اگر چه میان حقوق زنان و تکالیف نقشی تعریفشده برای آنان در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه تفاوتهای آشکار و پنهانی وجود دارد، تأثیر رسانهها و قرار گرفتن همه جوامع در قالب بخشی از نظام جهانی سبب شده است زنان در فرایند جامعهپذیری و شکلگیری انتظارات اجتماعیشان از جامعه، اکثرا به شکل جهانی بیاموزند و بیندیشند و به شکل بومی و منطقهای عمل کنند.
افزایش اندیشهورزی و اهتمام به خردورزی در میان قشر زنان تحصیلکرده سبب شده است انتظارات اجتماعی آنان از جامعه افزایش یابد و متعاقبا سطح انتظارات جامعه از زنان را نیز افزایش دهند. جامعه امروز جهانی دیگر زن را صرفا به مثابه مدیر اندرونی نمیپندارد و تلاشهای بیوقفه زنان برای حضور و پذیرفته شدن در عرصههای اجتماعی جهانی سبب شده است گامبهگام توانمندی خود را افزایش دهند و به عنوان صاحبنظران عرصه آموزش و اندیشه وارد میدان مدیریت و تألیف شوند.
نمونه بارز بانوان توانمند ایرانی را در سیاست خارجی و در عرصه بینالمللی میتوان دید، بانوانی که کمتر دیده شدهاند. به رغم بسیاری از تصورات اشتباه درباره نقش زنان در دستگاه سیاست خارجی، کشورمان توانسته است موفقیتهای چشمگیری برای زنان در عرصه دیپلماسی به ارمغان بیاورد و اثبات کند توانمند هستند هرچند کمتر به ظرفیتهای آنها توجه شده است. از نمونههای موفق عرصه دیپلماسی میتوان به چند بانوی فرهیخته و پرتلاش اشاره کرد که در سطح سفیر و دیپلمات در کشورهای مختلف در حال فعالیتاند.
دکتر زهرا ارشادی، معاون نمایندگی ایران در سازمان ملل، یکی از این بانوان فرهیخته است. او بارها به نمایندگی ایران در سازمان ملل به اعلام مواضع پرداخته و بهخوبی از تجربه خود در عرصه بینالملل بهره جسته است. نمونه دیگر سر کار خانم فروزنده ودیعتی مدیرکل حقوق بشر و زنان وزارت امور خارجه است که علاوه بر تصدی این سمت مهم، سفیر ایران در فنلاند نیز هست.
همانطور که گفته شد، زنان توانمند در این عرصه کم نیستند هرچند انتظار میرود بهای بسیار بیشتری به بانوان داده شود، چون زمانی که این بانوان به عنوان نمایندگان فاخر و شایسته جمهوری اسلامی ایران در عرصه بینالملل مطرح میشوند، همه شعارها و جوسازی غربیها درباره تضییع حقوق زنان رنگ میبازد. آن وقت است که شعارهای بیهوده علیه زنان ایرانی معنا نمیشود و گزارشها درباره تضییع حقوق زنان بیاثر خواهد شد.
این در حالی است که غرب در ذات خود همواره نگاهی پارادوکسگونه به مقوله زن داشته و عملکرد دوگانهاش نیز در این نوع نگاه به زن نهفته است: زن اگر با ایدهآلهای غربی همخوانی داشته باشد حقوقش تضییع نشده است، اما اگر با حفظ کمالات و توانمندیهای خود به حدود مشروع دین خود پایبند باشد حتما ظلمی صورت گرفته است!
از سوی دیگر، همین بانوی اثرگذار در سطح بینالملل اگر نماینده جمهوری اسلامی باشد، نظام لیبرال غرب به خود اجازه میدهد در حقوق اولیه و مسلم او بهراحتی اجحاف کند. برای نمونه، به سفارت ایران در دانمارک حمله شد و سفیر ایران در این کشور مورد تعرض قرار گرفت، آن هم در جایی که دستگاه امنیتی دانمارک موظف بود امنیت جانی دیپلماتها را حفظ کند.
این مسئله محقق نشد و پلیس با تأخیر فراوان وارد عمل شد مخصوصا اینکه این سفیر بانویی ایرانی بود و در این میان حقوق خانم افسانه نادیپور قربانی منفعتگرایی غربیها شد. همچنین جا دارد یادی کنیم از خانم مرضیه افخم، اولین سفیر زن جمهوری اسلامی ایران و اولین سخنگوی وزارتامورخارجه که ریاست مرکز دیپلماسی عمومی و رسانهای را در کارنامه خود دارد و مدتی سفیر ایران در مالزی بوده است.