مشارکت ۲۸۰ هزار نفر در نماز عید فطر مشهد زمان تشییع پیکر دو شهید انفجار کلانتری در مشهد اعلام شد عید فطر، جشن پرنشاط شکرگزاری رهبر انقلاب در خطبه های نماز عید فطر: ماه رمضان یک پدیده توحیدی است| پاسخ ایران به هر شرارتی ضربه متقابل و محکم است+ فیلم اللهُ اَکبَرُ وَ لِلّهِ الحَمد | روایت شهرآرانیوز از اقامه باشکوه نماز عید فطر در حرم مطهر رضوی حال و هوای ویژه حرم مطهر رضوی در آستانه عید سعید فطر (۱۰ فروردین ۱۴۰۴) زیباسازی حرم امام‌رضا(ع) با ۳۰ هزار بوته گل به‌مناسبت عید فطر اعلام روز عید فطر از سوی دفتر آیت‌الله سیستانی میزان زکات فطریه سال ۱۴۰۴ براساس نظر مراجع تقلید اسکان ۱۷ هزار زائر نوروزی در مساجد مشهد تا ۱۰ فروردین ۱۴۰۴ | افزایش ظرفیت اقامت شبانه تا ۵۰ هزار نفر در صورت نیاز خداحافظی مردم روزه دار با سفره‌های افطاری ساده| ای ماه خدا دلمان برایت تنگ می‌شود برگزاری نماز عید فطر در حرم مطهر رضوی به امامت آیت‌الله علم‌الهدی از دعا تا زکات فطریه | اعمال عید فطر و حکمت‌های آن +فیلم اعلام روز عید فطر توسط دفتر آیت‌الله سیستانی عربستان فردا (یکشنبه ۱۰ فروردین) را عید فطر اعلام کرد آیا پرداخت فطریه مهمان به عهده میزبان است؟ برگزاری نماز عید سعید فطر در بیش از ۶۰۰ مسجد مشهد مقدس | مردم ساعت دقیق برگزاری نماز را از مسجد محل خود جویا شوند ویدئو | جزئیات برگزاری نماز عید سعید فطر در تهران اعلام شد هلال ماه شوال با چشم غیرمسلح در شامگاه یکشنبه ۱٠ فروردین ۱۴۰۴ رؤیت می‌شود
سرخط خبرها

عکس روی داشبورد

  • کد خبر: ۱۲۶۲۹۵
  • ۲۹ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۸:۳۷
عکس روی داشبورد
حمید سبحانی - عکاس و نویسنده
حمید سبحانی
نویسنده حمید سبحانی

روی داشبورد تاکسی کاغذی چسبانیده شده بود و با قلم نی نوشته شده بود «راننده ناشنواست لطفا با اشاره صحبت کنید» کنار نوشته یک عکس برش خورد قدیمی بود، از آن عکس‌های قدیمی حرم و بارگاه؛ یک زن و مرد با دو بچه، یکی در آغوش مادر و دیگری دست در دست پدر، ایستاده بودند جلو پرده نقاشی تصویری از صحن حرم امام رضا (ع).

مرد که سوار تاکسی شد و چشمش افتاد به نوشته روی کاغذ، خودکاری از کیفش درآورد و روی تکه کاغذی درشت نوشت «دربست» و داد دست راننده. بعد هم روی نقشه گوشی آدرسی را نشان داد و از راننده خواست برود به آن نقطه.

راننده ماشین را روشن کرد، دستی روی عکس کشید و بعد حرکت کرد.

مسافر لحظاتی به عکس خیره شد و در همین حین راننده انگشت اشاره اش را گذاشت روی بچه در آغوش مادر و بعد سمت خودش گرفت. مسافر هم زمان با اشاره دست گفت: آها این شمایی! راننده با لبخندی سرش را چندبار به نشانه تأیید تکان داد.

مسافر گفت: هیچی بغل مادر نمی‌شه! آدم اگه صدسالش هم بشه بازم احتیاج به بغل مادرش داره به لمس کردن دستاش؛ اما حیف که ما زود محروم شدیم ازین نعمت. از وقتی بچه بودیم مادر من چهارشنبه به چهارشنبه می‌رفت حرم زیارت، عشقش امام رضا (ع) بود، می‌گفت شما و آبجی ات رو از امام رضا (ع) دارم. روزی که تو آی سی یو زیر اون همه کابل و لوله دیدمش، کبدش جواب نمی‌داد.

سه تا چهارشنبه رفتم حرم به امام رضا (ع) التماس کردم مادر منو نگهدار ولو شده روی ویلچر، روی تخت، اما باشه برای من، خودم نوکری شو می‌کنم، اما نشد و رفت. منم با امام رضا (ع) قهرکردم!

صورت مسافر خیس از اشک شده بود، راننده هم که همراه مسافر گریه می‌کرد یک دستمال کاغذی داد به مسافر. مرد که صورتش را خشک کرد به راننده گفت: تو مگه می‌فهمی من چی می‌گم که گریه می‌کنی؟
راننده فقط لبخند زد.

مسافر ادامه داد: می‌دونی مادرم قبل اینکه بره بیمارستان و هنوز حالی براش باقی بود می‌گفت: از خدا خواستم تا وقتی زنده باشم که اسیر تخت و ویلچر نشده باشم، مزاحمتی برا بقیه نداشته باشم، اینو به امام رضا (ع) هم گفتم.

شاید امام رضا (ع) ترجیح داده بود صدای مادرم رو بشنوه
راننده نیم لبخندی زد و سرش را تکان داد. چند دقیقه‌ای سکوت توی تاکسی حکم فرما بود. مسافر دوباره دست کرد توی کیفش و کاغذی درآورد و درشت نوشت «حرم» کاغذ را گرفت جلو راننده و هم زمان با اشاره گفت دور بزن بریم اینجا.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->