هانیه فیاض | شهرآرانیوز؛ از دور تعدادی از اهالی محله پنجتن را میبینم که جلوی مسجد «شهید کمالی» جمع شده اند. به دلیل ترافیک موجود در خیابانها کمی دیر رسیده ام و به همین دلیل خودم را به سرعت به جمعشان میرسانم تا از زیارت جمعی که بناست بروند جا نمانم. مثل بچههای دبستانی آن قدر منظم و مرتب درون صف سوارشدن به اتوبوس ایستاده اند که میشود ذوق و شوق زیارت را در چشمانشان دید.
کودک و نوجوان، پیر و جوان همگی آمده اند تا در «قرار زیارت» این هفته راهی زیارت حرم مطهر رضوی شوند. هنوز البته نیم ساعتی به حرکت اتوبوس مانده، اما همه آمده اند؛ به قول خودشان زودتر آمده اند تا از رفتن جا نمانند. جلوی اتوبوس کاغذی نصب است که روی آن نوشته شده است: «طرح قرار زیارت».
طرح «قرار زیارت» طرحی است که به همت معاونت گردشگری و زیارت سازمان فرهنگی و اجتماعی شهرداری و مشارکت سازمان اتوبوس رانی شهرداری مشهد از سال گذشته و برای تسهیل حضور مشتاقان زیارت امام رضا (ع)، در حرم مطهر رضوی اجرا میشود. در این طرح برای تسهیل تردد اهالی محلات به ویژه برای تردد سالمندان و سالمندان کم توان جسمی به حرم مطهر امام رضا (ع) اتوبوس ویژه زیارت در نظر گرفته شده است که برابر درخواست هیئت امنای مساجد به محلات مختلف شهر اعزام میشود. داستان ازاین قرار است که اتوبوس در مدت خاصی در اختیار مسجد محله قرار میگیرد و خود شهروندان هزینه رفت و برگشت اتوبوس را پرداخت میکنند.
پیشتر تعداد کمتر بود، اما حالا هم زمان با دهه کرامت خدمت رسانی به شهروندان بیشتر شده و آن طور که سید جلیل بامشکی، سرپرست معاونت گردشگری و زیارت سازمان اجتماعی و فرهنگی شهرداری، گفته است تعداد اتوبوسهایی که به این طرح اختصاص پیدا کرده از ۱۰ دستگاه در روزهای عادی به پانزده دستگاه افزایش پیدا کرده است. من و اهالی محله پنجتن مسافر یکی از پانزده اتوبوسی هستیم که بناست ما را در دومین روز دهه کرامت به زیارت امام مهربانیها (ع) ببرد.
راننده رأس ساعت ۱۶ درهای اتوبوس را باز میکند و از مردم میخواهد سوار شوند. البته خبری از من کارت و دادن کرایه نیست. گویا خیران مسجد، هزینه رفت وآمد همسایگان خود را حساب کرده اند که کسی هزینهای نمیپردازد. همگی به نوبت سوار میشوند. کوچک ترها به بزرگ ترهایی که کهولت سن دارند یا ناتوان هستند، کمک میکنند که بالا بروند.
چندین زن و شوهر مسن در قسمت جلویی اتوبوس کنار هم مینشینند و قسمت انتهای اتوبوس هم طبق روال همیشگی به بانوان تعلق دارد که خوشحالی این زیارت جمعی را پنهان نمیکنند. برخی شان فرزندی کوچک هم در آغوش دارند. طولی نمیکشد که صندلیها پر میشوند. راننده بعد از احوال پرسی و خوشامدگویی به مسافرانش شروع به حرکت میکند. مسافران صلوات میفرستند به نیت آنهایی که این روزها بی نصیب از زیارت خورشید خراسان هستند.
میمنت خانم حدودا شصت سال دارد. دست همسرش را محکم گرفته است و با دست دیگرش دانههای تسبیحش را میچرخاند. چند وقتی است به حرم نرفته و خوشحالی اش را این گونه ابراز میکند: خدا خیرشان دهد که طرح زیارت را راه انداختند. رفت وآمد به حرم برای ما که سن و سالی داریم سخت است. باید صبر کنیم تا روزی سر فرزندانمان خلوت شود و ما را به حرم ببرند که با گرفتاریهای امروز اصلا مشخص نیست کی بتوانند.
او «قرار زیارت» را تسهیل در امر زیارت خودش و همسایگانش میداند و میگوید: «این طوری بدون اینکه مزاحم کسی شویم، زودتر و راحتتر به زیارت میرویم.» حسین آقا هم در ادامه حرفهای همسرش میگوید: حدود سه ماه است که به خاطر مشغلههای کاری پسرم نتوانسته ایم آقا علی بن موسی الرضا (ع) را زیارت کنیم.
او با اشاره به اینکه همسرش از درد پا رنج میبرد، میگوید: تا فهمیدیم که قرار است اهالی محله دسته جمعی راهی حرم شوند، خوشحال شدیم و خودمان را رساندیم.
هم ساعت حرکت برایمان خیلی خوب است و هم اینکه این طور مشرف شدن به حرم آسانتر است. پیمودن مسافت زیاد برای من و همسرم سخت است.
او اضافه میکند: اگر بنا بود خودمان به حرم برویم، باید با یک ون تا میدان شهدا میرفتیم و بقیه مسیر را تا حرم یا پیاده طی میکردیم یا باید با اتوبوس و تاکسی میرفتیم که آن هم پیاده روی دارد.
بقیه مسافران هم همین نظر را دارند؛ از اینکه بدون تعویض اتوبوس یا تاکسی مستقیم تا نزدیکی حرم میروند و برمی گردند، خوشحال هستند.
اتوبوس زیرگذر پل فجر را میپیچد و وارد بولوار اول طبرسی میشود. صدیقه منتظری که رابط محله است، توضیح میدهد: محله ما سالمندان زیادی دارد که عاشق امام رضا (ع) هستند، اما بعضی شان امکان زیارت مرتب حرم مطهر را ندارند. برای همین چند وقت قبل به اتوبوس رانی درخواست دادیم که اتوبوسی در اختیار ما قرار دهد تا بتوانیم سالمندان و افراد نیازمند محله را راهی زیارت آقا علی بن موسی الرضا (ع) کنیم. چند هفته قبل با ما تماس گرفتند و اعلام کردند که اتوبوس رانی با درخواست شما موافقت کرده است و بناست به صورت رایگان اتوبوسی در اختیار شما قرار گیرد.
هفته نخست اتوبوس رایگان آمد و خوشبختانه با استقبال اهالی محله روبه رو شد. اما هفته بعد همچنان اشتیاق اهالی پابرجا بود و امکان در اختیار گرفتن رایگان اتوبوس را هم نداشتیم. اهالی محله به این دلیل که باید هزینهای پرداخت میکردند که از توان مالی خیلی از آنها خارج بود، در برنامه هفته گذشته شرکت نکردند. حالا خوشبختانه یکی از خیرین هزینه سفر صد نفر را بر عهده گرفته است، تا مردم به زیارت امام مهربانیها (ع) مشرف شوند و این محله که بیشترشان استطاعت مالی ندارند بتوانند حرم امامشان را زیارت کنند.
او به استمرار این طرح تأکید و در خواست میکند که یا شرایطی مهیا شود که خیران هزینه اتوبوس اهالی محلات حاشیه نشین همچون پنجتن را پرداخت کنند یا خود اتوبوس رانی هفتهای یک بار یک دستگاه اتوبوس را به صورت رایگان در اختیار آنها قرار دهد.
رابط محله پنجتن به تمایل معلولان و توان یابان برای شرکت در این برنامه اشاره میکند و ادامه میدهد: گروهی داریم با عنوان «خیران بی ریا» که هفتاد خانوار دارای فرزند یا سرپرست معلول را توسط آنها تحت پوشش قرار داده ایم. خوشبختانه با کمکهای مردمی توانسته ایم برای خدمات درمانی، تهیه دارو، پوشاک، خوراک، ازدواج، تهیه جهیزیه و ... کمک حال این عزیزان باشیم. متأسفانه با شیوع کرونا، میزان کمک به معلولان به یک سوم کاهش یافت و دیگر نتوانستیم مانند گذشته به آنها خدمت کنیم.
اکنون که طرح «قرار زیارت» در حال اجراست، بسیاری از معلولان محله خواسته اند که شرایط را طوری فراهم کنیم تا آنها هم بتوانند ما را همراهی کنند. برای همین ما تقاضا داریم در این طرح به معلولانی که مدت هاست نتوانسته اند آقا علی بن موسی الرضا (ع) را زیارت کنند، توجه ویژهای شود و اتوبوسهایی را در اختیار ما قرار دهند تا بتوانیم آنها را با ویلچر به داخل اتوبوس بیاوریم.
اتوبوس راهیان «قرار زیارت» به مقصد میرسد. دیدن گنبد و گلدستههای حرم مطهر رضوی حال مسافران را دگرگون کرده است. همگی به گنبد خیره شده اند و هرکس راز و نیازی دارد. اعلام میشود که اگر کسی در طول مسیر زیارت از گروه جدا شد، رأس ساعت ۱۸:۳۰ خودش را به همین ورودی برساند تا جا نماند و همه با هم برگردند.
راهی زیارت میشویم. راستش من هم خوشحالم که چنین توفیقی نصیبم شده است که با مردمی مهربان و رنج دیده به پابوسی ضامن آهو (ع) بیایم. پس از گیت بازرسی دوباره دور هم جمع میشویم. حس شعف و شادمانی را میتوان در چهره تک تک زائران گروه دید. از آنها میخواهم که نخست عکس دسته جمعی بگیرم و بعد وارد صحن شویم. بی، چون وچرا میپذیرند.
معمولا در هر قرار یکی از اهالی خود محله یا روحانی مسجد در مسیر چاووش خوانی میکند، اما حالا دهه کرامت است و تفاوت قرار زیارتش با دیگر ایام همین است که خود آستان قدس یک روحانی را همراه گروههای مردمی میکند. سوای آن با اهدای یک بسته کوچک حاوی نقل ونبات متبرک به آنها خوشامد میگوید.
قبل از ورود به صحن فرصتی مهیا میشود تا با چند نفر دیگر از زائران محله پنجتن صحبت کنم. همراه یکی از مردان گروه میشوم. از ناحیه پا میلنگد و گویا پایش آسیب دیده است، اما تلاش میکند از جمع عقب نماند. خودش را یونس معرفی میکند و میگوید جانباز است. او خیلی از اجرای این طرح رضایت دارد و میگوید: خدا باعث وبانی این طرح را حفظ کند که سبب شد من و خانواده ام به زیارت مشرف شویم.
آقا یونس ادامه میدهد: با وضعیت جسمانی من، رفت وآمد برایم با وسایل نقلیه عمومی خیلی سخت است. اما اکنون خیلی راحت از جلوی خانه ام که در نزدیکی مسجد است، سوار اتوبوس شدم و بدون هیچ مسیر پیاده رویای به حرم رسیدم.
او حرفش را با یک تعریف از «قرار زیارت» تمام میکند و میگوید: قطعا نوع زیارت کردن را تسهیل و آسان کرده است، اماای کاش در طول مسیر رسیدن به حرم هم یک مداح ما را همراهی میکرد تا دل هایمان آماده زیارت، اما م رضا (ع) شود.
کمی جلوتر و کنار درب ورودی صحن خانمی تقریبا میان سال از اهالی پنجتن ایستاده و مشغول زمزمه دعایی است. با چادر گوشه چشم نمناکش را پاک میکند. آن قدر غرق در رازونیاز است که دلم راضی نمیشود خلوتش را به هم بزنم. سرم را میچرخانم و کودکانی را میبینم که خوشحال مشغول دویدن در حیاط صحن هستند. یکی شان نوه طیبه خانم است که همراه خودش در اتوبوس ردیف آخر نشسته بود. طیبه خانم دستش را میگیرد و درحالی که سعی میکند او را کنارش آرام نگه دارد، میگوید: هفته پیش، سر نماز مسجد بودیم که اعلام کردند هرکس دوست دارد میتواند در طرح قرار زیارت شرکت کند و همراه اهالی محله با اتوبوسهایی که در نظر گرفته میشود، راهی حرم امام رضا (ع) شود.
من خودم دو فرزند معلول در خانه دارم و نمیتوانم آنها را تنها بگذارم برای همین مدتها بود که به حرم نیامده بودم. تا موضوع را شنیدم دلم برای حرم پر کشید. گفتم از این فرصت استفاده کنم؛ چون زیارت دسته جمعی حال و هوای دیگری دارد. فرزندانم را به دخترم سپردم و امروز با نوه ام به زیارت آمدم.
بغضش میترکد و میان گریه میگوید: از زمانی که کرونا اوج گرفته است توفیق زیارت را از دست داده ام و حالا خیلی خوشحالم.ای کاش این زیارتها همیشگی باشد.
طیبه خانم سرش را میکشد زیر چادر و شانه هایش میلرزد. از او دور میشوم و میگذارم در قرار زیارتش با امام رضا (ع) خلوت کند.