امید حسینی نژاد | شهرآرانیوز؛ یکی از زبدهترین چهرههای درخشان روحانیت معاصر به ویژه در رشتههای حدیث، تاریخ و تبلیغ، مرحوم حاج شیخ عباس قمی است. مسلمانان، به ویژه شیعیان، در بیشتر بلاد با نام خوش، آثار جاویدان و مواعظ جذاب و تأثیرگذار این مورخ شهیر، محدث امین و مبلّغ و واعظ پارسا آشنایی دارند. وی صاحب کتابهای ارزشمند و متعددی از جمله کتاب ماندگار «مفاتیح الجنان» است که کمتر خانهای را میتوان یافت که این کتاب در آن وجود نداشته باشد یا آن را ندیده باشند.
مرحوم شیخ عباس قمی سالها برای کسب علم در نجف، مشهد و قم رحل اقامت گزید و از محضر استادان بلندمرتبه حوزه علمیه کسب فیض کرد.
شیخ عباس که به محدث قمی شهرت داشت در روز جمعه، اول ربیع الثانی ۱۳۳۲ قمری، به قصد اقامت وارد مشهد مقدس میشود. علت اقامت وی در مشهدمقدس، تقاضای مرحوم آیت ا... حاج حسین قمی بوده است. حاج شیخ در منزل آیت ا... قمی، اتاقی داشته که در آنجا مینشسته و مشغول کار بوده و از آنجا قبه و بارگاه حضرت رضا (ع) را میدیده است و هر لحظه در موقع مطالعه و نوشتن سر بر میداشته، آن بارگاه ملکوتی پرنور در مقابل دیدگانش قرار داشته و برایش بسیار لذت بخش بوده است. در آن اتاق و با آن وضع و حال، به کار تألیف اثر نفیس و ارزشمند «فوائد الرضویة» اشتغال مییابد.
حاج شیخ عباس قمی، علت اقامت خود در مشهد مقدس را این گونه بیان میکند: «به جهت شدت ابتلا و گرفتاری و کثرت هموم و غموم که بر این داعی روی داد و شرح آن طولانی است، به خاطرم رسید که پناه برم به امام اتقیا و پناه غربا، حضرت ابوالحسن علی بن موسی الرضا (ع) ... پس اسباب سفر مهیا کردم و از دار الایمان قم به صوب ارض اقدس توجه کردم. چندان مراحم الطاف و نعمت از آن رحمت الهی و نعمت نامتناهی در خود مشاهده کردم که هوس مجاورت آن آستانۀ مقدسه را کردم.»
مرحوم شیخ عباس یکی از برجستهترین و موفقترین چهرههای درخشان روحانیت شیعه محسوب میشود که تمام عمر شریف و گران قدرش را در سنگر دفاع از حریم پاک خاندان عصمت و طهارت (ع) و ترویج و تبلیغ این مذهب حقه سپری کرد.
تقوا و پرهیزگاری، زهد و پارسایی، تهجد و شب زنده داری، عشق زائد الوصف به ارائه علوم اسلامی به جامعه و تبلیغ آن، احاطه بر علوم مختلف اسلامی به ویژه حدیث و تاریخ، عشق فوق العاده به خاندان عصمت و طهارت (ع) و روحیات و صفات عرفانی و اسلامی، نام و آثار او را برای همیشه در تاریخ ماندگار کرده است.
به مناسبت هشتادو چهارمین سالگرد مرحوم شیخ عباس قمی گفت وگویی با حجت الاسلام رضا مختاری، رئیس مؤسسه کتاب شناسی شیعه، داشته ایم. او در این گفتگو به بررسی ویژگیهای شخصیتی و سجایای اخلاقی این محدث بزرگ شیعه پرداخته است.
کلاس دوم یا سوم ابتدایی بودم که با اثر مفاتیح الجنان ایشان آشنا شدم. به خوبی به یاد دارم که آن زمان و شاید تا چند سال بعد نمیتوانستم این نام را به درستی تلفظ کنم؛ ولی به اتفاق دوست و همکلاسی عزیزم شهید محمد رضا بهرامی - که در عملیات ثامن الائمهای برای شکستن حصر آبادان به شهادت رسید نزد پدرم و گاهی نزد دو پیرزن از زنان دعاخوان روستا، که هر دو مرحوم شده اند، دعای توسل و کمیل و ندبه را از روی مفاتیح، که با ترجمه مرحوم سید احمد طیبی شبستری چاپ شده بود، میخواندم.
درست به خاطر دارم که تا مدت مدیدی فرق این دو تعبیر را که در صفحه عنوان مفاتیح نوشته شده بود نمیدانستم «ترجمه و شرح مفاتیح الجنان به خط حاج طاهر خوشنویس»؛ «به قلم آقای سید احمد طیبی شبستری» و برای اینکه بدانم در دعای کمیل و ندبه کجا باید مکث کرد، با خودکار علائمی شبیه ویرگول روی مواضع مناسب وقف - گاهی درست و گاهی نادرست - نهادم؛ بعضی را به تشخیص خودم و بعضی را آن گاه که استاد هنگام قرائت مکث میکرد که البته این کار موجب عتاب پدرم شد که «چرا در کتاب دست برده ای؟» هنوز این مفاتیح را در اختیار دارم.
یکی دو سال پس از آن به هنگامی که همراه برادرم، حاج میرزا محمد، در تهران سر کار میرفتم - روزی برادرم به من گفت: «امروز به نماز جماعت آقای محدث زاده میرویم. او پسر حاج شیخ عباس قمی، نویسنده مفاتیح است.» و برایم بسیار جالب بود که فرزند محدث قمی را ببینم.
در آثار محدث قمی معنویت و نورانیت خاصی وجود دارد که چشیدنی و لمس کردنی است و نه گفتنی و نشان دادنی. راستی! چه کسی مانند او در سده اخیر سبب آشنایی عموم شیعیان با ادعیه معصومین (ع) و به تعبیر حضرت امام خمینی، به نقل از استادشان، مرحوم آیت ا... شاه آبادی «قرآن صاعد» شده است؟
چه کسی جز او توانسته است به زبانی ساده و روان به برکت تألیف منتهی الآمال مردم را با تاریخ، فضائل و مناقب معصومین ناآشنا سازد؟ کدام کتاب مانند سفینةالبحار و نفس المهموم، این چنین بین اهل علم دست به دست میشود و از آن استفاده میشود؟ امروز هیچ کس نمیداند چند میلیون نسخه از مفاتیح یا چندصد هزار نسخه از منتهی الآمال منتشر شده است. مسلما ارزش هرکس به اندازه نفع او برای جامعه است؛ چنان که پیامبراکرم به در پاسخ این سؤال که: چه کسی محبوبترین مردم نزد خداست؟ فرمود: «أنفع الناس للناس» و این نشانه برکت در عمر و توفیق است.
درست است که محدث قمی، نه فیلسوف بود، نه عارف اصطلاحی، نه ریاضیدان و نه اصولی، ولی مگر خدمت به مردم و تربیت اخلاقی آنان فقط منحصر به انباشتن اصطلاحات این علوم است؟ بلکه برعکس، بسیار بوده اند کسانی که جامع علوم و انبار اصطلاحات بوده اند؛ ولی کارشان انبارداری اصطلاحات بوده است، نه تربیت مردم و خدمت به جامعه. بسیار بوده اند کسانی که سرمست از دانستن مشتی اصطلاحات؛ ولی سرانجام هم خودشان فراموش شدند و هم آثارشان؛ و کسی خیری از آنها ندید. چه بسیار کتابها و تألیفاتی که عطاران در آنها ادویه پیچیدند! آری، مگر هر کسی مهذب نفوس و هر اثری پایدار است؟
تقریبا همه آثار محدث قمی، چه آنها که برای خواص نوشته، مثل سفینه و نفس المهموم، و چه آنها که برای عموم نوشته، مانند مفاتیح الجنان و منتهی الآمال و منازل الاخره، همگی تاکنون استفاده و مراجعه شده و مایه ازدیاد حسنات و مقامات معنوی وی شده اند. این نکته دلایلی دارد؛ از جمله: حسن سلیقه و خوش ذوقی در تألیف، تسلط بر ادبیات عربی و فارسی و تاریخ و حدیث، همت، پشتکار، اخلاص، پرهیز از خودستایی، زهد و سرانجام عشق شدید به اهل بیت و خاندان رسالت ملی. نیز ترتیب و تنظیم و سهل التناول بودن مفاتیح و دیگر آثار ایشان از دلایل اقبال عمومی به آن هاست. تسلط او بر ادبیات عربی معروف است و صدالبته نه به معنای غور در اختلافات بی حاصل صرفیان و نحویان، بلکه ادبیات به معنای درست آن. ادبیات و نثر فارسی ایشان نیز خوب و بی اشکال است و همین سبب شده است که حتی استادان ادب دانشگاه نیز بر ایشان خرده نگیرند و ایشان را بستایند.
در باب اخلاص و زهد ایشان نیز مطالب بسیار گفته اند. همت والا و پشتکار و طراحی ایشان را میتوان در سفینه مشاهده کرد که چگونه با فقر امکانات و اسباب، کاری چنین سترگ را به تنهایی سامان داد. آنچه در اینجا به اجمال میخواهم به آن بپردازم، عشق شدید محدث قمی به اهل بیت و خاندان رسالت است که در آثارش موج میزند و به اندک مناسبتی خود را نشانمی دهد.
ایشان مقتضیات زمان خویش را میدانست و یک تنه و بدون امکانات و بدون بهره جستن از بیت المال، بهترین خدمتی که در آن عصر از دستش برمی آمد، انجام داد. زهد و پارسایی، فروتنی، راستی و درستی، خداترسی، معادباوری، پرهیز از خودستایی، درد دین داشتن، دین را دگان نکردن، اخلاص و عشق به خاندان رسالت از بارزترین مشخصههای اوست. همین اوصاف و فضایل است که موجب جلب توجه مردم به دین و اصلاح جامعه میشود.
امروزه ما بیش از هر زمان از سویی به محدث قمیها و از دیگر سو، به علامه طباطباییها نیازمندیم. برای تمام جهان تشیع یک مفتی جامع شرایط کافی است؛ البته به فقیهان بسیاری نیاز است؛ ولی یک مفتی جامع شرایط کافی است. آنچه موجب صلاح و سداد جامعه است،های وهو و القاب پرطنطنه و کبکبه نیست؛ بلکه وجود مبلغان وارسته ای، چون امام خمینی (ره)، شیخ عباس قمی، ملا عباس تربتی، شیخ غلامرضا یزدی و علامه طباطبائی است.
مرحوم شیخ عباس قمی به مدت ۲۲ سال در مشهد رحل اقامت گزیده بود. او منبرهای بسیاری در این شهر داشت و مردم مشهد مشتاقانه در جلسههایی که او به سخنرانی میپرداخت، شرکت میکردند. محدث قمی (ره) در ایام ماه رمضان به مشهد میرود و در یکی از سخنرانیهایش سخنانی تند علیه آمریکا میگوید. این سخنان به مذاق طرفداران حزب دموکرات در مشهد خوش نمیآید. در پی این سخنرانی روشنگرانه، گروهی به نام کمیته مجازات حزب دموکرات مشهد، به شدت عصبانی شده و با ارسال نامهای تهدیدآمیز، شیخ عباس قمی را تهدید به قتل میکند.
نامه هتاکانه کمیته مجازات چنین است:
«آقای آقا شیخ عباس قمی! شنیدیم که در منبر از آمریکاییها حرف بد میزنید. اگر شنیده شد که دو مرتبه از اینگونه مزخرفات بگویید و تکذیب نکنید، همین دوشنبه به ضرب گلوله شکمت را پاره و پردود خواهیم کرد.»
کمیته مجازات حزب دموکرات مشهد.
این نامه به دست شیخ عباس قمی میرسد. یادداشت محدث قمی در توضیح این نامه جالب است که مینویسد:
«در چند سال قبل در ماه رمضان احقر منبر میرفتم. در اواخر ماه این کاغذ را برای من فرستادند و آن روز دوشنبه که موعد بود، روز یکشنبه آن، من به دیدن حاجیها رفتم
... تومان دفعتا برای من رسید از حاجیها، همان وقت من هم به حج مشرف شدم و دموکرات هم از بین رفت.»