توجه کردن به القاب اهل بیت (ع) یکی از راههای شناخت و نزدیک شدن به مقامات معنوی این بزرگواران است. به عنوان مثال میدانیم که لقب امام هفتم ما کاظم (ع) است و به این حضرت کاظم الغیض میگفتند یا اینکه لقب امام چهارم ما علی بن حسین (ع)، سجاد، به معنی بسیار سجده کننده است و ایشان را به این لقب میشناختند.
همین طور وجود نازنین امام هشتم را فرمودند رضا که به صفت رضایتمندی ایشان اشاره دارد.
هنگامه ارتباط گیری ما با حضرات معصومین (ع)؛ هنگامه توجه به مقامات آنها و صفات ویژه اولیای خداست. به همین عنوان توجه به صفت رضایتمندی که نسبت به امام هشتم (ع) بیان میشود، خودش میتواند یکی از نکاتی باشد که در زمان زیارت ایشان به آن توجه شود. همان طور که ما در زیارت امین ا... هم میگوییم خدایا به ما حال و توجهی بده که به قضای تو راضی باشیم.
میشود به زیارت ایشان رسید و همه مقدمات را هم در زیارت به آن توجه کرد، اما، چون این حال و مقام در ما نباشد کم بهرهترین باشیم در هنگامه تشرف به ائمه معصومین.
این مفهوم رضایتمندی چطور به دست میآید؟ یکی از راههای دستیابی به این رضایت این است که توجه کنیم ما فهممان نسبت به عالم محدود است. همانی که قرآن میفرماید چه بسا از چیزی خوشتان نمیآید، اما به نفعتان است.
یعنی قدرت کنونی ما نسبت به نفعمان درباره این موضوع محدود است و این گونه میشود که خدا میگوید خیلی چیزها هست که به نفع شما نیست؛ اما ما آن را خوش میداریم یا اینکه به نفع ماست و ما آن را مطلوب ندانیم.
قسم دومی که چگونه میشود به رضایتمندی رسید بعد از اینکه متوجه شدیم قدرت درک ما برای تشخیص مضار و منافعمان کم است، این است که متوجه باشیم خدای متعال، مناسبات عالم را براساس حکمتش میچیند، که «و هو الحکیم و الخبیر»
ما بسیاری از حکمتهای پروردگار را نمیتوانیم درک کنیم و از قوای ادراکی ما خارج است؛ اما ما باید یقین پیدا کنیم که خدای عالم هیچ تقدیری را بدون حکمت برای ما قرار نمیدهد.
اینکه انسان مطمئن باشد که او که رب ماست و مربی و تربیت کننده ماست هیچ وقت خیر ما در یک مسئله را نادیده نمیگیرد، بلکه هر آنچه برای ما تقدیر میکند، خیر ماست. براساس تربیت خدای عالم هر آنچه برای ما در زندگی سر راهمان قرار میگیرد، خیر ماست.
همان طور که هر آنچه در کربلای سیدالشهدا میبینید، در آن مسئله همه میگویند خیلی مسئله باور نکردنی ست که سپاهی که به ظاهر شکست میخورد و خاندانش به اسارت میرود، پیروز عالم است و شما میبینید که امروز بعد از هزاروچهارصد سال در سالگرد مراسم چهلم ایشان، بالغ بر دهها میلیون نفر در مراسم او شرکت میکنند.
این نشان مید هد که حسین بن علی وقتی که به تقدیر الهی و حکیم بودن او راضی است بعد اتفاقاتی که در پی او میافتد برای تربیت جامعه بشریت و زیبا زندگی کردن آنها از قبل هدایتهایی است که خدای متعال آنها را از دستان با برکت سیدالشهدا برای جمیع بشریت جاری کرده است.
در ایام اربعین ما میبینیم که شیعه، سنی، کلیمی، دروزی، زرتشتی و از دیگر ادیان آنجا حضور پیدا میکنند چرا؟ چون خیر را در بارگاه این امام بزرگ جست وجو میکنند و مییابند.
بعد از درک این دو نکته میتوان نجات پیدا کرد، همان طور که مادر موسی به خدای خودش اعتماد کرد، در قرآن آمده «ما به مادر موسی الهام کردیم که: «او را شیر ده؛ و هنگامی که بر او ترسیدی، وی را در دریا (ی نیل) بیفکن؛ و نترس و غمگین مباش، که ما او را به تو بازمی گردانیم، و او را از رسولان قرار میدهیم!» سوره قصص، آیه ۷. این از عجایب هستی است.
اینکه انسان در بدو مسئله به حکمت خدا فکر کند سخت است، این بچه را میخواهند از بین ببرند، اما من با دست خودم ظاهرا بچه را رها کنم؟ اما خدای عالم میگوید تو راضی به تقدیر من باش، من او را بازمی گردانم، پیامبر باز میگردانم! تک تک مفاهیمی که در قرآن آمده است خیلی عمیق هستند. ان شاءا... این مقام رضایت و رضایتمندی برای همه ما محقق شود.