فصل چهارم «زخم کاری» چگونه به پایان می‌رسد؟ + فیلم جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در مسیر تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد
سرخط خبرها

چطور فارسی‌دوستان قرون گذشته متن شاهنامه را به دست ما رسانده‌اند؟

  • کد خبر: ۱۰۸۴۰۸
  • ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۲۱:۰۵
چطور فارسی‌دوستان قرون گذشته متن شاهنامه را به دست ما رسانده‌اند؟
راز ماندگاری سخن فردوسی چه بوده است؟ این چه رازی است که سخن او را تا دوران ما رسانده است و از آن دستنویس‌هایی برایمان به‌یادگار گذاشته که قدیمی‌ترین آن‌ها ۲۰۰ سال پس از وفات او کتابت شده، در حالی که دیوان و آثار بسیاری از شاعران و نویسندگان ایرانی هم‌زمان با او و حتی پس از او نسخه‌های خطی‌ای به‌قدمت شاهنامه ندارند؟

سید امیر منصوری * | شهرآرانیوز - شاید خلق ۵۰ هزار بیت شعر به یک وزن و با توالی و نظم زمانی در قرن چهارم هجری کاری بسیار بزرگ به‌نظر برسد، کاری که ۳۰ سال یک‌تنه مردی از توس بار آن را کشیده و میراثی به‌جای نهاده است که هزار سال پس از او باقی مانده باشد. در زمان او دیگرانی هم برای خلق آثاری به زبان فارسی تلاش کرده‌اند؛ از تاریخ بلعمی گرفته تا ترجمه تفسیر طبری، از دیوان شاعرانی مانند عنصری و منوچهری تا فرخی و لامعی و اسدی، اما راز ماندگاری سخن فردوسی چه بوده است؟ این چه رازی است که سخن او را تا دوران ما رسانده است و از آن دستنویس‌هایی برایمان به‌یادگار گذاشته که قدیمی‌ترین آن‌ها ۲۰۰ سال پس از وفات او کتابت شده، در حالی که دیوان و آثار بسیاری از شاعران و نویسندگان ایرانی هم‌زمان با او و حتی پس از او نسخه‌های خطی‌ای به‌قدمت شاهنامه ندارند؛ نویسندگان و شاعرانی مانند ناصرخسرو که تقریباً ۱۰۰ سال پس از فردوسی است یا حتی عطار که ۲۰۰ سال پس از او می‌زیسته است.

در دوران فردوسی (۳۲۹ تا ۴۱۱ هجری‌قمری) کاغذ به‌روایت برخی محققان ۲۰۰ سال است که وارد تمدن اسلامی شده و کالایی بسیار گران‌بها بوده؛ به‌گونه‌ای که ثعالبی نیشابوری در آثار خویش نقل می‌کند که هر طبق کاغذ به یک سکه زر خرید و فروش می‌شده است! برای کتابت اثری مانند شاهنامه با قلم‌های جلی (درشت) هم‌عصر فردوسی لازم بوده است که حدود ۵۰۰ برگ فراهم شود و اگر ما هر طبق کاغذ را معادل هر بند کاغذ روزگار خود یعنی ۶۰ در ۹۰ سانتی‌متر بدانیم و ابعاد هر دستنویس را چیزی در حدود نسخه فلورانس (قدیمی‌ترین دستنویس تاریخ‌دار شاهنامه) یعنی ۳۲ در ۴۸ سانتی‌متر بگیریم، هر طبق کاغذ معادل ۲ برگ می‌شده و فردوسی برای تهیه این مقدار کاغذ باید حـــدود ۲۵۰ سکه زر هزینه می‌کرده است! حال اگر چنین قیمتی را با معیار‌های روزگار خویش بسنجیم، درخواهیم یافت که این کار از عهده متمول‌ترین اقشار جامعه ما نیز بیرون خواهد بود؛ بنابراین فردوسی به‌یقین از ثروتمندان روزگار خود بوده و چه بلندهمت مال‌داری که این وقت و هزینه را صرف نوشتن چنین اثری کرده است.

گاه می‌گویند فردوسی در سرایش شاهنامه کند بوده است! روشن است که کندی در سرایش و دقت و نکته‌سنجی بخشی از چرخه این کار سترگ بوده و بخش دیگر که به آن پرداخته نشده است کتابت چنین اثری است. در هر برگ به ابعاد دستنویس فلورانس ۱۱۰ بیت جای می‌گیرد که با ابزار‌های روزگار فردوسی، اگر هر روز به‌صورت مداوم به‌کتابت می‌پرداخته است، حدود سه برگ (۳۳۰ بیت) قابل کتابت بوده است و گمان نمی‌رود که هر روز فردوسی زمان آن را داشته که ۳ برگ را به بیاض (پاک‌نویس) دربیاورد؛ بنابراین حدود یک سال برای کتابت شاهنامه زمان نیاز داشته است و این جدا از زمانی است که به مطالعه روایات و سرایش آن پرداخته است. همچنین ما آگاهی داریم که فردوسی ۲ دستنویس از اثر خویش فراهم آورده بوده و برای کتابت این ۲ دستنویس حداقل ۲ سال زمان صرف کرده است.

تا جایی که نگارنده این سطور پژوهیده است، ۲۰۰ دستنویس از شاهنامه در ایران باقی مانده است و به‌احتمال زیاد ۱۰۰۰ نسخه از شاهنامه در سراسر جهان برجاست. از این میان، ۵۵۰ دستنویس را مرحوم ایرج افشار در «کتاب‌شناسی فردوسی و شاهنامه» شناسانده است که با توجه به آنچه نگارنده به‌دست آورده است، تفاوت میان فهرست مرحوم افشار با موجودی کتابخانه‌ها بسیار زیاد است؛ به‌طوری که ایشان در فهرست خود ۱۳ دستنویس از قرن سیزدهم هجری معرفی کرده و آنچه نگارنده از میان نسخه‌های باقی‌مانده از این قرن گرد آورده، ۵۰ نسخه خطی است و این مسئله نیاز به بازنگری و به‌روزرسانی فهرست دستنویس‌های نسخ خطی شاهنامه را نمایان می‌سازد.

مقصود از این سخن آن است که در طول تاریخ حیات متن شاهنامه، این اثر نه با حمایت دربار غزنوی (مانند دیوان‌های فرخی و عنصری و منوچهری که قدیمی‌ترین دستنویس‌های آن‌ها متعلق به آخر قرن نهم است) بلکه با پرچم‌داری یکی از عاشقان زبان فارسی یک‌تنه باقی مانده است و اندک‌اندک در طول قرون و اعصار، دربار‌ها را با خود همراه کرده تا از روی آن نسخه‌برداری کنند و با این وجود بیشترین دستنویس‌هایی که از آن باقی مانده است، نه دستنویس‌های درباری، بلکه نسخه‌هایی است که توسط همین فارسی‌دوستان هم‌ردیف فردوسی کتابت شده است تا به ما برسد.

بیشترین نسخه‌های قدیمی شاهنامه امروز در ترکیه نگهداری می‌شود و این بدان معنی است که افرادی در این سرزمین حضور داشته‌اند که به‌دنبال تهیه و مطالعه شاهنامه بوده‌اند؛ کسانی که خود به زبانی غیر از زبان فارسی سخن می‌رانده‌اند و حتی به فارسی شعر می‌سروده‌اند و برای خود شاهنامه‌خوان داشته‌اند و حتی شاعرانی برای ایشان به فارسی شاهنامه‌هایی در بزرگداشت ایشان و ثبت تاریخ زندگی‌شان می‌سروده‌اند. اما ظاهراً تاریخ همواره با اهل تصنع و دربار سر ناسازگاری دارد که چیزی از کار ایشان به گوش هم‌روزگاران ما نرسیده است؛ در حالی که فارسی‌زبانی نیست که بیتی از شاهنامه به‌یاد نداشته باشد.

ظاهراً دربار عثمانی آن‌قدر به شاهنامه علاقه داشته است که «شاهنامه طهماسبی» پس از ۲۳ سال کار در تهیه و کتابت و نگارگری به‌عنوان هدیه‌ای شاهانه به سلطان سلیم عطا شود و چه هدیه‌ای بهتر از کتابی که حاوی تاریخ و آیین ایرانیان باشد تا در برابر سلطان عثمانی عرض اندام کند؟ کتابی که در متن حاوی صلابت و شکوه ایرانیان است و در هنر و کتاب‌آرایی تا روزگار خود بی‌مانند است و این هر دو محور محل تفاخر مداوم دربار صفوی بر دربار عثمانی بوده است؛ چیزی که حتی با به‌یغمابردن تبریز و هنرمندان ایرانی ساکن در آن برای عثمانیان هرگز حاصل نشد و این راز ماندگاری شاهنامه است، زیرا شاهنامه زبان روح پرصلابت تاریخ این سرزمین است که به فاخرترین لباسی همواره بر کرسی عزتی ریشه‌دار در خویشتن خویش فراهم آمده است.

* نسخه‌شناس و پژوهشگر ادبیات فارسی

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->