به گزارش شهرآرانیوز، این مراسم با حضور مسعود سنجرانی، مترجم اثر و دکتر منصور معتمدی، استاد دانشگاه و منتقد در حوزه ادیان، برگزار شد. بر اساس توضیحاتی که مرتضی صفایی، میزبان این برنامه، در ابتدای نشست ارائه کرد، «در دفاع از خدا» جدیترین کتاب آرمسترانگ است که به فارسی ترجمه شده است.
در بخش ابتدایی برنامه، مسعود سنجرانی بهعنوان مترجم با مخاطبان این برنامه گفتوگو کرد. او در ابتدا قصه آشناییاش را با کتاب «در دفاع از خدا» بیان کرد که به فعالیت مجله «کتاب ما» برمیگردد. سنجرانی در ابتدا مطلبی درباره آرمسترانگ در این مجله میخواند، سپس مطلبی دیگر درباره کتاب «در دفاع از خدا» توجهش را به خود جلب میکند و همین میشود که در جستوجوی اندیشه و بهقول خودش حرف حساب این نویسنده، تصمیم به ترجمه این کتاب میگیرد.
یکمجلهای توسط خانه کتاب از اواسط دهه هفتاد تا اواسط دهه نود چاپ میشد بهنام «کتاب ما» که آثار مهمی را معرفی میکرد. مطالبی که درباره آرمسترانگ در آن مجله ترجمه میشد را خواندم. خیلی برایم راهگشا بود. دوست داشتم ببینم این نویسنده چه اندیشهای دارد و چه میگوید. وقتی این مطالب را میخواندم، از وسعت دید این نویسنده، از منابعی که به آنها ارجاع داده بود و استحکام کارش متعجب شدم و این نکته برایم جالب بود که آرمسترانگ میگوید کاری به رد و تأیید خدا ندارم. خدا آن چیزی است که من دریافت میکنم. این کتاب انگار یک نگاه دیدارشناسانه است به خدا؛ اینکه «آنچه ما خدا مینامیم، چه نقشی در تاریخ بشر داشته است».
مترجم «در دفاع از خدا» در ادامه صحبتهایش آرمسترانگ را بیشتر معرفی کرد: آمسترانگ کاتولیک تعلیمدیده است، اما پس از مدتی راهبگی را ترک میکند و ادبیات انگلیسی میخواند و در مسیرش حتی به اندیشههای ضدخدایی گرایش پیدا میکند، اما پس از آن برمیگردد و طور دیگری خدا را میبیند و این مسیر ۶۰ سال طول میکشد.
سنجرانی با بیان اینکه ترجمه کتاب نزدیک به سه سال طول کشیده است، یادآور شد: این کار ترجمه صرف نبود، ناچار بودم برای این کار پژوهش و جستوجو کنم. از این رو هم میآموختم و هم ترجمه میکردم.
مترجم کتاب «در دفاع از خدا» در پایان صحبتهایش از دشواریهای ترجمه سخن گفت، از جمله اجبار مترجم به واژهسازی، زیرا بهعقیده او زبان فارسی نتوانسته است پابهپای تحولات جهان و مفاهیم تازه پیش برود و این مسئله گاه مترجم را ناچار به واژهسازی میکند.
دکتر معتمدی پیش از آغاز نقد آثار آرمسترانگ بهویژه «در دفاع از خدا» حدود نیمقرن از فعالیتها و محور اصلی این نویسنده را پرداختن به خدا عنوان کرد.
معتمدی در ابتدای صحبتهایش چهره واقعگرایانهای از آرمسترانگ به مخاطبان ارائه و تأکید کرد: آرمسترانگ نظریهپرداز نیست، بلکه او یک مؤلف است.
او در یک تعریف تمثیلی درحالیکه نظریهپردازانی از جمله فروید را به چشمه تشبیه میکند، آرمسترانگ را در مقام یک مغنی میبیند که آبهای جریانهای مختلف را کانالیزه میکند و بهدست دیگران میرساند. شاهد این ادعا را هم در ارجاعهایش عنوان میکند که همگی به منابع انگلیسی محدود میشود، حتی وقتی میخواهد از عهد عتیق سخن بگوید یا حتی قرآن.
معتمدی در بخشی از صحبتهایش به این نکته اشاره کرد که آرمسترانگ نویسندهای است که برای عامه مردم و باتوجهبه مسائل روز دست به قلم میبرد. برای مثال وقتی موضوع حمله تروریستی به برجهای دوقولی آمریکا مطرح میشود و زمانی که اسلامستیزی و اسلامهراسی بالا میگیرد، این نویسنده نظرش را طور دیگری بیان میکند.
به گفته او این نویسنده معتقد است این حمله تروریستی ارتباطی با دین اسلام ندارد و دلایلی دیگر برای آن برمیشمارد.
اسطوره مؤلفه دیگر نویسنده «در دفاع از خدا» است که معتمدی به آن اشاره کرد. بهگفته او یکی از ارکان نویسنده پرداختن و نگاه به اسطوره است.
او دراینباره گفت: در دورههای مختلف که اسطوره را بررسی میکردند، هیچکس دنبال این نبود که این اسطورهها حقیقت دارند یا نه! اما از اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ به اسطوره در کنار دینشناسی پرداخته شد و جایگاه والایی یافت، بهگونهای که در نقد ادبی و هنر هم جایگاه پیدا کرد. ازاینرو، توجه ویژه آرمسترانگ به اسطوره و معنابخشی او در این زمینه از مؤلفههای مهم این نویسنده است.
معتمدی در ادامه درحالیکه شفقت و مهرورزی را از دیگر مؤلفههای مهم این نویسنده برشمرد، از باورستیزی هم بهعنوان دیگر ویژگی آرمسترانگ یاد کرد و به این نکته اشاره کرد که آنچه مورد تأکید اوست، راستکرداری است.
معتمدی در ادامه نقدهایی به دیدگاه نویسنده وارد کرد که مقصردانستن مدرنیته و گمشدن بهشت معنوی بهدلیل پیشرفت علم و مدرنشدن جهان از این موارد است.
بهاعتقاد معتمدی، در ۱۵۰ سال تحولات بسیاری در حساسیتهای اخلاقی بشر ایجاد شده که همگی حاصل دنیای مدرن است و نمیتوان گفت بهشت معنوی در گذشته گم شده است.
مصادره به مطلوب بودن، نقد دیگر این استاد دانشگاه به نویسنده است. معتمدی معتقد است نویسنده در اثبات موارد مؤیدها را میبیند، اما نقضها را نمیبیند.
صحبتهای پایانی معتمدی به ترجمه کتاب اختصاص یافت. او ترجمه «در دفاع از خدا» را ترجمهای روان و بسیار کمغلط توصیف کرد و از تلاش مترجم برای استفاده از واژههای فارسی قدردانی کرد.