امید حسینی نژاد | شهرآرانیوز - میراث ناب برجای مانده از اهل بیت (ع) در طول تاریخ توسط اندیشمندان و علمای اسلامی به خوبی محافظت و بدین وسیله به نسلهای بعدی منتقل شده است. باوجود فشارهایی که حکومتهای غاصب بر امامان (ع) تحمیل میکردند، این ستارگان درخشان با مدیریتی هوشمندانه، میراث خود را به شاگردانشان میآموختند تا آنها با سفر به شهرهای دیگر، معارف اهل بیت (ع) را بین مردم نشر دهند.
دوره زندگانی امام سجاد (ع) هم زمان با خفقانهای شدید حکومت اموی پس از واقعه کربلا بود. به همین دلیل امام سجاد (ع) برای مقابله با حکومت، راه تقیه را برگزیدند. صحیفه سجادیه، میراث ارزشمند برجای مانده از امام سجاد (ع) است. ایشان در میان مردم مدینه به زهد و تقوا شناخته میشدند و لقب «زین العابدین» که بر سر زبانهای مردم آن زمان افتاده بود، نشانگر این موضوع است.
صحیفه سجادیه در دورههای بعد، از طریق شاگردان امام (ع) و راویان شیعه حدیث به نسلهای بعدی منتقل شد. کاتبان شیعی نیز نسخههای خطی آن را کتابت میکردند. اهل سنت نیز توجه خاصی به این کتاب داشته اند. کهنترین نسخه صحیفه سجادیه در دنیا، در تاریخ ۴۱۶ قمری توسط یک عالم کَرامی در نیشابور کتابت شده است. این امر نشان دهنده اهتمام همه فرق اسلامی به این کتاب ارزشمند است. با نگاه به محتوای صحیفه سجادیه میتوان دریافت که امام سجاد (ع) با بهره گیری از معارف دعایی به مبارزه با حکومت خون خوار اموی پرداختند. برای تحلیل محتوای این میراث گران بها با دکتر رسول جعفریان، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، گفتگو کرده ایم. مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید.
عنوان «صحیفه» در آن روزگار، به مجموعهای از «احادیث و آثار» گرد آمده در کتابی گفته میشد که جدای از قرآن پدید آمده بود؛ چنان که تعبیر «صحیفه جابر» در باره روایات نقل شده از جابر انصاری در متون کهن به کار رفته است. همچنین از «صحیفه علی بن موسی الرضا» نیز در منابع کهن یاد شده است. بنابر این کاربرد همین کلمه، نشانگر آن است که آنچه به نام صحیفه سجادیه شناخته میشود، تدوینی بسیار کهن و بسا مربوط به روزگار خود امام سجاد (ع) داشته است.
امام سجاد (ع) در انشای دعا، از سیره پدر و به ویژه جدّشان، حضرت امیر مؤمنان (ع)، پیروی میکردند. ادعیه موجود به انشای امام علی (ع) و همچنین امام حسین (ع) نشان از آن دارد که سنت انشای دعا از همان آغاز در میان اهل بیت عصمت و طهارت رایج و فعال بوده است. همین امر سبب شده است جامع تشیع بار دعایی بیشتری در مقایسه با اصحاب دیگر فرق اسلامی داشته باشند؛ گرچه اصولا دعا در قرآن و سنت نبوی جایگاهی مهم دارد و آنان نیز میراثی در این باب دارند.
دعا کاربردی دوگانه در تقویت بنیادهای دینی جامعه دارد و دقیقا همین کاربرد است که سبب شده امام سجاد (ع) در آن مقطع تاریخی از این قالب برای نشر اندیشههای اسلامی استفاده کند. دعا از یک طرف وسیلهای است برای ارتباط و اتصال با خداوند که نه تنها در شرایط عادی، بلکه و به ویژه در شرایطی که بحرانهای دینی و اخلاقی برای جامعه پیش میآید، وسیلهای بسیار کارساز در حمایت از اخلاق دینی در فرد و اجتماع است؛ از سوی دیگر، قالبی است که طی آن میتوان اندیشههای توحیدی و ناب اسلامی را در زمینههای مختلف دین شناسی و مباحث کلامی مطرح و مردم را با آن آشنا کرد.
به عبارت دیگر دعا، به ویژه آنجا که در آن از نثر زیبا و با عبارات بلند و رسا استفاده میشود، ابزاری است که صرف نظر از جنبه محتوایی و معنوی آن، یک قالب هنری برای عرضه مفاهیم دینی است. توحید الهی وقتی در قالب دعا و راز و نیاز با خداوند عرضه میشود، از بهترین شیوهها برای القای مفاهیم بلند دینی است.
در اینجا و با این تحلیل کوتاه است که ما میتوانیم اهمیت استفاده از سلاح دعا را در آن شرایط از سوی امام سجاد (ع) درک کنیم.
شرایط بد اخلاقی و سیاسی جامعه اسلامی، کوته فکری و ناآگاهی بسیاری از عالمان، وابستگی آنان به دربار اموی، پایین بودن سطح معلومات دین شناسانه آنها و تحریفات آشکاری که به تدریج در مفاهیم اسلامی و توحیدی صورت میگرفت، همه این ها، از امامت فکری جامعه چنین طلب میکرد که وظیفه خود را در تشریح مفاهیم دینی و تقویت بنیادهای معنوی جامعه دنبال کند. پاسخ این درخواست، خود را در قالب انشای دعا نشان داد و آن دعاهایی بود که با هدف مشخص و به طور منظم انشاشده، در اختیار دوستداران قرار گرفت.
اگر چه در این مجال فرصت مرور محتوای کلی صحیفه مبارکه سجادیه نیست، اما حتی یک نگاه ساده هم میتواند ما را با گستره و عمق این مفاهیم آشنا کند و به ویژه در باره آنچه مردم از آن دور بودند و لازم بود که به آنان گوشزد شود، معلوماتی را در اختیار ما بگذارد.
بله، یک نکته مهم در باره امام سجاد (ع) این بود که آن حضرت تنها به انشای ادعیه نمیپرداخت؛ بلکه در عمل خود، اولین زاهد و عابد شهر مدینه بود؛ چنان که ابن حبان در باره آن حضرت نوشته است: او از افاضل بنی هاشم، از فقهای مدینه و عبّاد آن شهر بود.... در آن زمان به او سید العابدین گفته میشد. زمخشری میگوید: زمانی علی بن الحسین (ع) برای گرفتن وضو، دستش را در آب فرو برد. در آن حال، سر به آسمان برداشت و در ستارگان و ماه مینگریست و در خلقت آنها تأمل میکرد. چندان چنین ماند که صبح شد و مؤذن اذان گفت و دست حضرت همچنان در آب بود.
در خبر دیگری آمده است: وقتی آن حضرت به نماز میایستاد، رنگ چهره اش تغییر میکرد و رعشه بر اندامش میافتاد. علت را پرسیدند. فرمود: إنّی اُرید الوقوف بین یدی ملک عظیم؛ من در حال ایستادن برابر پادشاهی بزرگ هستم.
این نمونههای اندک از آن روی نقل شد که آگاه باشیم آن حضرت تنها به انشای دعا بسنده نمیکرد؛ بلکه این ادعیه در تمام وجود او شریان و جریان داشت و خود اولین عارف و عابد و زاهد زمانه خویش بود.
بخش مهمی از معارف ارائه شده در صحیفه، در سمت و سوی تبیین توحید الهی و بیان صفات جمال و جلال حضرت حق است. باید توجه کرد که اصولا دعا راز و نیاز با حضرت کبریاست و طلب از خداوند چنان است که نخست باید او را با القاب و اوصافی که بیشترین ستایش و مدحت از او را در بر دارد، صدا کنیم. بنابرین هرچه شناخت ما نسبت به حضرت حق (جلّ و علا) بیشتر باشد و در دعا و راز و نیاز از القاب شایستهتر و ستایش آمیزتر استفاده کنیم، راه خود را به سوی آن حضرت هموارتر کرده ایم.
به عبارت دیگر، بهترین دعاها آنها هستند که بهترین شناخت را از خداوند ارائه داده اند و خدای را به بنده، به طور واقعی میشناسانند. این دعاها به بنده حق یاد میدهند که خداوند را چگونه بخواند و صدا بزند تا به ندای او پاسخ دهد و نیاز او را برآورده سازد. بنابر این تردید نکنیم که مهمترین رکن در «دعا» بیان «اصل توحید» و معارف توحیدی است.
دومین اصل مهم در دعا، به ویژه دعای شیعی، پس از توحید، آشنایی با مفهوم «ولایت» است. ولایت چیست؟ ولایت شناخت وسائطی است که خداوند تبارک و تعالی برای رسیدن به خودش تعریف و تبیین کرده است. به عبارت صریح تر، در دعای شیعه، نمیتوان بدون صلوات بر محمد و آل محمد به جایی رسید و دعایی و درخواستی از خداوند متعال داشت. این اصل را امام سجاد (ع) در همین صحیفه مبارکه به ما تعلیم فرموده است که دعاخوان، باید یک سره بر محمد و آل محمد، صلوات فرستد و این چنین خداوند را به سمت خویش متوجه سازد. دعای بدون ولایت و راز و نیاز بدون صلوات بر محمد و آل محمد، دعای شیعی نیست. ما این ترکیب را در سراسر صحیفه مبارکه شاهد هستیم.
بله، برای مثال دعای ۲۵ صحیفه برای فرزندان میتواند قالبی برای روابط و حقوق مناسب میان پدر و فرزند از نگاه امام سجاد (ع) باشد. این امر به ویژه در حوزه تربیت آنان است؛ امام سجاد (ع) از خداوند متعال میخواهد «و أعنّی علی تربیتهم و تأدیبهم»؛ چنان که از خداوند میخواهد که «ابدان و ادیان و اخلاق» آنان را نیکو گرداند که این باز اشارت به رسالتی است که برای تربیت همه جانبه فرزند از سوی پدر وجود دارد.
ارائه یک زندگی ایدئال و نمونه اخلاقی، خالی از گناه و معصیت، داشتن روحیه طاعت و بندگی، پیشه کردن تقوای الهی و دور بودن از هر نوع خباثت و زشتی، با انواع تعابیر و عبارات در این دعاها موج میزند. به عبارت دیگر، انسان ایده آل دین، شاخصهایی دارد که در این ادعیه به تفصیل بیان شده و اساس و محور آن نیز رابطه خدا با بنده و تعلق خاطر و دلبستگی کامل بنده ایده آل به خدای متعال است.
مقایسه مضامین صحیفه با آموزههایی که از شماری از عارفان و زاهدان در طول تاریخ نقل شده است، به ما میآموزد که آنچه امام معصوم در این باره گفته است، از زاویه نوعی شناخت عرفانی در اوج قرار دارد. در این ادعیه، بهترین نوع ارتباط با خداوند، پاکترین ویژگیهای لازم برای انسان نمونه، بهترین تعابیر برای درخواست گذشت و بازگشت به سوی حق، و عالیترین مضامین در تلطیف روح بشری برای کسب تعالی بیان شده و به هیچ روی قابل مقایسه با منقولات نقل شده از مشایخ صوفی ادوار پسین نیست.
به عبارت دیگر، در این ادعیه، عرفان حقیقی مکتب اهل بیت را در قالب و بر اساس ادبیات دعایی که قرآن کریم به ما آموخته و بر آن تأکید کرده است، میتوان مشاهده کرد.
اشاراتی که در برخی از ادعیه به ظلم و ستم حاکمان بر مردم و از جمله اهل بیت و خود آن حضرت شده و لزوم مقابله با آن در قالب دعا به عنوان یک اصل سیاسی و اجتماعی، قابل ملاحظه است.