علی بن مهزیار

به گزارش شهرآرانیوز، شیخ طوسی در کتاب الغیبة و شیخ صدوق در کتاب کمال الدین و تمام النعمة و نیز دلبری در کتاب دلائل الامامة با سند‌های مختلف از تشرف مهزیار اهوازی به محضر امام زمان (عج) می‌گوید بعد از سفر بیستم که این سفرها، وسایل و اسباب آن زمان‌ها بسیار سخت و دشوار هم بود، نیمه شبی در کنار خانه خدا مشغول مناجات بود که یک باره کسی دست بر شانه اش می‌گذارد و از مهزیار اهوازی می‌پرسد: تو اینجا منتظر کسی هستی؟

مهزیار می‌گوید: بله آقا من ۲۰ بار به حج آمده ام به قصد زیارت امام زمان خودم. بعد نقل می‌کند که آن آقا به من گفت تا نیمه شب آنجا بمان تا من برگردم و تو را به دیدار امام زمانت ببرم، مهزیار دل توی دلش نبود، نیمه‌های شب می‌بیند که بله آن شخص بازگشت و سوار اسب شدند و راه افتادند. طی مسیر علی بن مهزیار افسار اسب را خیلی محکم در دست گرفته بود.

آن آقا به ایشان می‌گوید چرا این قدر محکم افسار اسب را گرفتی؟ می‌گوید می‌خواهم نیفتم. آن آقا به علی بن مهزیار می‌گوید: اینجا سرزمینی است که جز ملائک خدا راه به آن ندارند آسوده باش. از راه دور چشمم به خیمه‌ای سبز افتاد. این آقا که نائب و نماینده حضرت بود رفت و از ایشان اذن ملاقات گرفت.

من رفتم به محضر امام زمان (عج) حضرت از من پرسیدند: علی بن مهزیار چرا تا الان تأخیر داشتی؟ ما صبح و شب منتظر تو بودیم یا علی، می‌گوید من هول شدم چه جوابی بدهم؟ گفتم تا حالا کسی نبوده که من را محضر شما بیاورد.

امام گفتند: خیر سه دلیل دارد. من همه این روایت را برای شما بازگو کردم برای این سه دلیل، یک کثَّرْتُمُ الْأَمْوَالَ، رفتن به دنبال دنیا تا جایی که بخواهیم دنیا را به استخدام خودمان در بیاوریم خوب است، ولی گاهی می‌بینید ما به استخدام دنیا درآمده ایم.

ما در خدمت خانه و ماشین و ... شده ایم. اینجا بد می‌شود، حضرت گفتند دلیل دوم وَ تَجَبَّرْتُمْ عَلَی ضُعَفَاءِ الْمُؤْمِنِینَ، شما به ضعیفان مؤمنین از بالا به پایین نگاه می‌کنید. افراد را دسته بندی می‌کنید. از امام هفتم نقل شده است اگر به کسی به خاطر جایگاه او محکم‌تر سلام کردی و توجه کردی تا به کسی که اموال کمتری دارد خدای عالم مزه ایمان را از وجودت می‌گیرد.

این یک دلیلی برای تشرف نیافتن ماست، رویکرد ما به دیگران و نگاه مقتدرانه و از بالا به پایین به بندگان خدا و، اما دلیل سوم، حضرت گفتند: وَ قَطَعْتُمُ الرَّحِمَ الَّذِی بَینَکمْ بین شما قطع رحم اتفاق افتاده است. شاید این دلیل را کمتر شنیده باشید. اغلب می‌گویند گناه کردن و ... باعث تشرف نیافتن به محضر امام زمان (عج) می‌شود. بله. این موارد هست، اما به این نکات هم توجه کنیم.

اینکه چرا ما صله رحم نمی‌کنیم رفت وآمد نمی‌کنیم شاید دلایل زیادی داشته باشد، ولی یکی از این دلایل را که من می‌خواهم توجه کنید، این است که ما فکر می‌کنیم دیگران باید از هر عیب و اشتباهی مبرا باشند تا با آن‌ها معاشرت کنیم به ویژه در بین نگاه‌های مذهبی این آفت هست.

کسانی که ایمان متوسطی دارند، ایمان ضعیفی دارند چندان با این افراد معاشرت و رابطه ندارد، این هنر نیست برای منتظر امام عصر (عج) که رابطه خانوادگی اش را قطع کند به این دلایل، شخصی رسید محضر امام باقر (ع)، امام از آن شخص پرسید از فلان قبیله چه خبر داری؟ شخص گفت: من هیچ خبری از ایشان ندارم و از آن‌ها بیزارم. حضرت گفتند: چرا بیزاری؟ گفت، چون آن‌ها افرادی نیستند که در دین داری شان سفت و سخت باشند.

حضرت باقر (ع) تعجب کردند و گفتند؛ این اگر بخواهد برای ما ملاک باشد من امام باقر که اولا هستم که از مثل تویی مبرا باشم، چون توام درجه ایمانت نسبت به من خیلی پایین‌تر و متفاوت است! این چه ملاکی است. ببینید اهل بیت اجازه نمی‌داده اند رویکرد افراد در رفت وآمد ملاک ایمان و سطح آن باشد، چون اساسا ایمان درجات دارد.

بله مواردی هست که در روایات آمده که ارتباط خود را با آن‌ها قطع کنید، مثلا شارب الخمر، اما نسبت به دیگر افرادی که یک سری اشتباهات کوچکی دارند نباید رابطه خانوادگی و صله رحم انجام نشود. باشد که از زمره یاران امام زمان (عج) قرار بگیریم.