شهادت پاسدار تیپ ۱۲ قائم (عج) سمنان حین ماموریت رزمی + عکس (۱۶ مهر ۱۴۰۴) تجربه زیارت اختصاصی کودکان در حرم مطهر رضوی برای نخستین‌بار انتخاب ۱۰ هزار مسجد شاخص در طرح «محراب» تقدیر مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه از نیروهای خدوم انتظامی فرنی‌پزان در شربت‌خانه حضرتی | نگاهی مستند و متفاوت به یکی از نهادهای فراموش‌شده پذیرایی در حرم‌مطهر تدوین خاطرات شهدای دانش‌آموز جنگ تحمیلی ۱۲ روزه بانگ خوش، مروج اخلاق جنگ با استکبار را ادامه می‌دهیم به سویت پر کشیدم با دلی از قبل‌ شیدا‌تر نسبتِ فرهنگی و تمدنی ما و امام رضا(ع) حکم شرعی خرید اضافی وسایل زندگی چیست؟ «اوس حبیب» جنس نور و نظم را می‌شناخت | یادی از مرمتگر گنبد و آینه‌کاری‌های حرم مطهر رضوی سفری برای دل دیدار رئیس بنیاد شهید با خانواده شهید فراجا ۳ هزار و ۱۵۷ موکب در اربعین ۱۴۰۴ خدمات ارائه کردند زیارت، مهمان‌شدن در خانه امام رضا(ع) | حق امام معصوم را با زیارت ادا کنیم آغاز همایش تجلیل از خادمان اربعین با پیام رئیس‌جمهور (۱۶ مهر ۱۴۰۴) الگوگیری از سیره امام‌رضا(ع) در تربیت کودک | پیوندی از عقلانیت، عاطفه و نظم دهلی نو محفل شاعرانه در پاسداشت حضرت زهرا(س) شد تأکید معاون وزیر فرهنگ در حمایت از تولید محتوای قرآنی در مناطق روستایی و عشایری
سرخط خبرها

لامپ‌های رنگی حرم

  • کد خبر: ۱۲۹۲۶۲
  • ۲۰ مهر ۱۴۰۱ - ۲۰:۰۲
لامپ‌های رنگی حرم
هروقت دلم می‌گیرد، خودم را می‌رسانم حرم. بعد می‌روم کنجی که در صحن انقلاب برای خودم دارم. رو به گنبد آقا می‌ایستم، امین ا... می‌خوانم و کم کم شروع می‌کنم به درددل کردن با او.

هروقت دلم می‌گیرد، خودم را می‌رسانم حرم. بعد می‌روم کنجی که در صحن انقلاب برای خودم دارم. رو به گنبد آقا می‌ایستم، امین ا... می‌خوانم و کم کم شروع می‌کنم به درددل کردن با او.

انگار همه آن‌هایی که در حرم با آقا حرف می‌زنند، شیوه خودشان را دارند. من که در دلم حرف می‌زنم. انگار قلبم زبان باز کرده و بلد است چطور با امام رضا (ع) صحبت کند.

بچه‌تر که بودم، وقتی پدرم ما چهار برادر را می‌برد نزدیک روضه منوره تا یکی یکی بغلمان کند و ببرد نزدیک ضریح، من، چون پسر آخر بودم، نوبتم دیر می‌رسید و محو قاب‌هایی می‌شدم که در دیوار‌های اطراف ضریح امام رضا (ع) نصب شده بود. هنوز هم که برای زیارت خود را به نزدیک ضریح می‌رسانم، نیم نگاهی به قاب‌ها می‌اندازم. جایی خواندم که محتویات این قاب ها، هدایای ارزشمندی است که از طرف مقام‌ها و شخصیت‌ها در طول سالیان طولانی وقف آستان قدس رضوی شده اند.

نوبت من که می‌رسید، بابا دیگر توان بالا بردنم را نداشت. من تکیه می‌دادم به او و رو به ضریح، همان چیز‌هایی را که بلد بودم، به امام رضا (ع) می‌گفتم. آن موقع‌ها شب‌های ولادت و عید می‌رفتیم حرم. مامان برایمان ساندویچ درست می‌کرد و معمولا جایی در صحن انقلاب یک فرش را به خود اختصاص می‌دادیم. آن زمان، لامپ‌های ریسه‌های رنگی، همه شان شیشه‌ای بود.

بیشترشان قرمز و سبز بودند. یک جا‌هایی در صحن امام خمینی، ریسه‌های آبی هم از دیوار‌ها آویزان بود. شب‌های عید در حرم، آدم را سرحال می‌کرد. آن لامپ‌های شیشه‌ای خیلی واقعی‌تر و درخشان‌تر بودند؛ لامپ‌هایی که حالا چندسالی است جایشان را به ریسه‌های رنگ ووارنگ داده اند و به نظرم عکس را خراب می‌کنند. ما یک عکس خانوادگی داریم؛ از این عکس‌های فوری که نزدیک ورودی‌های حرم می‌ایستادند و می‌گرفتند. لامپ‌های رنگی حرم توی عکس، هنوز هم خانه ما را روشن می‌کنند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->