نگاه تاریخی به بسیج ندارم؛ هرچند این نهاد در تاریخسازی هم پرچمدار است و اگر قرار باشد سالنامه حیات مبارک آن را ورق بزنیم، با برگهای روشنی مواجه خواهیم شد که ذخیره روشنی یک ملت را در خویش دارد. نگاه تاریخی ندارم، اما به احترام شهیدانی که از این مدرسه عشق، درس ماندگاری خواندند و ابدیت را معنایی نو بخشیدند، نمیتوانم از دفاع مقدس نگویم؛ فرازی از تاریخ که با سربلندی یک ملت توأم بود در برابر دهها کشور که برای سرشکستن از او، همداستان شدند. پایان داستان، اما نهچنان که آنان میخواستند، بلکه چنان که ما راهبردنویسی کردیم، رقم خورد؛ آنان به هیچکدام از اهداف اعلامی رسمی خود نرسیدند، ولی ما به مدد اعجاز تفکر بسیجی که در اندیشه و بازوان یک ملت تبلور یافته بود، به اهداف رسمی و اعلامی خود رسیدیم و کشور، انقلاب و استقلال خود را حفظ کردیم و دشمن را از زمین خویش و حتی ضمیر خویش بیرون راندیم. این درست که شهید دادیم، اما بر اساس باور ایمانی، ما با شهادت ظرفیتهای لایتناهی آنان را به دست آوردیم. ما به قدرتی مستظهر شدیم به نام «شهادتطلبی» که هیچ نیرویی را توان تسلط بر آن نیست. حتی اگر همه قدرتهای استکباری توان خود را در حوزههای نظامی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی همافزا کنند، چنانکه چنین نیز کردهاند، باز هم نمیتوانند بر اعجاز شهادت فایق آیند که شهادت، ذیل «کلمة ا...» معنا یافته است که به باور تأیید شده ما «هی العلیا» ست. این رسم نکو که در مدرسه بسیج به مانایی رسیده است، امروز و در حوزههای متعدد، معجزه میآفریند و ما اگر بر همه گذشتههای درخشان هم چشم ببندیم و فقط امروز و پیش پایمان را هم بنگریم، باز خواهیم دید که تفکر بسیجی با کمترین هزینه و بیشترین ظرفیت، دارد سنگلاخهای مصائب را میشکند و به سوی موفقیت، راه را باز میکند. شاید فعالان حوزههای مختلف، لباس بسیجی نداشته باشند و حتی یک برگه هم پر نکرده باشند، اما با روحیه بسیجی است که دارند پروژهها را با موفقیت به بهرهبرداری میرسانند. با همین روحیه است که در مدیریتشهری مشهد، شاهد کار همهجانبه و موفق در سرفصلهای توسعه شهری هستیم. با همین فرهنگ است که روستاها دارد جان میگیرد و حق حیات خویش را از زیر ترکهای خشکسالی بیرون میکشد. با همین باور به رفتار درآمده است که در عرصههای علوم نوپدید داریم پدیدههای موفق معرفی میکنیم و در سایر علمها نیز گامهای بلند برمیداریم؛ بهویژه در حوزه پزشکی که چشم دنیا را به تماشا خیره کردهایم. باری، بسیج را، فرهنگ حیاتبخش بسیج را، باید تمامساحتی و فراگیر دید؛ به گونهای که همه ظرفیتهای فعال و همه آدمهای توانمند و باورمند به سرفرازی ایران را دربر گیرد؛ تا جایی که حتی یک نفر هم بیرون نماند. توجه داریم که ظرفیتی چنین کمنظیر را هرگز نباید سیاسی دید که معمولا عرصه مناقشه است. بسیج را باید بسیجی دید؛ همانی که در تعریف حضرت امام (ره) همه پاکان و پاکباختگان را دربر میگیرد و سردفتر آن را به نام مولا علی (ع) نوشتهاند. بسیجی همیشه در میدان است و این روزها نیز حضور متفاوت او را در میدان میبینیم؛ نه فقط برای مقابله با خشونتطلبان اغتشاشگر، بلکه در تلاشی سازنده برای به آرامش رساندن جامعه و حتی حوزه مطالبهگری از مسئولان که برای خدمت به مردم بیش از پیش مایه بگذارند. بسیجی، امروز میکوشد تا مردم در همه حوزهها به حق خود برسند و کسی نتواند کمکاری خود را پشت بهانهها مخفی کند. باری، نگاه تاریخی به بسیج نداریم، اما بسیج همیشه تاریخساز است؛ شجره طیبهای که مدام از سرشاخههایش معجزه شکوفا میشود؛ معجزهای که ایمان به انقلاب و سرفرازی ایران را صدچندان میکند...