارجی وقتی میخواهد به مشهد بیاید، ابتدا هتلینگ بیمارستانهای درجهیک را میسنجد.
از همین روست است که دانشگاه علومپزشکی وقتی میخواهد برای مرکز درمانی مجوز آیپیدی صادر کند، ابتدا امکانات آن را بررسی میکند. البته با این همه، جای تأسف دارد که بر اساس آمارهای رسمی، در سال فقط ۲۲ هزار گردشگر سلامت به مشهد میآیند.
برآورد کتابهای علمی میگوید هر گردشگر سلامت بهطور متوسط ۲۰۰۰ دلار در کشور مقصد هزینه میکند؛ بنابراین اگر جمعیت گردشگران سلامت در مشهد به ۵۰۰ هزار نفر برسد، اقتصاد این کلانشهر متحول میشود.
در بخش گردشگری سلامت من هستم و ۲ کارشناس دیگر و انجامدادن همه کارهای این حوزه از توان ما خارج است. باید یک بخش سازمانیافته اداری (دپارتمان) ساخته شود و بهجای ۲ کارشناس، کارشناسان متخصص کشورهای مختلف باشند و فضای فکری جوامع هدف را تحلیل و بررسی کنند تا بتوانیم آنها را جذب کنیم. در کنار دانشگاه علومپزشکی مشهد که باید قویتر عمل کند، استانداری و ادارهکل میراثفرهنگی و گردشگری و دیگر سازمانهای نظارتی هم باید بیشتر دل بسوزانند.
اما درباره تقویت گردشگری سلامت میگویم توسعه مشهدالرضا (ع) باید بر مبنای جذب گردشگر و بهویژه گردشگر سلامت باشد. البته رفتار مناسب و در شأن مجاوران امام هشتم (ع) نیز مهم است. زیرا بهترین شیوه برای صدور انقلاب و آرمانهایمان رفتارمان است.
ما در جمهوری اسلامی ایران بر این باور هستیم که اسلام و شیعه بهترین دین و مذهب است؛ بنابراین وظیفه داریم با همین تعداد گردشگر سلامت که در سال به مشهد میآیند، درست رفتار کنیم. گردشگری سلامت ابزار قدرتمندی برای انتقال مفاهیم دینی و صدور انقلاب است، بهقید اینکه زائران خارجی را تکریم کنیم و تمدن اصیل ایرانیمان را به آنها نشان بدهیم.
با ظرفیتهایی که برشمردم، مشهد واقعا شهری جهانی است. یعنی هم توان ارائه خدمات درمانی و هم ظرفیت پذیرایی از گردشگران را دارد. ضمن اینکه جاذبههای گردشگری هم داریم. فقط باید رفتارمان هم در شأن و منزلت مشهد جهانی باشد.
دقیقا. پزشکان مجرب و امکانات خوب جزو ظرفیتهای مثبت و برخوردهای نامناسب و خارج از عرف برخی شهروندان با گردشگران سلامت جزو نقاط ضعفمان است. اگر بیمار از ما برنجد، همان یک نفر سفیر بدگویی از کشور ما میشود.
پیامبر اسلام (ص) میفرمایند: «بهراستی که من مبعوث شدم تا شرافتهای اخلاقی را کامل و تمام کنم [و به مردم بیاموزم].» بنابراین اگر میخواهیم شهر امامی که از سلسله این پیامبر است، در مسیر درست توسعه پیدا کند، اخلاقمان باید در کشور سرآمد باشد.
باید طوری رفتار کنیم که زائران مشهد که بیشتر شیعه هستند، متوجه تفاوت یک فرد همجوار با امام معصوم (ع) با فرد غیرهمجوار بشوند.
از همینروست که تأکید میکنم اگر زیرساخت فرهنگ را درست کنیم، میتوانیم توانمندیهای دیگرمان را به رخ دنیا بکشیم. یعنی اگر شهروند مشهدی در وهله اول با گردشگری که به شهرش میآید، برخورد مناسب داشته باشد، بعد میتواند به جراحان شهرش که در دنیا نمونه هستند، افتخار کند.
با وجود اینکه بنیه علمی و زیرساختهای لازم را داریم، متأسفانه آمادگی کامل برای اجرای مدلهای گردشگری سلامت را نداریم. افراد غیرحرفهای از راههای مختلف به این صنعت نفوذ کردهاند. دلالها که از فرودگاه، هتل، بیمارستان و... گردشگران را میقاپند، کار را خراب کردهاند.
این افراد فقط برای منفعت شخصی، بیمار را از دم در اتاق عمل در یک بیمارستان منصرف میکنند و به بیمارستان دیگری میبرند. حتی دورتر از ایران، دلالها از کشور مبدأ همراه مسافر هستند.
بههمین دلیل است که بیمار افغانستانی از درمانش در هندوستان راضی است و مراحل کارش را شستهورفته میداند، اما میگوید در ایران اذیت میشویم. هرچند اگر آن بیمار در یک درمانگاه «آیپیدی»دار خدمت میگرفت، از درمانش ناراضی نبود.
ارائه چند تعرفه برای یک خدمت در مراکز درمانی دولتی، غیرقانونی و ناممکن است، اما وجود دلالها و بیاخلاقیهایی که میشود نیز انکارشدنی نیست.
فعالیت فراگیر واسطهها و رابطها بهصورت غیرساختاری و غیرقانونی بیش از ۸۰ درصد گردشگری سلامت استان را اشغال کرده است. در وضعیت سالم و استاندارد مراکز «آیپیدی»دار و شرکتهای گردشگری سلامت باید با هم کار کنند، اما واسطههایی هستند که نه در شرکتها هستند و نه با مراکز «آیپیدی»دار کار میکنند، بلکه با مراکزی کار میکنند که بهازای معرفی و پذیرش بیمار، سهم مالی دریافت میکنند.
یعنی سهمی از بیمار و سهمی هم از مراکز درمانی غیرمجاز. مثلا درمانگاهی که زمینه فعالیت پوست و مو ندارد، برای بیماران خارجی کاشت مو انجام میدهد و به این ترتیب سهم بیشتری نصیبشان میشود.
ادارهکل میراثفرهنگی و گردشگری است. البته این ادارهکل با توسعه شرکتهای گردشگری قصد ساماندهی این موضوع را دارد، اما، چون تعداد واسطههایی که از این راه ارتزاق میکنند، زیاد و نزدیک به ۵۰۰۰ نفر است، نظام دولتی نمیخواهد این جمعیت یکباره از نانخوردن بیفتند.
پیشنهاد ما صدور کارت شناسایی برای این افراد بود. اگر بتوانیم این موضوعها را با کمک همه سازمانهای مرتبط برطرف کنیم، بدونشک در گردشگری سلامت به جایی میرسیم که محل ارجاع بیماران منطقه باشیم.
اول اینکه ما نتوانستیم ظرفیتها و توانمندیهایمان را به دنیا معرفی کنیم. دوم اینکه فرایندهای قانونیمان را هم معرفی نکردهایم تا راه برای واسطهها بسته شود. گردشگران سلامت در ایران با فرایندهای قانونی آشنایی ندارند و به همین دلیل گرفتار مسیرهای غیرقانونی میشوند.
طبیعی است که هم پول بیشتری پرداخت میکنند، هم برخورد نامناسبی میبینند و تکریم نمیشوند. وقتی فرایندهای قانونی برای نظام دولتی و خصوصی را به آگاهی همه مسافران خارجی برسانیم، دیگر سراغ راه غیرقانونیاش نمیروند.
حدود ۲ هفته پیش در عراق با بیمارانی که در ایران خدمت پزشکی دریافت کرده بودند، صحبت کردم. میگفتند ناراضی هستیم؛ اول به ما گفتند تعرفه جراحی بینی ۲۰۰۰ دلار است، اما در پایان ۲۵۰۰ دلار گرفتند. هرچند با توضیحی که از آن فرد شنیدم، متوجه شدم از مراکز «آیپیدی»دار خدمت نگرفته است، اما سخنی که باقی میماند، نارضایتی است.
راهحل ما شناسایی فضای مجازی غالب در کشورهای هدف است و این کار را شروع کردهایم. بررسی میکنیم مردم عراق و افغانستان که به نشانی اینترنتی مراکز درمانی ایران دسترسی ندارند و از طریق فضای مجازی آگاهی کسب میکنند، بیشتر از کدام برنامههای کاربردی استفاده میکنند.
در مراجعههای حضوری و پرسش از پزشکان و بیماران عراقی و بررسیهای میدانی به این نتیجه رسیدیم که بیش از ۷۰ درصد مردم عراق در فیسبوک فعال هستند و بیشتر افغانستانیها از طریق توییتر و فیسبوک جستوجو میکنند. این تحقیق برای دیگر کشورهایی که از آنجا گردشگر سلامت داریم، در حال انجام است.
در کنار اینها، نماهنگهای ۵ و ۱۰ دقیقهای بیمارستانها به زبان رسمی کشورهای هدف ساخته شده است و آنها را از طریق سازمانهای قانونی مثل حجوزیارت، هلالاحمر و... به رابطهایمان در این کشورها میدهیم تا در رسانههای عمومی و شبکههای تلویزیونی اطلاعرسانی شود.
مشغول بررسی مشکلات و نیازهای درمانی افراد متقاضی در کشورهای هدف هستیم. معتقدم در گردشگری سلامت باید علمی پیش برویم. همانطور که در تبلیغات، فضای مجازی غالبشان را کشف کردیم، در درمان هم باید به همین شیوه بررسی کنیم. دنبال شناسایی نیازهای درمانی مراجعهکنندگان هستیم تا خودمان را در آن شاخهها تقویت کنیم.
از اینرو بر مبنای نیاز کشور هدف در اینجا برنامهریزی میکنیم و منابع را توسعه میدهیم. همانطور که در علم اقتصاد عرضه و تقاضا بر یکدیگر اثر میگذارند، در گردشگری سلامت هم باید بر اساس تقاضای کشورهای هدف عرضه داشته باشیم.
مشغول بررسی هستیم در کشورهای ترکمنستان و تاجیکستان و... خدمات تشخیصیشان در کدام بخشها ضعیف است یا کدام اعمال تخصصی در آنجا انجام نمیشود و کدام بیماریها شایع است تا روی آن سرمایهگذاری کنیم. نمیخواهیم چشمبسته امکانات و منابع را توسعه دهیم، بلکه قصد داریم در گردشگری سلامت، علمی آسیبشناسی کنیم.
ترکیه و هندوستان بهدلیل اینکه تا حدودی فرایندهای جذب بیمار را شناساندهاند، جلوتر از ما هستند.
یعنی ما حاضر بودیم بخشی از درآمد کشور را از دست بدهیم، اما در حوزه گردشگری بهطور عام فعالیتی نداشته باشیم. این درحالی است که گردشگری در کشوری مثل سنگاپور صنعت اول است، یا کشورهای بسیاری بهاندازه کل فروش نفت ایران از گردشگردی درآمد دارند. مسیر اصلی را سیاستهای کلان مشخص میکند.
منطقی است که مایل نباشیم در ازای داشتن درآمد، گردشگر اصول فرهنگی ما را زیر سؤال ببرد، اما میتوانستیم با کمکگرفتن از افراد خلاق در این مسیر بازآفرینی کنیم.
بهترین مدل گردشگری سلامت در دنیا از مبدأ تا مبدأ است؛ یعنی از در خانه گردشگر تا در خانهاش. الگوی دیگری هم هست به نام از فرودگاه تا فرودگاه؛ یعنی از فرودگاه زائر را تحویل بگیریم و به فرودگاه برگردانیم. دانشگاه علومپزشکی مشهد مشغول بررسی همه این الگوهاست.
بیماریهای قلب و عروق، پوست و مو، زیبایی و مفصلی. در کنار آن مثلا در عراق از شیوههای درمان سرطان و پیوند قرنیه در مشهد اطلاعی ندارند. یعنی هنوز از ظرفیت دانشگاه مشهد اطلاع ندارند که به کشورهای دیگر میروند.
البته یک نکته جالب هم یادآور شوم؛ آسیبشناسی کشور عراق را که انجام دادم، متوجه شدم ۸۰ درصد متقاضیان اعمال جراحی زیبایی، مردان عرب هستند. چون زندگیهای عشیرهای و قبیلهای دارند و از لحاظ اخلاقی خجالت میکشند این اعمال را در کشور خودشان انجام دهند؛ بنابراین در کشور دیگری این خدمات را میگیرند.
از اینرو وقتی تقاضا هست، عرضه را باید ایجاد کنیم. بیشترین تقاضا برای پیکرتراشی، لیپوساکشن، رینوپلاستی و... است و اگر ما انجام ندهیم، بخش غیرحرفهای آن را انجام میدهد. درحالیکه بخش خصوصی در مشهد که زیبایی کار میکند، زودتر از دانشگاه علومپزشکی توانسته است خودش را به گردشگر سلامت معرفی کند.
ما یکی از کشورهای ارزان دنیا در حوزه سلامت هستیم. بهعنوان نمونه برای جراحی قلب باز کمتر از ۲۰۰۰ دلار دریافت میکنیم. درحالیکه تعرفه همین عمل در ترکیه ۱۱ هزار دلار است. بیمارستانی در ترکیه این متقاضیان را از در خانه سوار خودرو تشریفاتی میکند و تا آخرین مرحله درمان کنار بیمار است. وقتی میگویم مبدأ تا مبدأ، بهترین الگو در گردشگری سلامت است، یعنی همین. تأکید ما بر تکریم، آموزش فرایندها و اجرای الگوی مبدأ تا مبدأ است.
■ ■ ■
در پایان با برشمردن ظرفیتهای ویژهای که در مشهد داریم، این پرسش همچنان باقی میماند؛ چرا مسئولان تا امروز به چنین ارزش افزودهای توجه نکردهاند؟