زیارت؛ حادثه یا فرایندی است که در زمان معیّنی رخ میدهد. پس زیارت ماندگار چیست؟ زیارت ماندگار زیارتی است متعالیه که آثار و برکات آن مستمر و پایدار باشد. زیارتی که ماندگار است، هفت ره آورد دارد:
یک؛ تعمیق عواطف. یعنی عواطف دینی ام، عواطف مذهبی ام، عواطفی که به ائمه و اهل بیت (ع) دارم، باید تصحیح و تعمیق شود. این ره آورد زیارت است، نه تنوری که گرم شده و فوری سرد شود. اگر عواطف من تصحیح و تعمیق شود، تنور گرم میماند.
دو؛ افزایش معرفت. قاعدتاً من زائر با معرفت میروم؛ ولی انتظار میرود با معرفت بیشتر برگردم.
سه؛ تحول رفتار. این زیارت باید تأثیری در کنش، رفتار و عملکرد من داشته باشد.
چهار؛ ره آورد مواجهه مناسکی در زیارت، اندیشه و درک عمیق بندگی خداوند است؟ راحت شدن از تکلیف است؟ نفس راحت کشیدن است که مثلاً خوب شد نمازم را خواندم، خیلی شادم، رفع تکلیف شد؟! اگر اسقاط تکلیفی نگاه کند خوب است؟! مسلماً چنین نیست؛ بلکه سیر زیارت از متعارف به متعالی، عبور از احساس راحت شدن از بار سنگین تکلیف، به درک عمیق بندگی خداوند است.
پنج؛ اصلاح انگارهها در زیارت. یعنی انگارهها و تصویرهای ذهنی، حقیر و خرافی را که در شأن ائمه و اهل بیت (ع) نیست از ذهن خود کنار نهیم و انگارههای متعالی پیدا کنیم. وقتی منِ زائر از زیارت متعارفه به زیارت متعالیه حرکت میکنم که بتوانم انگارههای ذهنی ام را از انگارههای پست، فرومایه و ناقص به انگارههای متعالی برسانم و این، داستان بسیار سخت و دشواری است. علتش هم این است که میتوانم احساسم، شناختم، رفتارم و مناسکم را ببینم؛ اما انگارهها در لایههای پنهان ذهن من است. انگارهها و نقاشیهای پنهان در ذهن، خیلی چیزها را به دست گرفتند، از جمله احساس و رفتار من را.
شش؛ دستیابی به تجربه حضور. درک و تجربه حضور در بالاترین مرتبه و به نحو خالص، ره آورد ویژه زیارت متعالیه و ماندگار است.
هفت؛ تحول وجودی. این ره آورد، ژرفتر و ماندگارتر است که برای تمام عمر و چه بسا برای نسلهای بعدی زائر استمرار مییابد. به عنوان مثال داستان فضیل عیاض خیلی معروف است. با شنیدن آیه (أَلَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ...) (حدید/۱۶) تحول و انقلاب درونی عمیق و به عبارتی تحول وجودی برای فضیل ایجاد کرد. منظور از تحول وجودی در زیارت این است که فرد بر اثر آن و نیز شش ارتباطی که ذکر شد، تمام وجودش دگرگون شود، تو گویی بار دیگر تولد یافته!
اکنون دیگر رفتارها و احساساتش نیز عوض میشود؛ بنابراین تعریف ما از زیارت متعالیه میتواند این گونه باشد: زیارت متعالیه زیارتی است که به «وجود» من چنگ زند و آن را دگرگون سازد، نه فقط افکار و احساس و رفتار مرا؛ چون این احساسات فرو میکشد و این رفتارها نیز بر سر جای خود برمی گردد. میتوان گفت زیارت متعالیه زیارتی است که در تمام وجود من چنگ میزند و وجود مرا منقلب کرده و تغییر میدهد، گویی وجود قبلی رفت و وجود جدیدی آمد. اگر بگوییم چنین زیارتی متعالیه است، تازه به این نتیجه میرسیم که زیارت متعالیه چگونه حاصل میشود.
زیارت متعالیه کمال زیارت است و از مواجهههای هفت گانۀ مذکور و ره آوردهای آن روزی میخورد؛ یعنی اگر من اسیر آن پندارها و القائات شیطانی باشم، مرا رهزن است و به تحول وجودی نمیرسم. اگر هم در مواجهه هیجانی و رفتاری و باوری، اهل افراط یا تفریط باشم، نمیتوانم به این تحول دست یابم؛ بنابراین برای رسیدن به این زیارت متعالیه و ماندگار باید از هفت گردنه مذکور عبور کرد که البته این هفت گردنه نیز صعب العبور است.
تفصیل این سخن در کتاب «هشت گام تا زیارت متعالیه»، به یاری خداوند، در دست چاپ است و خدمت عزیزان به زودی ارائه میشود.