رونق بازار هنر جانبازان و معلولان در جشنواره «همام» | ۸۰ درصد آثار دوره گذشته به فروش رسید آغاز یک حرکت هنری مبارک در نماز جمعه تهران کتاب «مناظرات امام رضا علیه السلام، با ارباب مذاهب» روانه بازار نشر شد ثبت‌نام بیش از ۱۲۰ هزار نفر در عمره دانشگاهیان سراسر کشور مرحله مقدماتی بخش معارفی چهل و هشتمین دوره مسابقات سراسری قرآن کریم برگزار می‌شود مشهد به برکت مضجع شریف امام رضا(ع) به قطب دیپلماسی و گردشگری منطقه‌ای تبدیل شده است هفتمین جشنواره موسیقی و سرود سازمان بسیج هنرمندان فراخوان داد اولویت‌های جدید حج تمتع اعلام شد (۲۶ مهر ۱۴۰۴) کنگره بین‌المللی علمی «عالم مجاهد شهید سیدحسن نصرالله» برگزار می‌شود + جزئیات هیئت داوران شانزدهمین جشنواره سراسری تئاتر مردمی «بچه‌های مسجد»معرفی شدند مرد سال فوتسال آسیا جایزه خود را به محضر امام زمان(عج) تقدیم کرد ادای نماز قضا بعد از فوت والدین بر عهده کدام فرزند است؟ مردی به زلالیِ آب! | یادی از سردار شهید نورعلی شوشتری هم‌زمان با سالروز شهادتش معیارساده‌ای که جهان را به بهشت تبدیل می‌کند بال پرواز | بررسی عوامل پررنگ شدن حضور قلب و خشوع در نماز جهاد تبیین در هیئت‌های مذهبی، راهبرد اصلی در جنگ قبضه افکار عمومی برنامه عملیاتی سه‌ساله حوزه علمیه خراسان آماده ارائه به شورای عالی شد شهید یحیی سنوار قهرمان همیشه‌زنده دلیل کاهش بازدید از موزه‌های آستان قدس رضوی نسبت به سال ۱۴۰۳ چیست؟ مدیر حوزه‌های علمیه کشور: تبلیغ بدون پشتوانه پژوهشی تاثیرگذار نیست
سرخط خبرها

زیارت در سه پرده

  • کد خبر: ۱۲۷۱۲۲
  • ۰۵ مهر ۱۴۰۱ - ۱۵:۳۷
زیارت در سه پرده
سیدمحمدرضا هاشمی - روزنامه نگار

زائران پیاده- تماشای زائران پیاده در جاده چناران- مشهد که جاده را به صورت برعکس به سمت مشهد می‌آیند، از پشت شیشه بخار گرفته مینی بوس مشهد- چناران حال عجیبی دارد. چه چیزی باعث می‌شود آدم بدون در نظر گرفتن سرما و گرما و دوری راه، کمر همت ببندد و پای پیاده راهی حرم شود؟ بعضی هایشان خانوادگی، بعضی‌ها چند نفری و بعضی دیگر تنها با یک قفس که درون آن یک کبوتر نذر حرم است.

سلام- یک بار داشتم با مینی بوس‌های مشهد- چناران کله صبح می‌رفتم دانشگاه امتحان بدهم. من طبق معمول در یکی از صندلی‌های جلو نشسته بودم و زل زده بودم به جاده. مینی بوس بعد از «ساغروان» ایستاد تا مسافر پیاده کند، هنوز داشت گاز می‌داد تا دوباره بیفتد روی آسفالت جاده که من چشمم افتاد به پیرمردی که با دوچرخه آمد کنار جاده، رو به مشهد دست به سینه ایستاد و به امام رضا (ع) سلام کرد. همه این اتفاقاتی که برایتان نوشتم در ۵ ثانیه افتاد،  اما سال هاست که من وقتی یاد آن لحظه می‌افتم، به این فکر می‌کنم که آن آقا چند سال است از روستا تا کنار جاده رکاب می‌زند، سلام می‌دهد و می‌رود؟ این قصه سلام دادن ما مشهدی‌ها به آقا امام رضا (ع) از آن چیز‌هایی است که خیلی‌ها به این همسایگی حسودی شان می‌شود.

عکس با حرم- سال ۱۳۹۳ که کابل زندگی می‌کردم، یک بار رفتم خانه عموی پدرم. خانه شان جایی بود که به آن «قلای نو» می‌گفتند. جایی بود که آخر دنیا را برایت تداعی می‌کند. همین که نشستیم و داشتیم حال و احوال می‌کردیم، دیدن یک قاب عکس بر روی دیوار خانه شان من را پرت کرد در کوچه پس کوچه‌های اطراف حرم. عکسی که در یکی از عکاسی‌های اطراف حرم گرفته شده بود. عموی پدرم و عموی مادرم پشت به یک نقاشی از صحن انقلاب ایستاده بودند و عکاس شاتر را چکانده بود. عکسی که در اوایل دهه ۵۰ ثبت شده و معلوم نیست در طول این سال‌ها که بر روی دیوار خانه عمو در کابل بوده است، چه چشم‌هایی با دیدن آن هوایی مشهد و حرم شده اند. عمو داشت خاطرات آن روز‌ها را تعریف می‌کرد و یک دل سیر برای امام رضا (ع) اشک می‌ریخت.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->