مجید صالحی با «تاکسیدرمی» در راه فجر چهل و سوم + عکس تقدیر از بضاعت‌های مشهد، موجب افزایش انگیزه فرهیختگان و رشد مشهد می‌شود میلاد افواج، بازیگر تئاتر، درگذشت + علت فوت آلبوم لیلی های، به روایت جمشید پورعطایی منتشر شد نمایش آخرین تلگراف؛ تجسمی انسانی از کشتی یونانی | درخشش مشهدی‌ها در جشنواره تئاتر کوتاه کیش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - شنبه ۸ دی ۱۴۰۳ آغاز اکران آثار منتخب هجدهمین جشنواره سینما حقیقت در سینما ویلاژتوریست مشهد + جدول اکران پوستر جشنواره چهل و سوم فیلم فجر اصلاح می‌شود آغاز فصل دوم برنامه برمودا + زمان پخش یک خبرنگار تئاتر درگذشت + علت اختتامیه بیست‌وششمین جشنواره بین‌المللی قصه‌گویی خراسان رضوی برگزار شد همه چیز درباره فصل دوم بازی مرکب ( اسکوییدگیم ) + بازیگران و تریلر و خلاصه داستان هوش مصنوعی باید در خدمت هنر باشد | گفت‌و‌گو با علیرضا بهدانی، هنرمند برجسته خراسانی هوران؛ اولین رویداد گفت‌و‌گو محور بانوان رسانه در مشهد| حضور بیش از ۵۰ صاحب‌نظر در حوزه زنان+ویدئو نگاهی به آثاری که با شروع زمستان در سینما‌های کشور اکران می‌شوند شهر‌های مزین به کتاب | معرفی چند شهرِ کتاب در جهان که هرکدام می‌تواند الگویی برای شهرهای ما باشد
سرخط خبرها

شب قدر؛ شب امید به بخشش الهی

  • کد خبر: ۱۰۵۶۸۹
  • ۰۲ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۰۹:۰۹
شب قدر؛ شب امید به بخشش الهی
محسن زارعی - فعال فرهنگی

یک شخص برای ملاقات با پادشاه و سلطان تلاش زیادی می‌کند تا بلکه بتواند حوائج و خواسته‌های خودش را بیان کند. او خوب می‌داند که سلطان کاملا به حرف هایش گوش می‌دهد و به درخواستش جامه عمل می‌پوشاند.

الان موقع ملاقات با سلطان و پادشاه و حاکم است. بله، الان وقت ملاقات برای ما لحاظ شده است. حالا نوبت گفتن حوائج است. وقت بیان مشکلات است. وقت شنیدن راه حل است؛ البته باید بگویم کار درست این است که قبل از اینکه آدم درخواست وام کند، باید اول وام قبلی را تسویه کند، بعد درخواست وام جدید بدهد، لذا ما اول باید شکر نعمات گذشته را به جا بیاوریم (با خواندن دعا‌ها و اعمالی که وارد است) تا حداقل بخشی از نعمت‌های خداوند را شکرگزاری کرده باشیم، بلکه با درخواست بعدی ما موافقت بشود.

نداشتن سوءپیشینه شرط دیگر قبول کردن درخواست هاست، لذا با طلب عفو و بخشش از درگاه سلطان و حاکم و تقاضای پاک کردن سابقه بد، می‌توان این سوءپیشینه را محو کرد. حالا وقت خواهش است؛ مثل یک بچه که دل مادر و پدر را با گریه خود می‌لرزاند تا او را از دریای محبتشان، سیراب کنند.

حالا وقتش رسیده است که خود را در بین عاشقان و دوستداران حضرت عشق و حاکم عادل و کریم، مخفی کنیم و با صدای بلند حاجت خودمان را بخواهیم، بلکه صدای ما در بین عاشقان حقیقی او ذوب شود و بالا برود تا به راحتی مهر تایید زیر نامه مان بخورد.

شب قدر، چه نام جذابی! واقعا چرا خدا چنین وقت محترمی را در شب قرار داد؟ چرا وقت دیگری را برای ملاقات برایمان انتخاب نکرد؟

شاید برای این است که همان طور که شب، چهره واضح و آشکار و رنگین شهر را در خود مخفی می‌کند، می‌تواند چهره شکسته و ناراحت ما را هم از چشم دیگران مخفی کند.

هرچند ما دربرابر او این طور نبودیم و به راحتی کار‌هایی را انجام دادیم که او مخالف بود. شاید برای آن است که به ما بفهماند خورشید حقیقی آسمانمان در شب پدیدار می‌شود و...

خداوندا! ما آمده ایم تا با تو صحبت کنیم و حوائجمان را بگوییم و درخواست محو کردن گناهانمان را مطرح کنیم، ولی دستمان خالی است و توشه‌ای برای این وقت عزیز نداریم. ناگهان اشاره‌ای از خداوند به ما می‌رسد؛ امشب شب ضربت خوردن یکی از عاشقان من است.

خدایا! شکرت که راه را در این وقت به ما نشان دادی و دوباره به ما فهماندی که اگر خواستیم التماسی به درگاهت کنیم، باید اول در این خانه را بزنیم. خدایا! ممنونم که هیچ گاه این بنده گنهکارت را در هیچ لحظه‌ای فراموش نکردی.

در آخر از تو برای این شب، خواسته‌ای دارم؛ خدایا! مرا در این ماه به برکت‌های سحرهایش، آگاه کن و دلم را با روشنی انوارش روشنی بخش و تمام اعضایم را به پیروی از آثارش بگمار به نورت،‌ای نوربخش دل‌های عارفان! (دعای روز هجدهم ماه مبارک رمضان)

 

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->