بهنوش طباطبایی و حامد بهداد با «گیس» به جشنواره فجر می‌روند ویدئو | منصور ضابطیان در «آپارات» میزبان ستارگان دوران مدرن می‌شود ویدئو | بخش هایی از گفتگوی جنجالی محمدحسین مهدویان با هوشنگ گلمکانی حادثه در تنکابن | یادی از مرحوم منوچهر حامدی خراسانی، بازیگر سینما و تلویزیون تمدید مهلت ارسال اثر به نوزدهمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر به نام مادر | مروری بر مشهورترین مادر‌های سینمای پس از انقلاب اسلامی بومیان جزیره سی پی یو آموزش داستان نویسی | شکل مولکول‌های جهان (بخش اول) همه چیز درباره فیلم گلادیاتور ۲ + بازیگران و خلاصه داستان نقش‌آفرینی کیانو ریوز و جیم کری در یک فیلم کارگردان فیلم ۱۰۰ ثانیه‌ای ردپا: پیام انسانی، رمز موفقیت در جشنواره‌های جهانی است اسکار سینمای اسپانیا نامزدهای خود را معرفی کرد برج میلاد، کاخ چهل و سومین جشنواره فیلم فجر شد آمار فروش سینمای ایران در هفته گذشته (٢ دی ١۴٠٣) استوری رضا کیانیان در واکنش به بستری‌شدن محمدعلی موحد و آلودگی هوا + عکس صوت | دانلود آهنگ جدید بهرام پاییز با نام مادر + متن
سرخط خبرها

گفتگو‌ با پیمان اسحاقی درباره شیعه‌شناسی در غرب و فرصت‌های پیش‌رو

  • کد خبر: ۹۱۵۲۸
  • ۲۰ آذر ۱۴۰۰ - ۰۹:۱۱
گفتگو‌ با پیمان اسحاقی درباره شیعه‌شناسی در غرب و فرصت‌های پیش‌رو
برای شناخت بهتر موضوع شیعه‌شناسی در غرب و فرصت‌های پیش‌رو با پیمان اسحاقی، پژوهشگر علوم اسلامی، گفتگو کرده‌ایم. او سال‌ها در دانشگاه‌های غربی به تحصیل پرداخته و در کنفرانس‌های گوناگونی در آن کشور‌ها شرکت کرده است. مشروح این گفتگو را در ادامه می‌خوانید.

امید حسینی نژاد | شهرآرانیوز - پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران، شیعه‌شناسی در دانشگاه‌های غربی رنگ‌و‌بویی ویژه گرفت. اسلام‌شناسان غربی تا پیش از انقلاب اسلامی، همه توجه خود را به شناخت فرقه‌های اهل سنت متمرکز کرده بودند و جز چند مقاله کوتاه، کتابی درباره اندیشه‌های شیعه نوشته نشده بود. انقلاب اسلامی باعث شد نگاه غربی‌ها به‌سوی شیعه‌شناسی جلب شود و با زوایای بیشتر این مکتب آشنا شوند. میشل فوکو، اندیشمند شناخته‌شده غرب، جزو نخستین کسانی است که به قدرت سیاسی شیعه به‌عنوان مکتبی سیاسی توجه کرد و در برخی کتاب‌ها و مقالاتش به‌صورت خاص به تأثیر ایران در معادلات سیاسی دنیا پرداخت.

در رویکرد‌های اندیشه‌ای و اعتقادی نیز کسانی، چون ویلفرد مادلونگ، ژوزف فان‌اس. اتان کلبرگ، کتاب‌ها و مقالات گوناگونی درباره بازشناسی مکتب اعتقادی شیعه نگاشته‌اند. امروزه در دانشگاه‌های غربی، دانشجویان بسیاری برای شناخت این مکتب مهم اسلامی پژوهش می‌کنند. برای شناخت بهتر این موضوع با پیمان اسحاقی، پژوهشگر علوم اسلامی، گفتگو کرده‌ایم. او سال‌ها در دانشگاه‌های غربی به تحصیل پرداخته و در کنفرانس‌های گوناگونی در آن کشور‌ها شرکت کرده است. مشروح این گفتگو را در ادامه می‌خوانید.

نخستین کرسی‌های شیعه شناسی در غرب از چه زمانی آغاز به کار کرد؟

موضوع لزوم حضور فعال پژوهشگران شیعی یا متخصص شیعه شناسی یا هر دو دردانشگاه‌های جهان اگرچه پیشینه‌ای طولانی دارد، به دلایل مختلف تاکنون موفقیت آمیز نبوده و در دهه گذشته در عرصه تأسیس کرسی‌ها و مراکز مطالعاتی مخصوص شیعه شناسی به صورت محسوسی از نمونه‌های مشابه عقب مانده است. از سوی دیگر، شاهدیم که در جمع‌های دانشگاهی یا مذهبی، به دفعات درباره این موضوع سخن گفته می‌شود.

همچنین نشست‌ها و هم اندیشی‌های متعددی درباره این مسئله در نهاد‌های حوزوی و دانشگاهی برگزار شده و شرکت کنندگان در آن، ساعت‌ها درباره اهمیت این موضوع سخن گفته اند و شرکت کنندگان نیز احتمالا مشتاقانه در پی آن برآمده اند که پاسخ ابهامات خود در این زمینه را دریابند. با وجوداین، اصل این مسئله یعنی شرکت فعالانه هر چه بیشتر شیعیان در این عرصه و تأسیس «کرسی‌های شیعه شناسی در سراسر جهان» تاکنون تحقق نیافته است.

تأسیس کرسی‌ها و مراکز مخصوص اسلام شناسی در دانشگاه‌های غربی توسط مسلمانان، به صورت عمده، از دهه ۱۹۹۰ میلادی و بیشتر توسط دولت‌های عربی حاشیه خلیج فارس آغاز شد. گفته می‌شود که قدیمی‌ترین کرسی اسلام شناسی در دانشگاه‌های آمریکا، سال ۱۳۵۴ با حمایت مالی دولت عربستان سعودی در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی راه اندازی شد. اکنون نیز دولت‌های عربی حاشیه خلیج فارس و نیز شاهزادگان وشخصیت‌های حقیقی مرتبط با آن‌ها با فاصله زیاد با دولت‌ها و شخصیت‌های ثروتمند و فرهنگی دیگر کشور‌های مهم اسلامی مانند ایران، ترکیه، مصر، اندونزی و مالزی در این زمینه پیشگام و موفق بوده اند.

علت ناکامی تشکیل چنین کرسی‌هایی چه بوده است؟

در ابتدای امر  باید به این واقعیت اشاره کرد که موضوع تأسیس «کرسی‌های شیعه شناسی» ازآنجاکه اغلب توسط افراد غیر متخصص و ناآشنا با رویه‌های دیوان سالارانه دانشگاه‌ها و مجامع علمی بین المللی مطرح می‌شود، در بسیاری از موارد، با مفاهیم مرتبط خلط شده و مباحث را از همان ابتدا به انحراف کشانده است.

به این ترتیب می‌باید میان «کرسی»، «مؤسسه»، «مرکز»، «انجمن»، «جایزه»، «بودجه پژوهشی/سفر علمی»،  «موقعیت پژوهشی»، «پروژه»، «گرایش»،  «کِهاد» و موارد دیگر تفاوت قائل شد. بخشی از ناکامی در سامان دهی «کرسی‌های شیعه شناسی»، به سبب درک نکردن این تفاوت‌ها بوده است. ناگفته نیز پیداست که نبود این درک شامل دیگر اجزای فعالیت‌های دانشگاهی نیز و گمراهی از مسیری که برای نیل به کرسی دانشگاهی باید پیمود نیز می‌شود.

در اینجا بدون اینکه قصد داشته باشیم به تعریف هر یک از این مفاهیم بپردازیم و تفاوت‌های هر یک با دیگری را بکاویم، مختصرا به این نکته اشاره می‌کنم که «کرسی» دانشگاهی به موقعیت درون یک دانشگاه یا مرکز آموزش عالی اطلاق می‌شود که با سازوکار مالی مشخص، در داخل یا خارج دانشگاه، برای تدریس یا پژوهش (یا ترکیبی از این موارد) در زمینه‌ای خاص برای مدت مشخص تأسیس می‌شود و یک استاد، مسئولیت اداره آن را بر عهده می‌گیرد. برای کرسی‌های دانشگاهی معمولا یک نام انتخاب می‌شود تا گویای اهداف و محتویات مطالبی باشد که قرار است در آن مورد بحث قرار گیرد.

در نیم قرن اخیر، تلاش‌های بسیاری از سوی دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی و نیز مکاتب فکری و نیز ادیان و مذاهب برای تأسیس کرسی‌های دانشگاهی صورت گرفته است. این گرایش‌ها از تأسیس کرسی‌های این چنینی اهداف متعددی در نظر داشته اند که برخی از مهم‌ترین آن‌ها افزایش پژوهش‌های دانشگاهی در موضوع کرسی، تأثیرگذاری بر پژوهش‌های صورت گرفته در آن زمینه به صورت جهت دهی، کنترل و نظارت بر آن ها، ترویج آن موضوع به دنبال طرح آن ازسوی نهاد‌های دانشگاهی بوده است.

گرچه سابقه تأسیس و فعالیت کرسی‌های دانشگاهی به سال‌های دور بر‌ می‌گردد، در دهه گذشته و هم زمان با گسترش سیاست‌های نولیبرالی در عرصه دانشگاهی و وارد شدن منابع مالی خارج دانشگاهی به درون دانشگاه ها، شاهد رشد بی سابقه کرسی‌های دانشگاهی در رشته‌های علوم انسانی بوده ایم.

این گسترش تصاعدی به عنوان نمونه در زمینه‌های مربوط به خاورمیانه شناسی، اسلام شناسی و ایران شناسی به راستی چشمگیر بوده است. برای توضیح این پدیده‌ می‌توان به دلایل بسیاری اشاره کرد. آگاهی دولت‌های کشور‌های مسلمان از اهمیت این کرسی‌ها و رقابت‌های میان ایشان، گسترش دیپلماسی فرهنگی افراد نزدیک به این دولت ها، آگاهی شماری از شخصیت‌های ثروتمند و فرهیخته از اقدام متمولان فرهنگی کشور‌های غربی و تلاش برای تقلید از آن ها، رشد جریانات احیای دینی در کشور‌های مسلمان و رشد احساسات دانشگاهی علیه شماری از کشور‌های عربی (به ویژه بعد از واقعه ۱۱ سپتامبر و به طور خاص علیه عربستان سعودی در میان دانشگاهیان) را می‌توان از جمله مواردی دانست که به افزایش هر چه بیشتر کرسی‌های دانشگاهی توسط دولت‌های کشور‌های اسلامی و نیز ذی نفعان مسلمان منجر شده است.

کدام کشور‌ها در این امر موفق بوده اند؟

با نگاهی به کرسی‌های تأسیس شده در زمینه‌های خاورمیانه شناسی، ایران شناسی، اسلام شناسی و شیعه شناسی، ملاحظه می‌کنیم که در عرصه دولت‌های کشور‌های اسلامی، دولت عربستان سعودی و کشور‌های عربی حاشیه خلیج فارس در این زمینه بسیار جدی ظاهر شده اند. در عرصه تأسیس کرسی‌های یاد شده ازسوی اشخاص حقیقی و متمولین متوجه به مسائل فرهنگی، ایران و برخی کشور‌ها گوی سبقت را از دیگران ربوده اند.

وضعیت کنونی این کرسی‌ها چگونه است؟

در زمینه خاورمیانه شناسی علاوه بر تأسیس کرسی‌های متعدد توسط اشخاص حقیقی و حقوقی غیرمسلمانان، شمار زیادی کرسی و مرکز علمی نیز توسط اشخاص حقیقی یا حقوقی مسلمان راه اندازی شده است. این نهاد‌ها عمدتا بعد از واقعه یازدهم سپتامبر و مسائلی که به دنبال آن در خاورمیانه به وقوع پیوست، افزایش شایان ملاحظه‌ای یافته است؛ چنان که در جدول شماره یک، برخی از این کرسی‌ها و مراکز را ملاحظه می‌کنید، در میان مسلمانان، دولت کشور‌های عربی و نیز شخصیت‌های عرب، اکثریت مؤسسان این کرسی‌ها و مراکز تحقیقاتی را به خود اختصاص داده اند.

تنها کرسی شیعه شناسی در مراکز آموزشی مغرب زمین، «کرسی امام علی (ع) برای شیعه شناسی و گفت وگوی میان مذاهب اسلامی» است که درون مراکز علمی مسیحی هاتفورد در ایالت کانکتیکات کشور آمریکا تعریف شده است. این کرسی در اردیبهشت سال۱۳۹۴ توسط ائتلافی از شخصیت‌های حقیقی و حقوقی شیعی و غیر شیعی تأسیس شده است. انجمن عمومی مسلمانان آمریکا، فدراسیون جهانی جوامع مسلمان شیعه اثنی عشری خوجه، مرکز اسناد اسلامی و کتابخانه یادبود ملا اصغر و نیز بنیاد محسن و فوزیه جعفر مؤسسان این کرسی هستند. ایده تأسیس این کرسی و فعالیت‌های اداری مربوط به آن از سوی پروفسور محمود ایوب، استاد آمریکایی لبنانی تبار شیعی این حوزه علمیه، مطرح شده بود.

آیا این کرسی شاخصه‌های اصلی یک کرسی آکادمیک را داراست؟

این کرسی نه در یک دانشگاه، بلکه در یک مرکز علمی مسیحی تأسیس شده است. به این ترتیب به یک معنا باید گفت که اکنون در دانشگاه‌های غربی کرسی شیعه شناسی فعالی وجود ندارد.

به دلیل گستره تاریخی تشیع و اینکه در موارد بسیار در سرزمین‌های مختلف گسترش یافته و اینکه با فرهنگ‌های محلی آمیخته است، یک کرسی که قرار است به هدف شیعه شناسی تشکیل شود، می‌تواند درقالب یک کرسی اسلام شناسی یا ایران شناسی تأسیس شود. به عبارت دیگر باید گفت که از یک سو هیچ یک از کرسی‌های اسلام شناسی یا ایران شناسی فعلی، دغدغه پژوهش‌های شیعی را ندارند و حتی فراتر از آن، در پژوهش‌های خود، گویی تشیع را بخشی از ماهیت اسلام یا ایران به شمار نمی‌آورند.

درباره کرسی شیعه شناسی در حوزه علمیه هارتفورد نیز نباید از نظر دور داشت که مراحل اداری و اجرایی این کرسی هنوز به پایان نرسیده و مقداری از مبلغی که برای فعالیت این کرسی باید به مرکز هاتفورد پرداخت شود، هنوز تأمین نشده است. به عبارت دیگر از آنجا که فرایند تأسیس حتی همین یک کرسی به عنوان بخشی از یک حوزه علمیه مسیحی، مورد توجه جدی فعالان فکری و فرهنگی شیعه نبوده، ممکن است آن نیز در آینده تعطیل شود.

فقدان کرسی‌های شیعه شناسی در آکادمیای غربی آن هنگامی جدی‌تر می‌شود که در نظر داشته باشیم که در هیچ یک از محافل علمی، به اندازه فضا‌های شیعی در ایران، سخن از لزوم تأسیس این کرسی‌ها نرفته است. بنده که در دهه گذشته در فضا‌های دانشگاهی و دینی داخل و خارج ایران حضور داشته ام، در هیچ جا به اندازه فضا‌های مذهبی ایران، درباره لزوم و اهمیت کرسی‌های دانشگاهی نشنیده ام و بیشتر از آن در جلسات مرتبط با این امر شرکت نکرده ام.

با یک جست وجوی اینترنتی ساده به حجم انبوهی از نشست، سخنرانی، مصاحبه، اظهار نظر و وعده تأسیس کرسی‌های شیعه شناسی می‌توان رسید، اما در عمل، آنچه در این عرصه اتفاق افتاده، بسیار نادر و غیرقابل مقایسه با فعالیت‌های دیگران در عرصه خاورمیانه شناسی، اسلام شناسی و ایران شناسی بوده است. در سال‌های گذشته در ایران، سخنان زیادی درباره تأسیس کرسی شیعه شناسی در دانشگاه‌های مونستر و فرانکفورت در کشور آلمان، در دانشگاه دورام انگلستان و امثال آن بر زبان رانده شده است،  مسئولان دولتی به دفعات از تصمیم قطعی خود در این زمینه سخن گفته اند یا افتتاح قریب الوقوع این کرسی‌ها را وعده داده اند، اما در عمل، هیچ اتفاق مؤثری در این زمینه روی نداده و در همچنان روی پاشنه پیشین چرخیده است.

آیا عامل اصلی تشکیل نشدن این کرسی‌ها نبود وضعیت مالی مطلوب است؟

عامل اصلی در تأسیس چنین کرسی هایی، بر خلاف آنچه در ابتدا به ذهن می‌رسد، در اختیار داشتن حجم عظیمی از منابع مالی نیست، بلکه مهم‌تر از آن، سه عامل «اعتقاد جدی به اهمیت حضور در مجامع علمی»، «پذیرش سازوکار و باید‌های تأسیس چنین کرسی هایی» و نیز «در اختیار داشتن نیروی انسانی توانمند» که امکان انجام امور اداری مربوط به تأسیس این کرسی‌ها را داشته اند، شرط‌های مهم‌تر در این عرصه است.

سرمایه لازم برای تأسیس این کرسی ها، با توجه به شرایط مختلف و دانشگاه‌های گوناگون، از نیم میلیون دلار آغاز می‌شود. به این ترتیب که متقاضی تأسیس این کرسی‌ها باید حداقل این مبلغ را به دانشگاه پرداخت کند تا اجازه تأسیس کرسی مورد نظر داده شود. واضح است که این مبلغ برای هیچ یک از گروه‌های فکری اصلی یا دولت ها، نسبت به هزینه‌های دیگری که در زمینه مسائل اسلام شناسی، خاورمیانه شناسی، ایران شناسی و شیعه شناسی می‌شود، شایان توجه نیست.

 

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->