مشاغل خرد و کسبوکارهای کوچک به لطف گسترش فضای مجازی و همچنین تقویت و پشتیبانیهای ریز و درشت از سوی جامعه و صاحبان سرمایه، هماکنون از جریانهای اصلی اقتصادی در سراسر جهان است. در کشور ما نیز برخی از صنایع نوپا و جدید و گسترش یافتن نوعی جدید از فعالیت بهعنوان مشاغل خانگی، اندکاندک جای خود را در میان مردم باز کرده است.
در کشور ما بیشتر زنان در این نوع مشاغل که بر تولید و فروش برخی از کالاهای ساده و مورد نیاز روزانه مردم مبتنی است، مشغول به فعالیت هستند، زیرا از یکسو جنس فعالیت در این نوع از مشاغل بیشتر با نقشهای گوناگون زنان در جامعه همخوانی دارد و از سوی دیگر، میتواند نقش اقتصادی مؤثر زنان را در تأمین نیازهای خانواده در وضعیت تورمی کنونی نشان دهد.
اما انجام فعالیت و تولید محصول در خانه با موانع و چالشهای زیادی روبهروست که بخش اعظم آن معطوف به توزیع و فروش محصولات است. در هر صورت، تولید و تهیه یک محصول، خواه در زمره پوشاک و البسه باشد خواه حضور در زنجیره تأمین مواد غذایی، حتی اگر به بهترین نحو در خانه صورت پذیرد، تا زمانی که نتواند جامعه هدف خود را پیدا کند و در بازار عرضه شود، احتمالا نمیتواند برای صاحبان چنین مشاغلی سودآوری داشته باشد. تعاونیهای مشاغل خانگی با هدف رفع چنین نیازهایی به وجود آمدند.
در رابطه با مشاغل خانگی و صنایع و محصولات تولیدی توسط صاحبان کسبوکارهای کوچک، امروزه دیدگاههای مثبتی وجود دارد. اگرچه برخی چنین فعالیتهایی را در زمره مشاغل پنهان به حساب میآورند، چنانچه سازماندهی مناسبی وجود داشته باشد، همین کسبوکارهای نوپا میتوانند سهم چشمگیری از نیازهای بازار را تأمین کنند.
در واقع، سخن گفتن از تعاونیهای مشاغل خانگی با چنین هدفی توجیهپذیر است. وجود شرکتهای تعاونی تأمین نیاز مشاغل خانگی، به عنوان راهکاری مؤثر برای حمایت از مشاغل خانگی، صنایع دستی و تبدیلی و تأمین نیاز مصرفکنندگان از طریق عرضه مناسب کالا و خدمات با قیمت مناسب و کیفیت مطلوب، میتواند گام بزرگی باشد در ساماندهی و پیشرفت مشاغل خانگی و فعالیتهای اقتصادی زنان.
چنانچه تعاونیها با توجه به نیازهای هر منطقه، استان، شهر، محله و حتی روستا تشکیل شوند و بتوانند خدماتی، چون تأمین مواد اولیه، دستگاهها و ماشینآلات موردنیاز تأسیس کسبوکارهای خانگی و ... را فراهم آورند و تولیدکنندگان را به شبکههای توزیع و فروش مرتبط کنند، بهجرئت میتوان ادعا کرد تحول مثبت و بزرگی در این نوع مشاغل ایجاد خواهد شد، زیرا برخی زنان توانمند در محلات گوناگون شهری و حتی بخشهای روستایی هستند که به علت ناتوانی در تأمین موارد موردنیاز برای تولید، نمیتوانند وارد چرخه فعالیتهای اقتصادی شوند.
شکلگیری چنین حلقه واسطی که البته در وزارت کار فعالیتهای مثبتی درباره تأسیس آنها صورت گرفته است، حتی میتواند به عنوان یک ابزار شناسایی استعداد و توانایی مورد استفاده قرار گیرد و ظرفیت خاموش و پنهان زنان را به فعلیت برساند.
چه بسیار زنان توانمند و خلاقی که در صورت فراهم بودن بسترهای خوداشتغالی میتوانند کمک بزرگی برای اقتصاد محلی باشند. مجموع چنین فعالیتهایی در همه محلهها و مناطق گوناگون استانی، در نهایت بر شاخصهای اقتصادی کل کشور اثر میگذارد.
البته پر واضح است که نوشتن و گفتن درباره تعاونیها و تمرکز بر نقاط مثبت آنها کافی نیست. باید در این حوزه گامهای عملی و مؤثر برداشت. نهادهای کلان سیاسی باید برای حمایت از چنین تعاونیهایی تنها به حمایتهای شفاهی بسنده نکنند و با توزیع مسئولیتها و اختیارات به استانها و شوراهای گوناگون خرد محلی، زمینه را برای تسهیل فعالیت تعاونیها و ارتباط آنها با مشاغل خانگی و کسبوکارهای کوچک فراهم آورند.
ایجاد و گسترش تعاونیهای مشاغل خانگی حلقه مهمی است که میتواند مانند یک رشته پیونددهنده، فعالیتهای متنوع اقتصادی را به یکدیگر پیوند دهد و باعث ایجاد اشتغال و اقتصادی با پویایی بیشتر شود.