همین اول عرض کنم، بهمثابه واکندن سنگها، که من با حصر عفاف و مهمتر از آن، بحث امر به معروف و نهی از منکر در موضوع پوشش، مشکل دارم. این را کوچکسازی یک ظرفیت بزرگ و بیبدیل میدانم که تشریع شده است تا شریعت را نجات و جامعه را جوری سامان دهد که هیچ شیطانی نتواند نابسامانش کند. دومین عرض نیز این است که نمیگویم نباید از پوشش و حجاب گفت که پرداختن به آن را هم ذیل عنوان امر به معروف و نهی از منکر، دارای جایگاه تعریفشده و معروف میدانم و فکر میکنم مسئله حجاب اصلا موضوعی شخصی نیست که کسی بگوید لباس خودم است و اختیارش با من است و به دیگری ربط ندارد. این «ربط ندارد» را فقط در چهاردیواری اختصاصی خود میتواند بگوید و کسی هم حق ندارد به حریمش ورود کند، اما وقتی به خیابان پا میگذارد، همانطور که باید مقررات ترافیکی آمدوشد را رعایت کند، باید قانون حجاب را هم حرمت بگذارد. «ملأ عام» جایی است که منظر نگاه عموم است؛ پس قانون عموم هم باید در آن جاری باشد. به جد هم این قانون را باید پاس داشت؛ هم مردم به عنوان آحاد متدین و شهروندان مسئول و هم حکومت بهعنوان حافظ منافع عمومی. یعنی حکومت نسبت به حجاب تکلیف دارد و میتوان حجاب در جامعه را از شئون حکومتی شمرد. فکر میکنم موضعم در برابر عفاف بهعنوان یک کل و حالت فراگیر نفسانی و نیز موضوع امربهمعروف و نهیازمنکر روشن شده باشد. باز فکر میکنم بسیاری با من در این عقیده همراه باشند که ضمن حفظ حرمت حریم خصوصی انسانها، باید یکدیگر را به خیر و صواب دعوت کنیم. دعوت هم ادب و آداب خود را دارد که فقط افراد مؤدب به آن میتوانند داعی ماجرا باشند و دیگران را که چنین ادبی ندارند و نُصح و خیرخواهی در نهاد و زبانشان نیست، همان بهتر که امر خطیر خیرخواهی را به اهلش واگذارند تا ساحت امر به معروف و نهی از منکر از «ناصواب» رفتاری آنان در امان باشد. علاوه بر این، باید دامنه این واجب را خیلی فراگیر دید به گونهای که همه شئون عمومی زندگی را در برگیرد که اگر چنین شد، کسی جرئت تعدی و اختلاس به خود نخواهد داد. اگر حساسیت اجتماعی در این زمینه بالا برود، قلدرترین زورگیرها هم نخواهند توانست حتی جلوی کودکی را بگیرند چه یک جامعه فعال و هوشیار را در برابر خود خواهند دید. دستهای پنهان که راههای پنهان را هم میجویند در زیر تابش انوار رسانهها، راهی برای رسیدن به مقصود در تاریکی نخواهند یافت. فکر میکنم اگر به واقع، امر به معروف و نهی از منکر عملیاتی شود نه فقط حجاب، حریمی واجبالحرمه خواهد داشت که حجب و حیای عمومی رو به افزایش خواهد نهاد و دیگر معارف نیز مورد اقبال قرار خواهند گرفت و منکرات، عرصهای برای بروز نخواهند یافت. باری من با طرح موضوع حجاب و بحث عفاف و ذیل واجب امر به معروف و نهی از منکر موافقم، اما با حصر امر به معروف و نهی از منکر در بحث حجاب، مشکل دارم و معتقدم بحر را در برکهای، نمیتوان ریخت و نسبت امر به معروف و حجاب همین نسبت دریا و برکه است. البته باید برکه زلال را از گزند سنگها حفظ کرد که این محافظت از همه جامعه است.