تولیت آستان قدس رضوی: روحیه مقاومت در برابر مستکبران هیچ‌گاه از بین نخواهد رفت گلی که گونه‌اش از ارغوان لطیف‌تر است مادران همیشه منتظر جامعه، آماده فعالیت بیشتر مجتمع آیه‌ها، میزبان همایش بزرگ «فاطمیون در مدار مقاومت» | دفاع از حرم، اثر تمدنی نهضت حسینی حضرت فاطمه (س)، الگویی برای هر عصر و نسل عاشقانه‌هایی از زندگی حضرت زهرا(س) و امیرالمومنین(ع) سفر رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس به مشهدالرضا (ع) | حوزه خراسان، پشتیبان علمی و فرهنگی فقه قانون‌گذاری حواسمان به لقمه‌هایی که برای خود می‌گیریم باشد مشهدالرضا (ع)، میزبان کنفرانس بین‌المللی فقه و قانون | رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس: ظرفیت ارزشمند حوزه خراسان، پشتیبانی از تصویب قوانین کارآمد است صحن و سراهای رضوی مهیای جشن مادر + ویدئو الگوی فاطمی، کاملترین الگوی خانواده اصلاح تصور ما درباره نماز حجت‌الاسلام‌والمسلمین نظافت یزدی: مادری معامله با خداست یازدهمین مرحله قرعه‌کشی طرح ملی «من قرآن را دوست دارم» برگزار می‌شود اعلام ویژه‌برنامه‌های سالروز میلاد حضرت زهرا(س) در حرم امام‌رضا(ع) حضور یلدایی تولیت آستان قدس رضوی در جمع کودکان بهزیستی «نور علی بن موسی الرضا (ع)» مشهد خانواده موفق؛ نسل سرنوشت‌ساز یلدا؛ فرصت ادای مستحبات اجتماعی همایش چهلمین سال تأسیس دانشگاه علوم اسلامی رضوی در مشهد برگزار شد (۲۹ آذر ۱۴۰۳) + فیلم
سرخط خبرها

لامپ‌های رنگی حرم

  • کد خبر: ۱۲۹۲۶۲
  • ۲۰ مهر ۱۴۰۱ - ۲۰:۰۲
لامپ‌های رنگی حرم
هروقت دلم می‌گیرد، خودم را می‌رسانم حرم. بعد می‌روم کنجی که در صحن انقلاب برای خودم دارم. رو به گنبد آقا می‌ایستم، امین ا... می‌خوانم و کم کم شروع می‌کنم به درددل کردن با او.

هروقت دلم می‌گیرد، خودم را می‌رسانم حرم. بعد می‌روم کنجی که در صحن انقلاب برای خودم دارم. رو به گنبد آقا می‌ایستم، امین ا... می‌خوانم و کم کم شروع می‌کنم به درددل کردن با او.

انگار همه آن‌هایی که در حرم با آقا حرف می‌زنند، شیوه خودشان را دارند. من که در دلم حرف می‌زنم. انگار قلبم زبان باز کرده و بلد است چطور با امام رضا (ع) صحبت کند.

بچه‌تر که بودم، وقتی پدرم ما چهار برادر را می‌برد نزدیک روضه منوره تا یکی یکی بغلمان کند و ببرد نزدیک ضریح، من، چون پسر آخر بودم، نوبتم دیر می‌رسید و محو قاب‌هایی می‌شدم که در دیوار‌های اطراف ضریح امام رضا (ع) نصب شده بود. هنوز هم که برای زیارت خود را به نزدیک ضریح می‌رسانم، نیم نگاهی به قاب‌ها می‌اندازم. جایی خواندم که محتویات این قاب ها، هدایای ارزشمندی است که از طرف مقام‌ها و شخصیت‌ها در طول سالیان طولانی وقف آستان قدس رضوی شده اند.

نوبت من که می‌رسید، بابا دیگر توان بالا بردنم را نداشت. من تکیه می‌دادم به او و رو به ضریح، همان چیز‌هایی را که بلد بودم، به امام رضا (ع) می‌گفتم. آن موقع‌ها شب‌های ولادت و عید می‌رفتیم حرم. مامان برایمان ساندویچ درست می‌کرد و معمولا جایی در صحن انقلاب یک فرش را به خود اختصاص می‌دادیم. آن زمان، لامپ‌های ریسه‌های رنگی، همه شان شیشه‌ای بود.

بیشترشان قرمز و سبز بودند. یک جا‌هایی در صحن امام خمینی، ریسه‌های آبی هم از دیوار‌ها آویزان بود. شب‌های عید در حرم، آدم را سرحال می‌کرد. آن لامپ‌های شیشه‌ای خیلی واقعی‌تر و درخشان‌تر بودند؛ لامپ‌هایی که حالا چندسالی است جایشان را به ریسه‌های رنگ ووارنگ داده اند و به نظرم عکس را خراب می‌کنند. ما یک عکس خانوادگی داریم؛ از این عکس‌های فوری که نزدیک ورودی‌های حرم می‌ایستادند و می‌گرفتند. لامپ‌های رنگی حرم توی عکس، هنوز هم خانه ما را روشن می‌کنند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->