آیت‌الله علم‌الهدی: فرهنگ بسیجی محور عمل کارگزاران نظام باشد | هیچ منطقی در گرانی‌های بازار نیست آیت‌الله علم‌الهدی: بسیجیان دانشجو و طلبه، نگهبان اعتقادی جریان بسیج هستند+ویدئو پیکر مطهر ۱۴ شهید گمنام دفاع مقدس در استان خراسان رضوی تشییع می‌شود رئیس کمیته امداد: خیرین بازوان انقلاب در خدمت‌رسانی به نیازمندان هستند جمع‌آوری ۴۰ میلیارد تومان کمک برای مردم غزه و لبنان توسط خیرین و هیئت‌های مذهبی کشور قصه آقای راستگو | یادی از حجت‌الاسلام محمدحسن راستگو، روحانی نام‌آشنای مشهدی مروری بر روایات ائمه اطهار (ع) درباره عقل | بهترین نعمت برای دنیا و آخرت نصرت الهی در پرتو صبر و پایداری دهک‌بندی ارائه خدمات به ایثارگران از بودجه حذف می‌شود خوش‌به‌حال گردو‌ها اعتکاف ماه مبارک رجب با حضور ۱۵۰۰ معتکف در حرم امام‌رضا(ع) برگزار می‌شود + فیلم (۳۰ آبان ۱۴۰۳) مروری بر زندگی و خدمات استاد «مهدی ولائی»، مأمور ثبت‌احوال نسخه‌های خطی حرم امام‌رضا(ع) زیارت، مدارِ معرفتیِ تربیت لبخند بزن تا سعادتمند شوی | مروری بر بیانات امام رضا (ع) درباره شادی و سرور خانه‌هایی که حکم بهشت را دارند «پدر»؛ مایه رحمت، مظهر قدرت | بررسی بایدهای نقش پدر خانواده براساس آموزه‌های دینی رونمایی از پایگاه تخصصی «مقاومت» در کتابخانه آستان قدس رضوی (۲۹ آبان ۱۴۰۳) برگزاری انتخابات مجمع عمومی اتحادیه مؤسسات و تشکل‌های قرآنی در مشهد کاهش مصرف برق در حرم مطهر امام رضا(ع) درراستای مصرف بهینه‌ انرژی
سرخط خبرها

زیارت در سه پرده

  • کد خبر: ۱۲۷۱۲۲
  • ۰۵ مهر ۱۴۰۱ - ۱۵:۳۷
زیارت در سه پرده
سیدمحمدرضا هاشمی - روزنامه نگار

زائران پیاده- تماشای زائران پیاده در جاده چناران- مشهد که جاده را به صورت برعکس به سمت مشهد می‌آیند، از پشت شیشه بخار گرفته مینی بوس مشهد- چناران حال عجیبی دارد. چه چیزی باعث می‌شود آدم بدون در نظر گرفتن سرما و گرما و دوری راه، کمر همت ببندد و پای پیاده راهی حرم شود؟ بعضی هایشان خانوادگی، بعضی‌ها چند نفری و بعضی دیگر تنها با یک قفس که درون آن یک کبوتر نذر حرم است.

سلام- یک بار داشتم با مینی بوس‌های مشهد- چناران کله صبح می‌رفتم دانشگاه امتحان بدهم. من طبق معمول در یکی از صندلی‌های جلو نشسته بودم و زل زده بودم به جاده. مینی بوس بعد از «ساغروان» ایستاد تا مسافر پیاده کند، هنوز داشت گاز می‌داد تا دوباره بیفتد روی آسفالت جاده که من چشمم افتاد به پیرمردی که با دوچرخه آمد کنار جاده، رو به مشهد دست به سینه ایستاد و به امام رضا (ع) سلام کرد. همه این اتفاقاتی که برایتان نوشتم در ۵ ثانیه افتاد،  اما سال هاست که من وقتی یاد آن لحظه می‌افتم، به این فکر می‌کنم که آن آقا چند سال است از روستا تا کنار جاده رکاب می‌زند، سلام می‌دهد و می‌رود؟ این قصه سلام دادن ما مشهدی‌ها به آقا امام رضا (ع) از آن چیز‌هایی است که خیلی‌ها به این همسایگی حسودی شان می‌شود.

عکس با حرم- سال ۱۳۹۳ که کابل زندگی می‌کردم، یک بار رفتم خانه عموی پدرم. خانه شان جایی بود که به آن «قلای نو» می‌گفتند. جایی بود که آخر دنیا را برایت تداعی می‌کند. همین که نشستیم و داشتیم حال و احوال می‌کردیم، دیدن یک قاب عکس بر روی دیوار خانه شان من را پرت کرد در کوچه پس کوچه‌های اطراف حرم. عکسی که در یکی از عکاسی‌های اطراف حرم گرفته شده بود. عموی پدرم و عموی مادرم پشت به یک نقاشی از صحن انقلاب ایستاده بودند و عکاس شاتر را چکانده بود. عکسی که در اوایل دهه ۵۰ ثبت شده و معلوم نیست در طول این سال‌ها که بر روی دیوار خانه عمو در کابل بوده است، چه چشم‌هایی با دیدن آن هوایی مشهد و حرم شده اند. عمو داشت خاطرات آن روز‌ها را تعریف می‌کرد و یک دل سیر برای امام رضا (ع) اشک می‌ریخت.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->