شهر رنگ وبوی محرم به خود گرفته است؛ پرچمهای سیاه از در خانهها و مغازهها آویزان است و ایستگاههای صلواتی با نوای نوحه خوانیهای حسینی و بوی اسپند پذیرای روح و جان عزاداران است.
اما همه این شعائر، باطنی دارد که آن روح عاشوراست. عاشورا موتور محرکی است که به واسطه آن، اسلام ناب محمدی در میان هزارهزار دشمن خنجربه کمر بسته اش از طاغوتها و مستکبران در طول این هزاروچهارصدسال زنده مانده است.
معجزه عاشورا همین است؛ یزید و یزیدیان در طول زمان پولها خرج کردند و تیغها تیز! ولی عشق حسین (ع) نه تنها کم نشد، بلکه هر روز سوزانتر شد و دلهای بیشتری را گرفتار کرد که جد بزرگوارش فرمود: «ان لقتل الحسین علیه السلام حرارة فی قلوب المؤمنین لا تبرد ابدا».
باطن عاشورا حرکت است، نه سکون؛ قیام است نه قعود و فریاد است نه سکوت. عاشوراییان به ظاهر دریای طوفان زده حسینی را به ساحل امن امان نامه شمر و ابن زیاد نفروختند. اما تاریخ اثبات کرد که این حسین (ع) است که در شبهای تاریک مصباح الهدی است و در دریای طوفان زده عالم، سفینه نجات.
بیشک این نجات بهای عشق به حسین (ع) است، ولی مگر عشق بدون حرکت میشود؟ اگر مجنون است که به عشق لیلی به صحرا آواره شده است و اگر فرهاد که به عشق شیرین بیستون را تیشه میزند و رنج فراق و عشق معشوق، نه تنها مایه عزلت نشینی و گوشه گیری نیست، که اول حرکت است و قیام.
عشق حسین (ع) موتور محرک همه آزادگان عالم است؛ پیشران انسانیت است برای زندگی توحیدی؛ سلاح مظلوم است برای ایستادگی مقابل ظالم؛ فریاد مستضعفان است برای شکستن هیمنه مستکبران.
عاشورا پرچمی است برای انسان ماندن؛ برای انتخاب بین حسینی بودن یا یزیدی شدن که فرمود «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا». ما به حکم انسان بودن هر روزمان در معرض امتحانیم و انتخاب. در زندگی خانوادگی و شخصی، در دادوستد اجتماعی و اقتصادی، در انتخاب سیاسی و روابط بین المللی، مگر میشود ندای «انی سلم لمن سالمکم» سردهیم و به عاشقان حسین (ع) در هر رنگ و لباس و زبانی در سرتاسر عالم عشق نورزیم و مگر میشود «حرب لمن حاربکم» بگوییم و عطش عکس یادگاری گرفتن با یزید را داشته باشیم؟
محرم و صفر سیر سلوک انسانیت است برای انتخابهای فردی و اجتماعی و سیاسی و...، برای حسینی بودن یا یزیدی بودن.
حالا که شهر و کوچه هایش سیاه پوش اباعبدا... (ع) است، شهر دلمان را مهیا حرکت کنیم، دل را منزل به منزل با کاروان حسینی حرکت دهیم، منزل به منزل پای خطبههای حسین (ع) بنشینیم و معرفت بگیریم. روضه به روضه شهدای کربلا، اشک را مهمان چشمه چشممان کنیم و از او مدد بخواهیم که ما را جزو اصحاب آخرالزمانی کاروان ۷۲ نفره اش بپذیرد.