هما سعادتمند | شهرآرانیوز؛ حالشان در هوای حرم، مصداق این بیت حضرت حافظ است که میگوید: «ای خوشا دولت آن مست که در پای حریف/ سر و دستار نداند که کدام اندازد» و این اشتیاق است که آنان را میکشاند. میآیند، پیاده و بی قرار.
کوره راههای غریب را طی میکنند تا مگر آشنای او بشوند و جلوه این اشتیاق را مشهدیها هر سال دو مرتبه، یکی در روزهای دهه کرامت و میلاد حضرت رضا (ع) و دیگربارپرشورتر در ایام دهه صفر و شهادت ثامن الحجج، بسیار دیده اند.
این پیاده آمدن حکایتی امروزی نیست و جادههای خراسان قرن هاست این شیوه از عاشقی را در تاول پای زائرانش دیده است و باز هم خواهد دید.
همین است که در سطرهای بعدی به بررسی تاریخ ورود نخستین زائران پیاده و نخستین اخبار چاپ شده در مطبوعات با این موضوع پرداخته ایم. در این روزها که مهمان داریم و باید میهمان نوازی کنیم.
اسناد و منابعی در دست نیست که نشان دهد نخستین زائران پیاده مشهد چه کسانی و از کدامین نقطه جغرافیایی بوده اند. تنها به طور یقیق میتوان گفت که پیاده به حرم آمدن، حرکتی تازه و متعلق به روزگار فعلی نیست و از زمانهای گذشته، مردم به حکم نذر یااز سر ارادت، سالک راه خراسان میشده اند.
همین اسناد از شاه عباس صفوی به عنوان نخستین کسی نام میبرند که به طور رسمی مسیر اصفهان تا مشهد را با پای پیاده طی کرده و به نوعی پایه گذار این حرکت بوده است.
روایت است که شاه عباس در سال ۱۰۱۰ هجری قمری به همراه ملازمان و ندیمان خود از مسیر طبس و ترشیز، فاصله اصفهان تا خراسان را در ۲۸روز طی میکند و وارد مشهد میشود.
او بی درنگ، بی موزه با پای تاول زده، خود را به آستان حضرت رضا (ع) میرساند و عرض ارادت میکند و پس از زیارت در محله چهارباغ مشهد سکنا میگزیند. در اسناد تاریخی آمده است که شاه عباس صفوی طی مدت اقامتش در مشهد هرشب تا صبح در حرم به سر میبرده و همچون خدام، گاه جاروکشی میکرده و گاهی هم مشغول روشن کردن شمع و گرفتن گل شمعها بوده است.
او در سالهای بعد نیز باز به قصد زیارت، کوله بار سفر به مشهد میبندد و در هر بار سفرش، دست به اقداماتی عمرانی برای بهبود وضعیت شهر میزند. به عنوان مثال او در سفر نخست خود که با پای پیاده صورت گرفت، دستورهایی مبنی بر تعمیر صحن و ضریح مطهر صادر کرد.
شش سال بعد، شاه عباس در سفر دوم خود به مشهد، آب چشمه «گلسب» یا همان چشمه گیلاس را با ایجاد نهری که بعدها به نهر شاهی (نهرنادری) معروف میشود، به درون شهر هدایت میکند تا طبق وقف نامه اش به مصرف عامه و زائران علی بن موسی الرضا (ع) برسد.
بعدها با متداول شدن زیارت با پای پیاده، عدهای موقوفاتی برای این زائران در مشهد مهیا میکنند که از این میان میتوان به موقوفه «میرزا مهدیلشگرنویس» اشاره کرد که تعدادی دکان در خیابان علیای مشهد را به سال ۱۲۷۵ هجری قمری وقف آستانه مقدسه میکند تا کمک مخارج سفر زائران پیاده باشد.
البته ناگفته نماند که در گذشته پیاده آمدن به قصد زیارت تنها به ایام دهه کرامت یا ایام دهه صفر خلاصه نمیشده و این عرض ارادت در هر زمان که وقت دست میداده و دل پر میکشیده، اتفاق میافتاده است.
حسن امیرزاده گرو در کتاب «آستان قدس در دوره قاجار» به بررسی و تحلیل اسناد بر جای مانده از این دوره میپردازد و در نهایت زائران پیاده حضرت (ع) را به دو دسته تقسیم میکند: «گروه نخست، کسانی هستند که از آغاز با نیت پیاده آمدن حرکت کرده اند.
این افراد به واسطه نذر یا حاجتی پیاده میآمده و مجاور حرم شانه از گرد دلتنگی میتکانده اند. گروه دوم، اما به دلیل مشکلات مالی یا ازدست دادن اسب و استر خود در راه، به ناچار پیاده آمدن را برمی گزیده اند. این دسته هنگام رسیدن به مشهد، درخواستهایی را برای دریافت کمک مالی برای بازگشت به دیار خود، از آستان مبارک مطرح میکرده اند.»
در این پژوهش همچنین از دسته سومی که آنان را «نومسلمان» یا «جدیدالاسلام» لقب داده اند هم نام برده شده که گویا تعدادشان نسبت به دو گروه اول کمتر بوده است. این پژوهشگر مینویسد: «افرادی بوده اند که به اسلام میگرویده و زائر خراسان میشده اند.
به عنوان مثال اسناد سال ۱۳۳۳ هجری قمری از مردی زرتشتی حکایت میکند که گویا به واسطه تغییر مذهب از خانواده طرد میشود و در تنگنای شدید مالی به سر میبرده برای همین راهی حرم شده، به ارض اقدس پناه میآورد.
سید مهدی سیدقطبی و محمدمهدی مرتضوی در کتابی با عنوان «زائران پیاده حرم امام رضا (ع) به روایت مطبوعات» پژوهشی انجام دادهاند درباره چاپ و انتشار اخبار ورود زائر یا زائران پیاده در روزنامهها. دربخشی از این پژوهش همچنین نخستین اخبار و تصاویر زائران پیاده حرم مطهر امام رضا (ع) منتشر شده که اولین آنها مربوط به اردیبهشت ۱۳۳۳ خورشیدی است، به وقتی که آقای سلیمان خراط نامی از بازرگانان رشت، همراه با کارگرانش پای پیاده از شمال راهی مشهد میشوند.
ماجرا آن طورکه خبرنگار مطبوعه خراسان سیاهه کرده از این قرار است که گویا این بازرگان یک سال پیش از این تشرف به زیارت حرم میآید و، چون گرفتاریهای مالی فراوان داشته نذر میکند که اگر عنایت آقا نصیبش بشود و او جان از این بار گران به در ببرد، سال دیگر پای پیاده زائر بشود.
در این خبر آمده است: «پس از مراجعت به رشت به طوری که نام برده به خبرنگار ما اظهار داشته، گرفتاریهایی که برای او موجود و رفع آنها بسیار مشکل بوده، به خودی خود حل میشود. آقای خراط به منظور انجام تعهد خود قصد تشرف و عتبه بوسی آستان قدس را میکند و سه نفر دیگر از کارکنان مؤسسه او که از نیت وی باخبر میشوند با او همراه شده، هر چهار نفر روز دوازدهم فروردین ماه پیاده از رشت به طرف مشهد حرکت و ۱۴۴۰ کیلومتر راه فاصله بین رشت تا مشهد را در مدت ۲۴ روز طی نموده، روز یکشنبه پنجم اردیبهشت ماه سال ۱۳۳۳ خورشیدی به مشهد وارد شدند.»
دومین عکس تشرف زائران پیاده را روزنامهها از دو جوان کاشانی ثبت کرده اند که حدود ۵۷ سال پیش (۵ تیر ۱۳۴۴ خورشیدی) با پای پیاده و در حالی که یک شتر نذری همراه داشته اند، وارد مشهد میشوند. خبرنگار این خبر در روزنامه خراسان نوشته است: «ساعت ۶ بعدازظهر، روز شنبه ۵ تیر ۱۳۴۴ خورشیدی، کاروان کوچکی وارد شهر مشهد شد. این کاروان را یک نفر شتر سیاه و دو نفر مرد چهره سوخته تشکیل میدادند.
جهاز شتر را با پارچه سیاهی پوشانده بودند و زنگ بزرگی که به گردن شتر بسته شده بود، توجه همه را جلب میکرد. دو مرد جوان با پای برهنه همراه شتر به سوی آستان مبارک حضرت رضا (ع) میرفتند و در چشمهای آنها اشک شوق موج میزد.
این دو جوان، محمدعلی بادپی و سیدحسین حسینی بودند که به منظور زیارت مرقد مطهر حضرت رضا (ع) در حدود ۴۱ روز پیش از کاشان حرکت کرده بودند و روز شنبه به مشهد رسیدند. آنها شتر سیاه رنگی را همراه آورده بودند که به روی آن دو بستر ساده و چند بسته و یک کوزه آب دیده میشد.
هنگامی که از خیابان عبور میکردند، همه متوجه شده بودند که این دو نفر، از زائران بی شمار حضرت رضا (ع) هستند که برای زیارت آمده اند؛ ولی هیچ کس باور نمیکرد که این دو نفر در حدود هزارکیلومتر راه را گاهی پیاده و زمانی با شتر طی کرده اند تا به مشهد رسیده اند.
پاهای آنها به وضع دلخراشی درآمده بود و نشان میداد که راهی طولانی و پررنج را طی کرده اند. خبرنگار ما که با دو زائر مزبور تماس گرفته اظهار میدارد این دو جوان چهرههای سوخته و لباس مندرسی داشتند و دیدگان آنها لبریز از شوق زیارت حضرت رضا (ع) بود.
سؤال کردیم، چرا با وسیله دیگری به مشهد نیامدید؟ و آنها گفتند ما نذر کرده بودیم که با پای پیاده به مشهد بیاییم، ولی اطرافیان پیشنهاد کردند که شتر خود را هم همراه برده و به آستانه حضرت تقدیم کنیم. ما هم قبول کردیم و، چون شتر نذری بود، فقط اثاثیه خود را با آن حمل کردیم و خود، پیاده عازم شدیم.» این کاروان کوچک سپس به خیابان طهران پیچید و آهسته آهسته به سوی آستان مبارک حضرت ثامن الائمه (ع) حرکت کرد. در مسیر حرکت آنها مردم جمع شده بودند و بدین ترتیب از کاروانیان استقبال میکردند.
این اخبار تا دوران پس از انقلاب بدون بیان تاریخ روزهای مناسبتی بوده، اما پس از آن میتوان خبرهای بسیاری را یافت که گزارشگر در آن، از افرادی سخن گفته که در ایام دهه کرامت یا روزهای غمبار صفر به صورت انفرادی یا جمعی با پای پیاده عزم زیارت کردهاند.
برای نمونه روزنامه کیهان در شهریور ۱۳۷۵ ماجرای سه جانبازرا روایت میکند که پای پیاده ابتدا از ایلام راهی قم میشوند تا پس از زیارت حرم بانو فاطمه معصومه (س) زائرِ راه خراسان شوند و به آستانبوسی امام هشتم میرسند.
در خبر دیگری هم که «مجله حرم» در آذر ۱۳۷۹ نوشته، حاج خیرا... ثابت، زائر ۶۶ ساله مازندرانی پس از ۱۴ روز پیادهروی، مسافت بهشر تا مشهد را طی میکند.
او که خود رزمنده و پدر یکی از شهیدان جاویدالاثر دفاع مقدس بوده، در مصاحبهای گفته است: «از سال ۱۳۷۴ که بازنشسته شدم عهد کردم تا زمانی که زندهام و توان دارم هر سال در ایام میلاد و شهادت ضامن آهو زائر خراسان بشوم و در نخستین سفرم هم ابتدا از زادگاهم به قم رفتم و پس از زیارت حضرت معصومه (س) راهی مشهد شدم و این مسیر را توانستم در ۲۰ روز بپیمایم و خودم را به مقصد و مقصودم که امام رضا (ع) بود، برسانم.»
ناگفته نماند که در میان این اخبار، خبرهایی را هم میتوان یافت که در آن، شیعیان دلداده در دیگر ایام مذهبی سال مانند سالروز میلاد پیامبر اعظم نیز، پیاده راهی مشهد شدهاند تا در این روز، سلام و ارادتی هم محضرپسر پیامبر داشته باشند.
مجله زائر در آبان ۱۳۷۲ از چهل زائر یاد کرده که مسیر هزار کیلومتری بافق تا مشهد را پست سر میگذارند تا در روز میلاد حضرت رسول (ص) در حرم فرزندش باشند.