محدثه جزایی | شهرآرانیوز؛ خانه به طور سنتی جایی است که حول حضور زن در خانه میگردد و با انجام کارهای مربوط به خانهداری، پرورش و تربیت فرزندان و ایجاد مأمن و استراحتگاهی برای سایر اعضای خانواده تعریف میشود. از گذشتههای دور، قبل از گسترش شهرنشینی، زنان در روستاها پای ثابت فعالیتهای کشاورزی و دامپروری به حساب میآمدند. آنها در کنار اداره کارهای خانه و فرزندآوری، در کارهای پرمشقت و دشوار بیرون از خانه نیز همپای مردان اعضای خانواده به فعالیت و کار مشغول بودند.
با گستردهشدن شهرها و کوچکتر شدن خانهها، این فعالیتها رنگ و بوی دیگری گرفت. با افزایش زنان دانشآموخته و ماهر و نبود امکان حضور همه آنها در بازار کار که در برخی موارد بنابر تمایل و خواست زنان صورت پذیرفته است، در دهه ۸۰ خورشیدی صحبت از مشاغل خانگی به میان آمد. مشاغل خانگی عنوان فعالیتهایی است که در خانه و توسط اعضای خانواده برای درآمدزایی انجام میشود. این مشاغل سال پیش در قالب قانون در راستای سیاستهای اشتغالزایی کشور به رسمیت شناخته شد و مورد حمایت قرار گرفت.
بر اساس این قانون، منظور از مشاغل یا کسبوکار خانگی، آن دسته از فعالیتهایی است که توسط عضو یا اعضای خانواده در فضای مسکونی در قالب یک طرح کسبوکار بدون مزاحمت و اخلال در آرامش واحدهای مسکونی همجوار شکل میگیرد و به تولید خدمت یا کالای قابل عرضه به بازار خارج از محیط مسکونی منجر میشود. پس از اجراییشدن این قانون و آشکارشدن نقطهضعفهای آن بر مبنای آسیبشناسی و انجام مطالعات تطبیقی و میدانی که در سال ۱۳۹۵ صورت گرفت، الگوی جدیدی برای توسعه مشاغل خانگی پیشنهاد شد که هسته اساسی آن شناسایی مزیتها و فرصتها، توانمندسازی متقاضیان و از همه مهمتر اتصال این مشاغل به بازار بود.
اگرچه قانون سال ۱۳۸۹ این مشاغل را به هیچ جنسیتی منتسب نکرده بود، در بازنگری فرایند اجراییشدن آن، به طور ویژه از زنان به عنوان گروه هدف نام برده شد که در آن، زنان سرپرست خانوار جایگاهی ویژه یافتند. از جمله مزایای مشاغل خانگی برای زنان سرپرست خانواده این است که با هزینه اندک، با اتکا بر توانایی و استعدادهای فردی قابل انجام است و از ورود این زنان به چرخه حمایتی جلوگیری میکند. استقلال و اتکا به تواناییها به عنوان خروجی این مشاغل ستودنی است، اما از سوی دیگر، تنگناهایی که برای فروش محصول پیشروی این زنان وجود دارد از چالشهای اساسی در این بحث است.
تلاش برای کمک به بهبود این مشاغل از سوی نهادهای دولتی و سمنها از سوی دیگر، این نگرانی را در پی دارد که نام مشاغل خانگی و برندسازی محصولات آن با نام زنان پیوند بخورد. به عبارت دیگر، ایجاد این تصور که دارندگان مشاغل خانگی لزوما تعداد خاصی از زنان هستند که بنابر اجبار به آن روی آوردهاند، خطر بزرگی است که این مشاغل را تهدید میکند. این روزها که تعداد زیادی از مردم جهان ماندن در خانه را تجربه کردهاند، شغل خانگی معنای وسیعتری یافته است که میتواند نقطه قوتی برای دارندگان این مشاغل به شمار رود.
در حقیقت، چشمانداز گستردهای گشوده شده است که میتواند بر شمار دارندگان شغل خانگی بیفزاید و رونقی تازه به این کسبوکارها ببخشد؛ بنابراین بهتر است به جای محدودساختن این مشاغل برای زنان به طور کلی و زنان سرپرست خانوار بهطور خاص، راههای پیوند آنها به شریانهای اصلی بازار را تسهیل کرد. نکته اصلی این است که با هدایتگری مشاغل خانگی باید از ایجاد رقابت میان مشاغل خانگی با مشاغل کارگاهی و کارخانهای دوری کرد. این روزها به دلیل کیفیت پایین برخی مواد غذایی تولیدشده در کارخانهها، مردم گرایش بیشتری به تهیه برخی اقلام خوراکی تهیهشده در خانه دارند.
به نظر میرسد با نظارت بر محتویات تولیدشده در کارخانهها و کارگاههای تولیدی میتوان بازار مشاغل خانگی را به سمتوسوی رفع نیازهای دیگر سوق داد. در واقع، به جای ایجاد بازار موازی، بهتر است که مشاغل خانگی عهدهدار جبران نقایص تولیدات دیگر باشند. یکی از مهمترین تقطه ضعفهای تولید کالا در ایران بستهبندی محصولات و ارتقای کیفیت پوشش محصول است. میتوان از ظرفیت گسترده شغلهای خانگی برای رفع کمبودهای بازار اصلی بهره گرفت و از این طریق، هم به اقتصاد خانهها و هم اقتصاد کشور کمک شایانی کرد. به این ترتیب، مشاغل خانگی نهتنها کاری درجه۲ و تنها متصف به زنان تلقی نمیشود، ارزشی همپایه سایر مشاغل مییابد، مسئلهای که میتواند گام بزرگی در راستای شکوفایی و بهرهگیری از استعداد همه افراد جامعه باشد.