تا حالا شده از پدر و مادر یا پدربزرگ و مادربزرگ بپرسید وقتی بچه بودند چه بازیهایی میکردند؟
کد خبر: ۲۴۶۲۸۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۵
همیشه بزرگترها مواظب کوچکترها هستند. در کارها کمک و اگر سؤالی داشتند راهنماییشان میکنند. سینا هم برادر بزرگتر بود.
کد خبر: ۲۴۶۲۶۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۴
همه ما برای حفظ سلامتی نیاز به ورزش مرتب و روزانه داریم. «مرجان زارع» شعری در اینباره سروده است که در ادامه میخوانیم.
کد خبر: ۲۴۹۸۱۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۴
سیدعباس صالحی در پی بستریشدن محمود حکیمی با حضور در بیمارستان از این پژوهشگر و نویسنده پیشکسوت ادبیات دینی و کودک و نوجوان عیادت کرد.
کد خبر: ۲۵۰۴۸۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۲
همهی بچههای کلاس منتظر معلم بودیم که بیاید و جلسهی دیگری از کلاس «نوشتن خلاق» را شروع کنیم. ناگهان مردی با روپوش پزشکی به تن و دستاری سفید بر سر وارد شد.
کد خبر: ۲۴۵۲۲۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۰
همهی ما میدانیم که دروغ گفتن بد و دامن زدن به حرفهای نادرست و غیرواقعی که به آنها «شایعه» میگویند کار خطرناکی است.
کد خبر: ۲۴۹۸۲۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۹
داستان کتاب دربارهی زندگی پسری به نام «سپهر» است که از لحظهی تولد دچار بیماری قلبی خطرناکی است و مادر او از ابتدای تولد فرزندش، مشکلات سپهر را روایت میکند.
کد خبر: ۲۴۰۵۶۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۸
بعضی پرندهها میتوانند کلمات را یاد بگیرند و تکرار کنند، مانند طوطیها که حیوانات بسیار بامزه و دوستداشتنی هستند. «مرجان زارع» شعری درباره آنها سروده است که در ادامه میخوانیم.
کد خبر: ۲۴۵۲۱۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۷
وقتی یکی کمکت میکند، دلت میخواهد مهربانیاش را جبران کنی. دلت میخواهد تو هم یک جوری به او کمک کنی. ماشینهای تعمیرگاه هم در همین فکر بودند.
کد خبر: ۲۴۵۲۲۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۷
دعا برای دیگران را فراموش نکنید. خداوند دعا کردن برای دیگران را خیلی دوست دارد.
کد خبر: ۲۴۵۳۴۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۰۸
هر سال شهادت امام رضا(ع) که میشد، مادربزرگ نذری میداد. یک آش خوشمزه میپخت و همهی همسایهها را دعوت میکرد.
کد خبر: ۲۴۵۳۵۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۰۸
امام حسین(ع) امام آزادگی و مهربانی است. «مرجان زارع» شعری درباره ایشان سروده است که در ادامه میخوانیم.
کد خبر: ۲۴۵۲۹۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۰۶
کتاب «گوشسفید، دمسیاه و دیگران» به نویسندگی وحید پورافتخاری روایتگر ماجرای چوپانی به نام مظفر است که گلهی خانقلی را به صحرا میبرد اما هر روز یکی از گوسفندان بزرگ ده را گم میکند.
کد خبر: ۲۴۵۳۱۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۰۶
نهال کوچک دلش پر از ترس و غصه شد و شروع کرد به فریاد زدن: «کسی صدایم را میشنود؟ کسی هست کمکم کند؟» هنوز از سبز شدنش خیلی نگذشته بود که بیابان تاریک شد.
کد خبر: ۲۳۷۶۶۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۳۱
در این روز و شبهایی که شهر ما میزبان جمعیت زیادی از زائران و دستههای عزاداری از هر جای ایران است، ایستگاههای پذیرایی و نذری، جلوهای باشکوه و زیبا به شهر داده است؟
کد خبر: ۲۴۵۳۰۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۳۰
این داستان آموزنده و جذاب، روایت زندگی خانوادهای است که در نزدیکی تنگهی هرمز زندگی میکنند. آنها بسیار فقیرند و ماهیگیری پدر کفاف مخارج زندگیشان را نمیدهد.
کد خبر: ۲۴۵۲۱۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۹
مرزبانها انسانهای بسیار شجاعی هستند. «لیلاخیامی» شعری درباره آنها سروده است که در ادامه میخوانیم.
کد خبر: ۲۴۵۳۸۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۸
همیشه وقتی خیلی خستهای، دلت میخواهد یک گوشه بنشینی و حسابی استراحت کنی. بابا هم حسابی خسته بود. دلش میخواست کمی استراحت کند.
کد خبر: ۲۴۵۸۰۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۸
همه از روزهای دور گذشته کلی خاطره دارند، خاطرههای خوب و بد، خاطرههای تلخ و شیرین. بابابزرگ هم از آن زمانها کلی خاطره داشت.
کد خبر: ۲۴۰۵۵۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۵
یک شاعر حوزه کودکونوجوان گفت: اگر نگاه کودکانه و ناب وجود داشته باشد، دیگر تفاوتی بین شاعر زن و شاعر مرد وجود ندارد.
کد خبر: ۲۴۵۱۴۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۴