به گزارش شهرآرانیوز؛ تصویر یک شهر چگونه است؟ به صورت سنتی تصویر یک شهر عبارت است از انگاره و درک اهالی یک شهر از فضاهای آن شهر. در این تعریف به طور خلاصه بر اجزای فیزیکی، ملموس و مرتبط با ابعاد فضایی و متریال مورد استفاده در شهر تأکید شده است. اما اگر بخواهیم تصویری از یک شهر هوشمند ارائه دهیم به چه عناصر و مؤلفههایی باید و میتوان اشاره کرد تا برای مخاطبان ملموس قابل درک باشد؟
آنچه بحث درباره تصویر یک شهر هوشمند را جدی میکند، نسبت و نحوه تعریف اجزای دیجیتال و جنبه فناوری آنهاست که بخشهای زیادی از آن نهتنها قابل رویت یا درک نیست بلکه وجه انسانی و تعاملات انسانی آن را نادیده میگیرد. این روزها میتوان گفت که پس از دو دهه گفتگو درباره مفاهیم، الگوسازی، سیاستگذاری و کاربریهای مختلف مفاهیم هوشمندسازی در فضای شهری همچنان در تشریح مفهوم و تصویر شهر هوشمند با چالشهای زیادی روبهرو هستیم. اگر به سیر زمانی تحولاتی که ما را در دو دهه گذشته به این نقطه رسانده است نگاهی داشته باشیم، شاید بهتر بتوانیم دلایلی برای عدم موفقیت در ارائه تصویری مشخص و ملموس از شهر هوشمند ارائه دهیم. در اوایل سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵ میلادی مفهوم شهر هوشمند را از طریق ادبیات «شهر دیجیتال» شناختیم.
در این دوران، تمرکز تحولات و آیندهنگری بر سختافزارهای دیجیتالی بود که بستر فعل و انفعالات شهری را فراهم میکردند. اما زمان زیادی از این تأکید بر جنبه سختافزاری فرایندها نگذشته بود که تا سال ۲۰۱۰ بر جنبه نرمافزاری یک شهر هوشمند تأکید بیشتری شد. به عبارت دیگر، با افزایش زیرساختها و فناوریهای هوشمند، شهروندان یک شهر هوشمند به دنبال دستیابی به جامعهای از فرصتهای برابر بودند و بر این اساس مفهوم شهر هوشمند در «شهر فراگیر اجتماعی» متمرکز شد. ادامه این روند اگرچه توانسته بود کاربردهای بیشتری برای شهروندان شهرهای هوشمند ایجاد کند و کمتر درباره شکاف دیجیتال صحبت شود، اما روند سریع رشد دانش بشر و فناوریهای آن باعث شد تا تصویر شهر هوشمند در «کیفیت زندگی شهری» بازتاب پیدا کند. به همین دلیل در فاصله سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ شاهد رشد همزمان رویکردهای نرمافزاری و سختافزاری شد.
شهروندان مجهز به تجهیزات الکترونیکی قابل حمل، نسبتا ارزانقیمت و با کاربریهای متنوع شدند و بهتدریج بیشتر نیازهای خود را در بستر مجازی رفع میکردند. اما از سال ۲۰۲۰ به این سو، ادامه روندهای پیشین با دو چالش اساسی مواجه شد. اول موضوع مصرف انرژی و پیامدهای زیستمحیطی آن و سپس وقوع بحرانهای همهگیر و حساسیتزا مانند کووید ۱۹، دیدگاه شهروندان درباره تصویر یک شهر هوشمند را آشفته ساخت. در این سالها میتوان گفت مفهوم شهر هوشمند بار دیگر دستخوش تحولات شد و با تمرکز بر رویکردهای سازمانی و اشتراکی بر «شهر سالم و پایدار» متمرکز شد.
اما با همه این توصیفات و تشریح مسیری که شهرهای هوشمند تا رسیدن به نقطه امروز دنبال کردهاند، همچنان تصویر جامع و مانعی از یک شهر هوشمند نمیتوان ارائه داد. مسئلهای که در تولید محتوای مرتبط با آن میتوان بهخوبی در بخش تصاویر نتایج موتور جستوجوگر گوگل مشاهده کرد. جستوجوی عبارت «شهر هوشمند» یا «Smart City» در بخش تصاویر شما را به تصاویری انتزاعی میرساند که در آنها تلاش شده است با استفاده از نمادهای آسمانخراشها، WiFi و خطچینهایی که معرف برقراری ارتباط میان اجزای تصویر است به مخاطب درباره هوشمندی، فراگیری و سهولت حسی را القا کند.
تصویر شهر هوشمند همچنان برای شهروندان و کارشناسان نامفهوم است. اگرچه همهگیری کووید ۱۹ توانست تا حد زیادی تکیه و تمرکز بر ابعاد فناوریمحور را کاهش دهد و جنبه زیست بشری را پر رنگتر سازد، همچنان مدیران شهری در میان تأکید بر هر یک از این ابعاد و ارائه تصویری کامل از شهر هوشمند خود حیراناند. در چنین فضایی بهویژه شهرهایی که در حال تجربه دوران گذار و حرکت به سوی هوشمندی بیشتر هستند چالشهای بیشتری برای ایجاد تعلق خاطر میان شهروندان و شهر هوشمند آینده خود دارند. به چنین شهرهایی توصیه میشود با اتخاذ رویکردهای بین رشتهای نسبت به فرایندها و پدیدههای شهری تلاش کنند تصویر شهر هوشمند خود را از شهرهایی لامکان به شهرهایی برای همزیستی تغییر دهند.
منبع: مقاله تصویر شهر هوشمند: چالشهای نوین، نشریه علوم شهری، ژانویه ۲۰۲۲