امید حسینی نژاد | شهرآرانیوز - پس از واقعه کربلا شرایط خفقان شدیدی علیه شیعیان در شهرهای گوناگون به ویژه کوفه حاکم بود. سلیمان صرد خزاعی به همراه برخی دیگر از یارانش علم قیام برافراشتند و به دلیل پشیمانی از همراهی نکردن امام حسین (ع) در کربلا نام خود را «توابین» نهادند، اما این قیام نیز به وسیله امویان سرکوب شد. به نوشته شیخ مفید، خاندان امام حسین (ع)، به دستور یزید، از شام به سوی مدینه حرکت کردند. امام سجاد (ع) که ۳۴ سال پس از واقعه کربلا در قید حیات بودند، همواره تلاش میکردند که یاد و خاطره شهدای کربلا را زنده نگه دارند. امام هر گاه آب مینوشید به یاد پدر بود و بر مصائب امام حسین (ع) اشک میریخت.
در روایتی از امام صادق (ع) آمده است، «امام سجاد (ع) ۴۰ سال بر پدر بزرگوارش گریه کرد، در حالی که روزها روزه بود و شبها به نماز میایستاد، هنگام افطار که غلام حضرت برای ایشان آب و غذا میبرد، حضرت میفرمود: فرزند رسول خدا (ص) گرسنه کشته شد! و پیوسته این سخن را تکرار میکرد و گریه میکرد.» به گفته شیخ مفید، علمای اهل سنت علوم بسیاری را از امام سجاد (ع) نقل کردهاند و پندها، دعاها، حلال و حرام، جنگها و روزها (تاریخ) از وی بجا مانده است که نزد علما مشهور است.
میراث جاودان امام سجاد (ع) که تا به امروز به ما رسیده «صحیفه سجادیه» است. درونمایه این کتاب ارزشمند دعاهایی است که امام (ع) در شرایط گوناگون خوانده و راویان این دعاها را نقل کردهاند. به مناسبت شهادت امام سجاد (ع) در گفتگو با دکتر سعید طاوسی مسرور، به بررسی وضعیت تاریخی و اجتماعی دوران امامت این امام همام پرداختهایم. در ادامه نیز نکاتی درباره صحیفه سجادیه این میراث جاودان امام سجاد (ع) از بیان دکتر عبدالحسین طالعی، میخوانیم.
بعد از واقعه عاشورا شرایط برای امام سجاد (ع) بسیار سخت شد. به تعبیر علامه جعفر مرتضی عاملی ایشان از ابتدا شروع کردند. در روایاتی که از امام (ع) نقل شده است، میتوان سختی شرایط آن دوره را به خوبی درک کرد. چه شرایط دوره یزید چه خلفای بعد از او که از آل مروان کسانی، چون حجاج بن یوسف ثقفی بودند.
مسئله دیگر اینکه نسبت به جایگاه اهلبیت (ع) حالت فراموشی در جامعه ایجاد شده بود. در روایتی از امام سجاد (ع) اینگونه نقل شده است که در سراسر حجاز ۲۰ نفر بیشتر نیستند که ما را دوست داشته باشند. این روایت مربوط به ابتدای دوران امامت ایشان است. برای اینکه فضا بهتر ترسیم شود به روایتی از طبقات ابنسعد اشاره میکنم. «یکى از روزهایى که امام سجاد (ع) در شام حضور داشت، از بازار دمشق عبور میکرد منهال بن عمرو را ملاقات کرد. او به امام (ع) عرض کرد: «کَیْفَ أَمْسَیْتَ یَا بْنَ رَسُولِ ا...؛ اى پسر رسول خدا، چگونه شب را سپرى کردى؟»
فرمود: «أَمْسَیْنا کَمِثْلِ بَنی إِسْرائِیلَ فی آلِ فِرْعَونَ یُذَّبِّحُونَ أَبْناءَهُمْ وَ یَسْتَحْیُونَ نِساءَهُم؛ روزگار ما همانند بنىاسرائیل در چنگال فرعونیان است که پسران آنها را مىکشتند و زنانشان را زنده نگه مىداشتند.»
آنگاه افزود: «عرب بر مردم عجم مباهات مىکند که محمّد (ص) از آنهاست و قریش بر سائر عرب فخر مىکند که محمّد (ص) از قبیله آنهاست، ولى ما اهل بیتِ پیامبر را از دم تیغ گذراندند و گروهى را نیز آواره ساختند؛ «إِنّاللهِ وَ إِنّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» توجه به این روایت برای ما شرایط سخت آن دوران را ترسیم میکند. در همان سالها نیز واقعه حره ایجاد میشود و بسیاری از مردم در شهر رسول خدا (ص) به خاک و خون کشیده شدند و جان و مال و ناموسشان از سوی حکومت اموی مورد تعرض قرار گرفت.
امامت امام سجاد (ع) در چنین فضایی آغاز میشود. در این دوران نیز قیامهای سیاسی که برخی از آنها هیچ ارتباطی با امام نداشتند شکل گرفت. ظهور برخی از غالیان نیز در عراق یکی دیگر از اتفاقات این دوره بود. امام سجاد (ع) در واکنش به این اتفاق، خطاب به گروهی از اهل عراق فرمودند: «أَحِبُّونَا حُبَّ الْاِسْلَامِ وَ لَاتَرْفَعُونَا فَوْقَ حَدِّنَا؛ ما را آنگونه که اسلام میگوید دوست دارید و بالاتر از اندازهای که هستیم نبرید؛ یعنی درباره ما غلو نکنید.»
امام سجاد (ع) در چنین شرایطی از فضای سیاسی فاصله گرفتند و به فعالیتهای فرهنگی رو آوردند و از انواع روشها برای هدایت جامعه اسلامی بهره بردند. یکی از اقدامات مهم امام (ع) در این فضا، تربیت شاگردان و جذب افراد با نگرشهای مذهبی و سیاسی گوناگون بود. برای نمونه، در حلقه شاگردان ایشان ابن شهاب زهری دیده میشود که متمایل به بنیامیه بود و در دربار آنها رفتوآمد داشت. طاوس یمانی، یکی دیگر از علمای اهل سنت، است که به امام (ع) گرایش داشت. در طول دوره امامت ایشان ۶ نفر اصلی در گرد امام حاضر میشدند که تشیع ۳ نفر از آنها برای ما مسلم نیست. کسانی مانند سعید بن جبیر و سعید بن مسیب. با تلاشهای امام شاهد آن هستیم که شاگردان زیادی در طول آن سالها از محضر امام بهره بردند تا آنجایی که شیخ طوسی ۱۷۱ نفر را در زمره اصحاب و راویان آن حضرت ثبت کرده است.
بُعد دیگر فعالیتهای امام (ع) روشنگری و هدایت با استفاده از ظرفیتهایی مثل نشستن در مسجد مدینه و گفتوگوی علمی و ایراد خطبه در مسجد بوده است. محتوایی که به گونهای پررنگ در روایات امام سجاد (ع) دیده میشود؛ مسئله اصول اعتقادی شیعه است. در دوره بنیامیه که عقاید اساسی مثل توحید و نبوت با تحریف به مردم عرضه میشد، امام (ع) به بیان دیدگاههای اصیل اسلامی پرداختند. از ایشان روایتی نقل شده کهای مردم در شب اول قبر تنها از خدا و پیامبر سؤال نمیکنند، بلکه از امامی که بیعتش را پذیرفتید سؤال میکنند. در کنار این کارهای ایجابی با انواع تفکرهای انحرافی مثل غلو، دنیاگرایی و جبرگرایی مبارزه میکردند و توانستند در یک دوره بحرانی شیعه را بازسازی کنند. آن چیزی که در ذهن ما به عنوان نهضت علمی امام باقر (ع) و امام صادق (ع) است در واقع پایهریزی آن از سوی امام سجاد (ع) انجام شد.
جامعه اهل سنت با جایگاه علمی، شخصیتی و اخلاقی امام سجاد (ع) آشنایی زیادی داشت. ظهور آن را میتوان در کتب رجال، تراجم و سیره که از سوی اندیشمندان اهل سنت نوشته شده است، مشاهده کرد. بنده سالها پیش مقالهای با عنوان «امام سجاد (ع) در ذهن و زبان اهل سنت» نوشتم. در آن مقاله به این نکته رسیدم که تصویر امام (ع) در منابع اهل سنت از تصویری که در ذهن من به عنوان یک جوان شیعی است والاتر است. در جامعه ما برخی گزارشهای نادرست از امام سجاد (ع) در میان شیعیان مثل «زینالعابدین بیمار» نقل شده است که حتی در آموزههای دوران کودکی وقتی در قالب شعری امامان (ع) را نام میبردیم میگفتیم:
«زینالعابدین بیمار/ سجاد است و تب دار» این تصویر از امام سجاد (ع) بسیار نادرست است. ابن خلکان یکی از علمای اهل سنت میگوید: «فضائل و مناقب زینالعابدین (ع) بیش از آن چیزی است که بتواند شمرده شود.» اگر بخواهم به نمونه تاریخی اشاره کنم. جریان اختلاف منصوردوانیقی با محمدبنعبدا... بن حسن مشهور به نفس زکیه است. منصور در نامهای که به او مینویسد میگوید: «در بین شما افضل از علیبنالحسین (ع) بعد وفات رسول ا... نبوده است.»
از سفیان بنعیینه روایت درباره زهد امام سجاد (ع) نقل میشود که «على بنالحسین (ع) حج به جاى آورد، هنگامى که احرام بسته و مرکبش استقرار پیدا کرد، رنگ او زرد شد و در حالت خضوع بر بدنش لرزهاى عارض شد و لذا نتوانست تلبیه بگوید. به حضرت عرض شد: چه شده شما را که لبیک نمىگویى؟ حضرت فرمود: مىترسم لبیک بگویم و در جواب من گفته شود: لالبّیک.»
روایات گوناگونی نیز درباره سخاوتمندی حضرت نقل شده است که ایشان ۱۰۰ خانوار اهل مدینه را حمایت میکردند و بعد از شهادت ایشان مردم متوجه این قضیه میشوند. وقتی امام (ع) به شهادت رسیدند در پشت امام (ع) ردهایی دیده شد که نشان از به دوش کشیدن کیسههای غذا برای نیازمندان بوده است. این مطلب در کتاب «سیر اعلام النبلاء» نوشته عالم بزرگ اهل سنت، شمسالدین ذهبی، آمده است.
مضامین دعایی امام (ع) نیز بسیار هوشمندانه انتخاب شده است. اگر با نگاهی دقیق به فضای زندگی امام سجاد (ع) نگاه کنیم به این هوشمندی امام (ع) پی میبریم. کثرت صلواتهایی که بر اهلبیت (ع) در صحیفه آمده در زمانهای است که بر امام علی (ع) لعن میکردند و بنیامیه و پیروانشان قصد داشتند جایگاه اهل بیت (ع) را مخدوش کنند. ابن زبیر نیز در دوره خلافتش صلوات نمیفرستاد. در برابر این جریانها امام سجاد (ع) به صلوات تأکید فراوان کردند.
گاهی به نقصهای جامعه در مضامین دعایی توجه میشود. مفاهیمی مانند مبارزه با ظلم و ظالمان که یکی از نقصهای مهم دوران بنیامیه بوده است. لازم است صحیفه سجادیه بازخوانی تاریخی شود. در منابع اهل سنت دعاهای امام سجاد (ع) نیز نقل شده است و این نشاندهنده توجه ویژه آنها به مضامین دعایی امام (ع) است. برای نمونه دعایی که طاووس یمانی از ایشان نقل میکند و میگوید: «طاووس یمانی میگوید؛ شبی در کنار کعبه بودم، دیدم امام سجّاد (ع) به حِجر اسماعیل وارد شد، به نماز ایستاد و به سجده رفت.
با خود گفتم این مرد صالح از خاندان رسالت است، خوب است از فرصت استفاده کرده و گوش کنم و بدانم در سجده چه میگوید، شنیدم که میگفت: عُبَیْدُکَ بِفِنَائِکَ، مِسْکِینُکَ بِفِنَائِکَ، فَقِیرُکَ بِفِنَائِکَ، سَائِلُکَ بِفِنَائِکَ. بنده کوچکت به در خانه تو آمده، بیچاره آستانت به درگاه تو آمده، فقیر تو به سوی تو آمده، درخواستکننده درگاهت سر به آستانت نهاده است. طاووس میگوید: من این کلمات را یاد گرفتم، در رفع هر گرفتاری و اندوه آنها را خواندم و اندوه و گرفتاریام برطرف شد.»
صحیفۀ سجادیه، گزارشی است از روح بلندِ عبودیت، که تار و پود والایی و زیبایی را در هم آمیخته و از آبشار دعا، گنج زر ریخته.
این گرامینامۀ آسمانی، مجموعهای است فراهم آمده از ۵۴ دعای حضرت سیّدالساجدین که امام صادق علیهالسلام بر اساس نسخۀ پدر و عمویش ـ امام باقر علیهالسلام و جناب زید ـ از امام سجاد علیهالسلام روایت کرده است.
صحیفۀ سجادیه، تا سده یازدهم زینتافزای مجلس دانشوران بوده و پس از آن به یُمن جهاد خالصانۀ ۳ دانشور شیعی ـ مولی محمدتقی مجلسی، فرزند برومندش علامه محمدباقر مجلسی و شیخ بهاءالدین عاملی میان عموم مردم رواج یافت، که هر روز تابشی بیشتر و جلوهای دیگر مییابد.
نزدیک به هزار و چهارصد نسخه خطی متن صحیفه علاوه بر نسخههای شروح، دهها شرح فارسی و عربی چاپشده و دهها ترجمه به زبانهای دیگر، چندین ترجمه منظوم فارسی و عربی، چندین نسخه خطی به خط عالمان گرانسنگ در این چند سده، گوشهای از جلوههای الهی کتابی است که در دنیای خشونتبار فعلی، پیامآور صلح و آرامش خدایی و مروّج صفای بهشتی در دنیای خاکی است و درسهای عبودیت از سوی ربّ العباد به بندگان میآموزد.
وجود ترجمههای کهن در برخی نسخههای قدیمی صحیفه و رواج نسخههای آن در جای جایِ اقالیم قبله، نشان از آن دارد که بسیاری از آنهایی که «درد جاودانگی» را احساس میکردهاند، دوای این درد را در صحیفه سیّد الساجدین یافتهاند.
فهرست دراز دامنِ راویان صحیفه و گزارش جلسات درسی آن، جایگاه والایش را در میان دانشوران شیعه و سنی، زیدی، اسماعیلی و کرّامی نشان میدهد.
تلاشهای عالمان والاقدر امامی در استنساخ و مقابله نسخهها، برگی دیگر از تاریخ این کتاب کرامند است.
علّامه ذوفنون سده پنجم، محمد بن علی کراجکی در کتاب «التعریف بوجوب حقّ الوالدین» اشاره میکند که مردم، دعای مأثور در صحیفه امام سجاد (ع) در حق والدین را پیوسته بخوانند. ابن طاووس نیز چندین دعای آن را در کتابهایش میآورد. خواجه نصیر طوسی در دو کتابش که نزد اسماعیلیان نگاشته، به صحیفه اشاره کرده و بندهایی از آن را با ترجمه فارسی آورده است، که شاید کهنترین ترجمه فارسی صحیفه باشد. اما قضیه، منحصر به فضای شیعی نیست.
استناد فضلا... بن روزبهان خنجی شیرازی شافعی با گرایش تند ضد شیعی به صحیفه در «مهماننامه بخارا» نفوذ آن را در همه فرقههای مسلمان نشان میدهد.
نهضت فرهنگی توجه به صحیفه در چند بُعد (کتابت، ترجمه، شرح، تدریس) از سده یازدهم، شور دیگری گرفت. تا آنجا که بعضی از کاتبان همچون محمد هاشمطایر، ۴۱ نسخه، عبدالوهّاب تبریزی ۴۹ نسخه و محمدجعفر قاری تبریزی ۵۸ نسخه از صحیفه نوشتند. نورالدین محمد رازی هر سال دستکم دو نسخه از صحیفه مینوشت. از فاطمه سلطان فرزند ملا مقصود نیز نسخهای هنری و زیبا گزارش شده است. قطع کوچک بیشتر نسخههای صحیفه نشان میدهد که کتابِ همراه در حضر و سفر بوده است.
همزمان، استناد به صحیفه در کتابهای تفسیری، حدیثی، فقهی، اعتقادی و مانند آن در میان عالِمان، بسیار است. علاوه بر شهرهای مختلف ایران، در عراق، دیار هند و مکه و جبل عامل نیز شاهد نشر و گسترش آن بودهایم.
یکی از نسخههای مهم و معتبر صحیفۀ سجادیه؛ نسخۀ ابراهیم بن علی کفعمی، دانشور سده نهم هجری و زاده جبل عامل، است که سرانجام در همان دیار، روی در نقاب خاک کشید و در «جبشیت» دفن شد. بسیار دانش اندوخت و حدود ۶۰ کتاب نوشت، بیشترینۀ آنها در باب ادبیات و دعاست و در باب دعا، کتابهای البلدالأمین و مصباح او شهرت دارند و منبع بسیاری از کتابهای دعایی پس از خویش هستند.
باری، کفعمی در فاصلۀ زمانی ۱۱ سال، ۳ نسخه از صحیفۀ سجادیه نوشت: سال ۸۵۶، سال ۸۶۵ و سال ۸۶۷ قمری. نسخۀ سال ۸۵۶قمری اکنون در نجف موجود است. نسخۀ سال ۸۶۵قمری همان است که کفعمی به ضمیمۀ کتاب «البلد الأمین» خود در شمار ضمائم ارزشمند آن آورد و نسخه ۸۶۷ همان است که سیر و سفری دراز پیموده و در پیکر کتابی نفیس به چاپ رسید.
حاشیه نگاریهای او بر هر ۳ نسخه، فراوان و ارزشمند است. کفعمی آن حواشی را از منابعی برگرفته که نام و نشان آنها را در پایان هر نسخه یاد کرده است.
او ارادتی ویژه به صحیفه داشته که از یکی از تعلیقاتش بر کشفالغمة که به سال ۸۹۴ نوشته، بر میآید. در آنجا با عباراتی مسجّع و زیبا، به اهمیت صحیفه تذکر داده و ضرورت استفاده از آن و رجوع به آن را یادآوری میکند.
دقت نظرهای او در گزینش کلمات درباره اختلاف نسخهها، در کنار حواشی ارزشمند او بر صحیفه، اهمیت ویژهای به نسخههای کفعمی داده که دانشوران بعدی مانند میرداماد، سید علی خان مدنی، مجلسی، قاضی یزدی و سید نعمةا... جزایری در شروح و نوشتارهای خود، از آن بهره بردهاند.