عادل نجفی | شهرآرانیوز؛ کمیسیون پنجم مجمع جهانی کلانشهرها (متروپلیس) در قالب طرحی برای نوآوری در شهرها به صورت تئوریک تحلیل و چشمانداز خود درباره فرایند نوآوری در شهرها را ارائه داده است. یکی از اصول بنیادین که در این سند خطاب به مدیران شهری تأکید شده است دو مفهوم مجزا، اما دارای همپوشانی در فضای نوآوری شهری است. از یک سو، کلانشهرها نقشی کلیدی در اکوسیستمهای نوآوری دارند، زیرا میتوانند مجوزهای لازم برای حضور و فعالیت استارتآپها در عرصههای مختلف و فعالیتهای گوناگون را صادر کنند. از سوی دیگر، همان مدیران و مقامات شهری هستند که باید فضای نوآوری و خلاقیت را در خدمات شهری و سایر فعالیتهای خود پرورش و بروز دهند. به صورت خلاصه میتوان گفت بخش عمومی، خود، دارای همان ظرفیتها و پویایی دیگر بخشها برای توسعه نوآوری شهری است در حالی که همیشه بر نقش بخش خصوصی در توسعه تأکید شده است.
اکنون انتظار میرود مدیریت شهری به عنوان بخش عمومی همان گامها را در زمینه نوآوری سازمانی، نوآوری در زنجیره تأمین منابع و ارزشگذاری، شفافیت و خلاقیت بردارد و با ایجاد «فرهنگ» نوآوری، زمینه را برای جذب دانشگاهها، مراکز نوآوری، کسبوکارهای نوپا و افراد صاحب اندیشه و ایده به عنوان اجزای زبانی و عملیاتی در مدیریت شهری نوآور ایجاد کند. متروپلیس اذعان دارد فرایند نوآوری به قدری پیچیده است که در حال حاضر بخش عمومی نیازمند همکاریهای مشترک در حوزههای مختلف برای تحقق آن است. مدیریتهای شهری به گونهای سازماندهی نشدهاند که پیچیدگی فرایند نوآوری را درک کنند و نیازمند کمک از سوی بخش خصوصی هستند.
نوآوریهای مدیریتی و سازمانی در هر فضایی دشوار است و به طور خاص در بخش عمومی نیز دشوارتر است. چهار جنبه مهم در روندهای داخلی دولتهای محلی در فرایندهای تقویت نوآوری عبارتاند از:
هر یک از این جبنهها در مدیریت محلی با مشکلات خاص خود روبهروست. برجستهترین آنها مقاومت در برابر تغییرات است که به دنبال آن، احتمال شکست و خطا را افزایش میدهد.
تحلیل ساختارهای انتقال نوآوری میان مدیران اجرایی نشان میدهد ایجاد کانالهای ارتباطی میان آنها و شهروندان برای عمومیسازی تغییرات و نوآوریها نیز ضرور است. اتحادیههای شهری و شبکههای بین شهری میتوانند یک ابتکار فردی را به نوآوری شهری، منطقهای، ملی یا حتی بینالمللی تبدیل کنند.
در چنین شرایطی، ارزشهای فردی، رویکردهای جمعی در میان شهروندان و مایه مدیران شهری میتوانند از جمله مهمترین موانع تحقق نوآوری شهری باشند. تغییر به سوی فرهنگ نوآوری در سطح فردی و جمعی به صورت همزمان به عنوان شرط غیرقابل چشمپوشی در سیاستهای شهری باید لحاظ شود. در بسیاری موارد، مؤلفههای فرهنگی و سازمانی عامل ناپیدای شکست پروژههای نوآوری شهری بودهاند.
مجمع جهانی شهرها در پایان نشست کمیسیون پنجم پیشنهادهایی برای تحقق نوآوری شهری خطاب به مدیران شهری عضو ارائه میدهد که در ادامه به مواردی از آنها اشاره میشود.
مدیریت نوآوری باید به صورت شفاف در نهاد مدیریت شهری تعریف و تثبیت شود. معرفی و تشریح ضرورت و اهمیت آن نیز نیازمند ارتقای آموزشهای فردی و توانمندیهای سازمانی است.
نوآوری باید در سطوح و حوزههای مختلف لحاظ شود و حوزههای مختلف سازمانی را در بر بگیرد. پیشنهاد ما ایجاد جایگاهی تحت عنوان «مدیر ارشد فناوری» یا «مسئول ارشد نوآوری» در درون ساختار مدیریت شهری است که حوزه اختیارات بین بخشی او با ملاحظه تحولات فناورانه بتواند راهگشاری تحولات سازمانی باشد.
مشارکت عمومی-خصوصی برای توسعه، اجرا و انتقال تحولات اجتنابناپذیر است. در عین حال، در ذات نوآوری رقابت و همکاری وجود دارد. مشارکت بخش عمومی و خصوصی نیازمند فرمولهایی برای تسهیل در این همکاریهاست.
در کلانشهرها شبکهای از افراد و کسبوکارهای خبره نوآور ایجاد کنید تا با تسهیل روند ارتباطگیری با ایشان، به تبادل مشکلات و تسریع در رفع آنها کمک شود.
اجرای برخی پروژهها را به صورت پایلوت به صورت مشترک بین مدیریت شهری و بخش خصوصی برای اولین بار آغاز کنید. در خلال اجرای آن، به دنبال الگوهای مطلوب برای ایجاد قراردادهای مشارکتی بهینه در زمینه خدمات شهری باشید.
جایزه، جشنواره و دورههای آموزشی مختلف را با تعریف سرفصلهای آموزشی مدیریت نوآوری در دورههای مختلف فرهنگسازی کنید. ایجاد فضای رقابتی درونسازمانی و بینشهری از طریق تعریف مسابقات و تعیین جوایز فضای امکان تحقق فرهنگ نوآوری را دوچندان میکند.