صحبت از اعتراض میشود به عنوان یک حق اجتماعی؛ حقی که میتواند هم متولیان را به خط اصلاح بازگرداند و هم راه را بر باطلی به نام اغتشاش و تخریب ببندد. پسر ۱۰ سالهام -امیر حسین- میگوید: «در مناطق مختلف صندوق اعتراض بگذارند تا هر که اعتراضی دارد، بنویسد و در آن بیندازد و هر چندروز جمعآوری و به مسئولان ارجاع شود تا حرف مردم را بخوانند و ببینند که شهروندان چه دردی دارند». او در دنیای کودکیهایش میخواهد به آدمبزرگها راهکار نشان دهد و سامانه پیامکی را هم به پیشنهاد اولش اضافه میکند تا مردم راحتتر حرف خود را به مقصد که همان گوش مسئولان است، برسانند. او از شبکههای اجتماعی هم میگوید که بدون خیابانی شدن ماجرا میتوانند کانالی برای اعتراض مردم باشند. حرفهای او مرا به این نگاه سوق میدهد که ما –همیشه- از اعتراض به عنوان یک «حق» یاد میکنیم؛ حقی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی هم بدان توجه و در اصل ۲۷ تصریح شده است که؛ «تشکیل اجتماعات و راهپیماییها، بدون حمل سلاح، به شرط آنکه مخل مبانی اسلام نباشد، آزاد است». یعنی مردم در جاهایی که حس کردند درباره حقوقشان کوتاهی شده است، حق اعتراض دارند. این حق را در مدل حکومتی امام علی (ع) هم بهروشنی میبینیم و در خطبه ۲۱۶ چنین میخوانیم؛ «پس با من چنان که با حاکمان جبار و سرکش سخن میگویند، حرف نزنید و چنانکه از آدمهای خشمگین کناره میگیرند (نترسید و) دوری نجویید و با چاپلوسی و ظاهرسازی با من رفتار نکنید و گمان نکنید اگر حقی به من پیشنهاد دهید بر من گران آید، یا در پی بزرگ نشان دادن خویشم. زیرا کسی که شنیدن حق یا عرضه شدن عدالت بر او مشکل باشد، عمل کردن به آن دشوارتر خواهد بود. پس، از گفتن حرف حق، یا ارائه نظر مشورتی عادلانه به من خودداری نکنید، زیرا خود را برتر از آن که اشتباه کنم و از آن ایمن باشم نمیدانم، مگر آنکه خداوند مرا حفظ فرماید.
پس همانا همه ما بنده پروردگاریم که جز او پروردگاری نیست…» پس حق اعتراض هم ریشه دینی دارد و هم ساختار قانونی؛ بر این اساس است که همواره همگان بر آن تأکید کردهاند و مخالفان و افرادی که به این حق باور ندارند و بر آن میخروشند هم به خود اجازه «مخالفت با حق اعتراض» نمیدهند. این هم نشان از فراگیری باور به این حق دارد، اما باید پرسید «چگونه؟» مردم چگونه باید اعتراض کنند و در «کجا» که بستر برای سوءاستفاده بدخواهان فراهم نشود؟ در خیابان که اگر صدایی به اعتراض بلند شود، دستهایی به اغتشاش، راه را به بیراهه گره میزند؛ پس باید جایی باشد که هم ظرفیت اعتراض را داشته باشد و هم راه را بر اغتشاش ببندد. این هم همان موضوعی است که رزمحسینی، استاندار خراسانرضوی، درباره آن یک خبر خوب میدهد؛ آن هم چند روز بعد از اعتراضهای بحقی که اسیر باطل اغتشاش و تخریب شد؛ «بهزودی مکانی برای تجمع و اعتراض معترضان بحق در مشهد تعیین خواهد شد». او که در مراسم آغاز عملیات اجرایی ساخت پردیس تئاتر شهر مشهد سخن میگفت، خبرش را چنین کامل کرد: «پس از بررسی و تصویب شورای تأمین استان، مکانی مناسب برای معترضان مشخص خواهد شد تا هم مردم در چارچوب قانون بتوانند در یک مکان مشخص در امنیت کامل اعتراض خود را به موضوعات صنفی مطرح کنند و هم مدیران ذیربط بتوانند به مردم توضیحات لازم را ارائه کنند.» او با این خبر اظهار امیدواری کرد تا در خراسانرضوی با همت مدیران دستگاههای امنیتی، قضایی و اجرایی، مشهد اولین شهری باشد که در آن، برای بیان اعتراض مردم مکانی مشخص دارند و در این راستا به همه گروههای مجوزدار هم طبق قانون برای اعتراض در این مکان، فرصت حضور داده خواهد شد. این هم طرح و هم خبر خوبی است. بهترین جایی که میتواند پرچمدار اعتراضهای مدنی باشد، مشهد است که شهر امام اخلاق و گفتگو است. هماهنگی مسئولان محلی هم الحمدلله در سطحی است که میتوان به موفقیت این طرح در مشهد امید بست و به روزهایی اندیشید که هم صدای مردم در این شهر شنیده میشود و هم دیگر شهرهای کشور از مشهد الگو میگیرند و عملا راه بر اغتشاشگران بسته میشود. این آرزو نه بر جوانان که بر میانسالان و حتی پیران مویسپید کرده هم نهتنها عیب نیست که بسیار هم به حسن تکریم شده است تا نقش شهروندی خود را و هم رسالت امربهمعروف و نهیازمنکر خویش را به بهترین وجه به انجام رسانیم.