در زمانهای زندگی میکنیم که شتاب همه چیز آن قدر زیاد است که معمولا فرصت تأمل و تفکر را از ما میگیرد و ناچار همان طور که سراغ فست فودها رفته ایم سراغ خوراک فکری و فرهنگی فست فودی هم میرویم.
تنوع و تکثر سرچشمههای تولید و انتشار محصولات هنری و فرهنگی هم مزید بر علت شده است. این مسئله ایرادی ندارد؛ آنچه محل ایراد است ازدست رفتن تعادل مصرف این محصولات است؛ نبود تعادلی که ممکن است به شکل زیاده روی یا سوءتغذیه و کم مصرف کردن آن باشد.
یکی از این محصولات فیلم کوتاه است؛ چیزی که در ابتدا خودِ سینما بود و سپس به حاشیه تبدیل شد. بعدها نیز به بستر اصلی توسعه زبان سینما از طریق تجربه گرایی و ساخت آثار آوانگارد یا تجربه شیوههای بیانی و روایت مبدل شد؛ چیزی که سینمای حرفهای به دلیل وابستگی شدیدش به بازار و اقتصاد، جرئت و فرصت آن را نداشت.
این مسیر در کشور ما نیز سالها وجود داشت و نتایج درخشانی همچون حضور موفق در جشنوارههای معتبر سینمایی یا معرفی فیلم سازان جوان و آینده دار به بار آورد، اما در سالهای اخیر به دلایل مختلف این فرایند کند و مختل شده است و میزان و کیفیت فیلمهای کوتاه تولیدشده در کشور و خصوصا مشهد افت زیادی پیدا کرده است.
ازآنجاکه بخش زیادی از هزینه این تولیدات را ادارات و نهادهای فرهنگی و هنری متقبل میشدند یا از تولیدات حمایت میکردند، این کم کاری بیش از همه متوجه آن هاست.
البته روی سخن من در این نوشتار با آنان نیست، زیرا آنها آن قدر گرفتار میزها و کارتابل هایشان هستند که فرصت اندیشیدن به این مقوله را ندارند و سخنم بیشتر متوجه جوانان و علاقهمندان این حوزه است؛ کسانی که معمولا تولیدکننده و مصرف کننده این آثار هستند.
جوانان مدتی است که غرق در کلیپهای اینستاگرامی به جای تولید آثاری که به دنبال تولید و تکثیر هنر و اندیشه باشد، در پی ساخت ویدئوهایی رفته اند که لایک بیشتری بگیرد تا به قول خودشان از طریق «پیج» شان نانی در بیاورند. درحالی که مدیوم فیلم کوتاه با محور قراردادن اندیشه و ذوق ورزی سعی در برقراری ارتباط عمیق با مخاطب داشت و میخواست فشرده اندیشه یا عصاره تفکری را یا تلنگری را از طریق این محصولات به دست بینندگانش برساند.
پیشرو بودن، بداعت و جسارت در بیان و در طرح مسئله، مؤلفههای اصلی فیلمهای کوتاه بوده است و هست. اما همین خصیصهها نیز به مرور جایش را به موضوعات سفارشی یا قالبها و فرمهای تکراری و کلیشهای داد و فیلم کوتاه را از نفس انداخت. آنچه جوانان علاقهمند به ساخت فیلم کوتاه باید این روزها به دنبالش باشند در ابتدا تمرین اندیشیدن و دست یافتن به تفکر انتقادی است و سپس آموزش شیوههای بیانی با ابزار سینما.
خوشبختانه همین گوشیهای هوشمند سادهای که در دست من و شماست این امکان را فراهم کرده است که هرکدام از ما بتوانیم با همین ابزار دست به ساخت آثار ماندگار و ارزشمندی بزنیم؛ چنانچه در سایر نقاط دنیا نیز همین کار را میکنند و حتی فیلمهای بلند و سینمایی با استفاده از گوشی موبایل میسازند؛ این موضوع بهانهای برای نساختن فیلم این روزها پذیرفته نیست. فقط میماند انگیزه ساخت فیلم و حرفی که قرار است گفته شود و شیوه بیان آن. انواع و اقسام آموزشهای نظری و عملی در اینترنت (به شرط وصل بودن) موجود است که با یک جست وجوی ساده میتوان به آنها دست یافت.
پلتفرمهای داخلی و خارجی متعددی نیز موجود است که میتواند محل عرضه و نمایش این آثار باشد؛ همچنین جشنوارهها و فستیوالهای سینمایی که میتوان با ارسال آثار، درآنها شرکت کرد و عیار اندیشه و ذوق خود را سنجید.
در صورت تولید آثار با هزینه بیشتر به کمک سرمایه گذار یا اسپانسر نیز امکان بازگشت سرمایه از طریق پلتفرمهای داخلی و خارجی وجود دارد. یادمان نرود برای رسیدن به جامعهای رشدیافته و متوازن ناگزیر از گفتگو با ابزارهای مختلف هستیم و ظرف فیلم کوتاه باتوجه به شرایط موجود یکی از بهترین راه هاست؛ راهی هموار و مؤثر که میتواند همچون جرقهای در شبی تاریک، شعله چراغی را در اذهان مخاطبان روشن کند.