یکی از زیباییهای دین ما توجه به عقلانیت و تفکر است، تا حدی که به طور کلی هدف از دین و بعثت انبیاء الهی رشد دادن این جنبه از وجود بشر بیان شده است. مقام معظم رهبری در یکی از سخنرانیهای خودشان به این جنبه از دین و کلمات گهربار امیرالمؤمنین در نهج البلاغه در این باره اشاره میفرمایند که: درباره بعثت پیامبر (ص) سخنان گوناگونى امکان بررسى کردن و گفتن دارد؛ آنچه امروز براى ما مردم و براى دنیاى اسلام لازم است و باید به آن توجه شود، دو سه نقطه اصلى است: یکى آن نقطه اى است که امیرالمؤمنین (ع) در خطبه نهج البلاغه به آن اشاره فرمود که علت بعثت پیامبر و پیامبران بزرگ الهى را این گونه معرفى کرده است: لِیَستَأدُوهُم مِیثاقَ فِطرَتِهِ وَ یُذَکِروهُم مَنسِىَ نِعمَتِهِ ... وَ یُثیروا لَهُم دَفائِنَ العُقول؛ انسانها را به فطرت انسانى و سرشت انسانیت که همراه با شرف و کرامت است برگرداند؛ نعمت هاى فراموش شده الهى را به یاد آنها بیاورد و خردهاى دفن شده را مبعوث کند.
انسانها به برکت خرد است که میتوانند پیام پیامبران را درک کنند؛ از مشکلات و دشوارى هاى راه نورانى پیغمبران نهراسند و آنها را بتوانند پشت سر بگذارند. به برکت عقل و اندیشه و خرد است که بشریت میتواند از مفاهیم قرآن به درستى استفاده کند.
اگر جامعه اسلامى به همین یک دستور عمل کند، یعنى نیروى فکر را، به کارگیرى اندیشه و خرد را در میان خود یک امر رایج و عمومى قرار بدهد، عمده مشکلات بشر حل خواهد شد؛ عمده مشکلات جامعه اسلامى حل خواهد شد؛ و امام حسین (ع) به عنوان فردی که دین پیامبر را احیا و آن را جاوید کرد، بدون شک احیاکننده همین خرد و عقلانیت دینی است، چیزی که کمتر به آن توجه شده است و در تمام حرکت امام حسین (ع) همین عقلانیت و منطق جلوه دارد، چه در زمان حیات امام مجتبی (ع) که راه تقیه را پیش گرفتند و چه زمانی که قیام را راه حل اصلاح امت پیامبر دیدند.
علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی در مقاله عقلانیت در مکتب امام حسین (ع) بیان کرده اند: کسانی که مى گویند در واقعه عاشورا آنچه که حاکم بود مسئله عشق بود، اشتباه کرده اند. عشق منهاى تعقل یعنى جنون. عشق جداى از مبانى شرع یعنى لاابالى گرى و خودکامگى. عشق به دور از موازین و مبانى یعنى هوس و سرکشى. عشقى در مکتب امام حسین (ع) ارزش دارد که بر اساس فهم و ادراک و تشخیص و تعقل و درایت باشد، نه بر اساس هوى و هوس و غلبه احساسات. پس حسین (ع) را با همین عقلانیت باید شناخت و با همین عقلانیت باید از او پیروی کرد و همین عقلانیت باید در مجالسی که به یاد او برای عزاداری او برپا میشود جلوه گر باشد.
نکته اساسی همین جاست که اگر به این عقلانیت و منطق حسینی توجه نشود و اگر در مجالس و محافل عزاداری و معارفی که بیان میگردد در کنار شوری که ایجاد میشود، شعوری که در این واقعه نهفته است و عقلانیتی که باید در مشی و رفتار پیرو امام حسین (ع) باشد درک و بیان نشود، در واقع از آن بخشی که ضامن سلامت و بقا و جلوگیری از انحراف این مکتب و دستگاه است، غفلت شده است و هر رفتاری که امروز در این بین میبینیم که دستاویز دشمنان برای ضربه زدن به این دین و مذهب و مکتب شده است، به دلیل دوری از همین جنبه مهم و عنصر اساسی به وجود آمده است.
از خداوند بزرگ میخواهیم عقلانیتی که با آن عبادت خودش انتخاب میشود و اوج میگیرد و اعمال با آن به کمال میرسد و از انحرافات و کج رویهای ما با آن جلوگیری میشود به برکت این مکتب نورانی و جلسات عزاداری در ما، جامعه ما متبلور و هر روز پررنگتر و آشکارتر بفرماید.