۲۱‌هزار نابینا و کم‌بینا زیر پوشش بهزیستی خراسان رضوی درباره برخی بالا‌وپایین‌های زندگی نابینایان مشهد به بهانه روز عصای سفید | چشم نیمه‌باز شهر به مشکلات روشن‌دلان مناسب‌سازی‌نشدن مدارس خراسان رضوی، مانعی پیش پای معلولان مراکز پیشخوان دولت در خراسان رضوی برای تردد معلولان مناسب‌سازی می‌شود بررسی مشکلات تحصیلی دانش آموزان استثنایی در مشهد؛ از هزینه‌های حمل‌ونقل تا کمبود نیروی انسانی راهیابی دانش‌آموزان آسیب‌دیده بینایی خراسان رضوی به مسابقات جهانی ۲۰۲۴ محاسبات سریع ذهنی راه‌اندازی سامانه اعزام مترجم، حلال مشکلات ناشنوایان | تسهیلات مناسب‌سازی منازل ناشنوایان خراسان رضوی به ۴۰ میلیون تومان رسید خبری از واریز مستمری ۱۳ هزار معلول تحت پوشش بهزیستی نیست حضور معلولان مقابل استانداری خراسان رضوی برای پیگیری اجرای قانون حمایت از حقوق معلولان | ناشنوایان: می‌خواهیم صدایمان را بشنوند گلایه توان یابان مشهدی از هزینه‌های سرسام آور خرید و تعمیر وسایل توان بخشی | ترکش گرانی بر تن توان یابان گردهمایی معلولان ضایعه نخاعی مشهد برگزار شد + فیلم فراخوان وزارت رفاه برای انتخاب رئیس سازمان بهزیستی کشور با جذب ۴ هزارو ۲۰۰ نفر معلول در کشور مسیر استخدام معلولان خراسان رضوی هموارتر می‌شود افزایش ۴۰ درصدی حق پرستاری معلولان کمک‌هزینه معیشتی ویژه اردیبهشت با تأخیر پرداخت شد (۲ مرداد ۱۴۰۳) مستمری تیرماه حق پرستاری معلولان شدید و خیلی شدید واریز شد (۲ مرداد ۱۴۰۳) افزایش تعداد خانواده‌های مددجوی تحت پوشش بهزیستی به ۱.۵ میلیون خانواده آخرین آمارها از اقدامات سازمان بهزیستی کشور شهادت بی‌رحمانه جوان معلول فلسطینی به دست صهیونیست‌ها
سرخط خبرها

روایتی از مجتمع‌های ویژه اسکان خانواده‌های چند معلولی که زیرساخت اولیه را ندارد

  • کد خبر: ۱۳۱۱۷۶
  • ۰۳ آبان ۱۴۰۱ - ۱۱:۱۹
روایتی از مجتمع‌های ویژه اسکان خانواده‌های چند معلولی که زیرساخت اولیه را ندارد
این خانه آپارتمانی و بی آسانسور، برای او و همسرش که هر دو برچسب معلول جسمی حرکتی دارند، همه چیز دارد، جز رنگی از آسایش. برای این زوج و دیگرانی به سراغشان رفته ایم «هیچ جا خانه خودت نمی‌شود» فقط یک ضرب المثل است و این چنین می‌ماند اگر همچنان، خانه‌ها و شهر‌ها فقط برای آدم‌های همیشه سالم ساخته شوند.

فرزانه شهامت | شهرآرانیوز؛ خسته است. نه اینکه کار خاصی کرده باشد، از چند پله آمده است پایین. ۳۳ یا ۳۴ تا، درست نمی‌داند. بشمارد که چه بشود؟ رنج‌ها را که‌ می‌شماری، پر رو می‌شوند انگار و بیشتر آزارت می‌دهند. حالا که به سختی خود را رسانده است طبقه همکف، عصاهایش را‌ می‌گذارد کنار و گوشه پارکینگ می‌نشیند تا نفسی تازه کند. این خانه آپارتمانی و بی آسانسور، برای او و همسرش که هر دو برچسب معلول جسمی حرکتی دارند، همه چیز دارد، جز رنگی از آسایش. برای این زوج و دیگرانی به سراغشان رفته ایم «هیچ جا خانه خودت نمی‌شود» فقط یک ضرب المثل است و این چنین می‌ماند اگر همچنان، خانه‌ها و شهر‌ها فقط برای آدم‌های همیشه سالم ساخته شوند.

از تصور تا واقعیت

تصور کن خانه ات در طبقه سوم ساختمان باشد و برای رفت وآمد‌های هر روزه باید نرده راه پله‌ها را سفت بگیری تا مبادا چشم‌های نداشته ات، کار دستت بدهند یا مثلا اسیر ویلچر باشی و سرویس بهداشتی منزل استیجاری ات، گوشه حیاط باشد. حتی تصورش هم سخت است، مگر نه؟ یافتن نمونه‌هایی عینی از این دست، کار دشواری نیست آن قدر که وفور دارد. گزینه ساده ترش این است که به یکی از محل‌های تجمع سکونت این قبیل خانواده‌ها در شهر برویم؛ مجتمع‌های مسکونی‌ای که ساکنانش، خانواده‌های دارای فرد کم توان جسمی هستند.

بماند که دورهم جمع شدن این افراد با شرایط جسمی ویژه‌ای که دارند، تا آنجا که ما با ساکنانش صحبت کردیم و پای درد دل هایشان نشستیم، نفعی به حالشان نداشته و موجب نشده است که خدمات مورد نیاز، راحت‌تر و سریع‌تر در اختیارشان قرار بگیرد. با این حساب برای درک مشکلات هر ساعته و هر روزه آن ها، دیگر نیازی به تصور کردن هم نیست. عکس‌ها و روایت‌های عینی ما که انعکاس تنها گوشه‌ای از آن در این صفحه می‌گنجید، خود گویای وضعیت این گروه از شهروندان است.

کابوس پله‌ها

حبس خانگی

بلوز و چشم هایش هم رنگ اند، به رنگ آسمانی که به ندرت آن را‌ می‌بیند. رضا اواخر دهه دوم زندگی اش را سپری می‌کند. در دانشگاه، کامپیوتر را تا مقطع لیسانس خوانده است، البته نه از آن درس خواندن‌های الکی که واحد‌ها پاس می‌شوند، صرفا برای وقت گذرانی یا گرفتن مدرک. مدرکش را از دانشگاه نگرفته است و کارت معافیت از خدمت هم ندارد؛ چون همه چیز به پول ختم می‌شود، همان چیزی که او و خانواده اش ندارند.

خانه نشینی اجباری و بی تحرکی ناشی از آن، رضا را سنگین وزن کرده است. مکافات این وضعیت را بیشتر، پدرش به دوش می‌کشد. وقت‌هایی که رضا مجبور است از خانه بیرون برود، پدر باید او را کول کند، از پله‌ها پایین ببرد و با سلام و صلوات، هر دویشان را به طبقه همکف برساند یا اینکه روی پله‌ها پتو پهن کند و با کمک پدر پله پله، خودش را روی زمین بکشاند. آخرین باری که رضا، آسمان را بالای سرش دیده است، به ۹ روز پیش باز‌ می‌گردد؛ قبل آن هم حدود چهارماه قبل. او ۹ روز قبل باید با این شرایط و برای انجام یک کار اداری، خود را به دستگاهی اجرایی‌ می‌رساند که به قاعده باید حال و روز این افراد را بیشتر از همه درک کند؛ به بهزیستی.

معنی معلولیت شدید جسمانی رضا را وقتی بهتر می‌فهمیم که‌ می‌بینیم می‌خواهد تا دم در آپارتمان برود تا کاری را انجام بدهد و خود را به سختی روی زمین می‌کشد. اینکه او دوران اسارتش را در این خانه چگونه سپری می‌کند، سؤالی است که پاسخ آن، وارونه بودن کار‌های دنیا را نشانمان می‌دهد.

می‌گوید که یکی از کارهایش برای گذران امور زندگی، نوشتن پایان نامه برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی است، همان‌ها که پول دارند، اما حوصله و سواد، خیر. امثال رضا هستند و جورشان را‌ می‌کشند. مشکلاتش آن قدر زیاد است که به ناچار به آن‌ها می‌خندد، هم به مشکلات، هم راه حل‌هایی که به ذهنش رسیده است، اما نتیجه پیگیری تمامشان شده است هیچ و ماندن در همین خانه و همین وضعیت.

کابوس پله‌ها

راه مبهم پیش رو

فاطمه و همسرش زخم خورده فلج اطفال هستند. هر دو معلولیت جسمی شدید دارند و پاهایشان، کاری را که باید، انجام نمی‌دهد. راه رفتن برای آن‌ها حتی روی زمین صاف و با عصا نیز سخت است، چه رسد به اینکه بخواهند از پله‌های مجتمع مسکونی شان بالا و پایین بروند؛ «قبلا از روی ناچاری، واحد‌هایی را اجاره می‌کردیم که در طبقه همکف نبود. یک بار مادرم آمد خانه مان. پله‌ها را که دید، رحمش آمد. گفت این پله‌ها خطرناک است. با سر می‌افتید پایین. بیایید خانه خودمان، مستأجرش می‌خواهد برود. چند سالی در آن خانه شصت متری پدرم ماندیم. آنجا را ترک کردیم تا صدای بقیه خواهر و برادرهایم درنیاید.»

ادامه ماجرایی که برایمان می‌گوید به هفت سال پیش برمی گردد، وقتی از بهزیستی تماس گرفتند و پیرو درخواست‌های مکرر خانواده برای خانه دار شدن، پیشنهاد دادند که از خانه‌ای در پنجتن بازدید کنند، خانه‌ای که نه آسانسور داشت و نه حتی چاله آسانسور در آن تعبیه شده بود؛ «واحد در طبقه سوم بود. گفتیم با این پا‌ها نمی‌توانیم. یک ماه بعد گفتند یک واحد دیگر در طبقه دوم نیز هست. ب

از گفتیم برایمان سخت است. جوابشان این بود که ما برای شما به دنبال طبقه همکف هستیم، فعلا شما پولتان را واریز کنید. ۴۷ میلیون تومان لازم بود، اما ما فقط ۱۰ تومان داشتیم. گفتند قرض کنید؛ سهمیه مسکن برای خانواده‌های دارای دو معلول که آمد، می‌گیرید و قرضتان را‌ می‌دهید. قرض کردیم و این خانه را گرفتیم، اما خبری نشد، نه از سهمیه نه از طبقه همکف. الان طبقه همکف که بعد از ما ساکن شدند، ناشنوا هستند و مشکلات جسمی حرکتی ندارند؛ با این حال هر چه کردیم، کاری از پیش نرفت و طبقه دوم ماندیم.»

دوندگی‌های فاطمه برای فروختن خانه‌ای که برای خرید آن از سهمیه‌ای استفاده نکرده اند، باعث شد که بعد از هفت سال، مجوز فروش را از بهزیستی بگیرند، اما «چون سند نداریم، در واقع ما فروشنده نیستیم و راستش می‌ترسیم اگر خریداری پیدا کنیم؛ بعد از فروش، پول خانه به دست خودمان نرسد.»

فاطمه از بیکاری همسرش تعریف می‌کند و‌ می‌گوید نتیجه خبر‌هایی را که درباره رسیدگی به وضعیت معلولان منتشر می‌شود، در زندگی اش ندیده است؛ مثلا همین تسهیلات بلاعوضی که گفته می‌شود برای مسکن خانواده‌های دارای دو معلول اختصاص پیدا می‌کند یا مثلا سهام عدالت که قرار بود مددجویان بهزیستی در اولویت دریافت آن باشند و ....

کابوس پله‌ها

اظهار بی اطلاعی معاون بهزیستی استان از مشکلات مجتمع مسکونی مددجویان

فکر نمی‌کنم این طور باشد

شرایط معلولانی را که در یکی دو مجتمع مسکونی به آن‌ها سر زدیم، با معاون امور توانبخشی اداره کل بهزیستی خراسان رضوی در میان می‌گذاریم؛ نه به امید اصلاح وضعیت این مجتمع ها، چون بیش از اندازه خوش بینانه به نظر می‌رسد، بلکه امیدواری به اصلاح دست کم پروژه‌های مَسکنی که برای مددجویان کم توان بهزیستی در دست ساخت هستند.

حمیدرضا علیزاده رضایی با اظهار بی اطلاعی و تردید درباره چنین موضوعی و بیان اینکه «فکر نمی‌کنم این طور باشد که شما می‌فرمایید»، ما را ارجاع می‌دهد به معاونت مشارکت‌های مردمی اداره کل. او که پیش از این و در گفتگو با شهرآرا، آمار مددجویان در صف انتظار در استان برای دریافت تسهیلات مناسب سازی مسکن و خودرو را بیش از ۳ هزارو ۵۰۰ نفر عنوان کرده بود، می‌گوید که با اعتبارات ۵ میلیارد تومانی سال گذشته، حدود ۶۰۰ نفر از این فهرست کم شده اند.

علیزاده رضایی با اشاره به افزایش سقف تسهیلات یادشده از حداکثر ۱۰ و ۵ میلیون تومان برای مناسب سازی منزل و خودرو در سال ۱۴۰۰ به ۲۰ و ۱۰ میلیون تومان، یکی از دلایلی کندی تمام شدن این صف را مبلغ تسهیلات عنوان می‌کند و درباره آخرین وضعیت این اعتبارات در سال مالی جاری می‌گوید: رقم دقیق آن مشخص نیست. تا الان حدود ۲ میلیارد تومان ابلاغ شده است. اگر اتفاق خاصی رخ ندهد، حداقل به اندازه اعتبارات سال گذشته و حتی بیشتر جذب خواهیم کرد. سؤال دیگر ما از این مقام مسئول، تفاهم نامه‌ای بود که سال گذشته، پیش زمینه‌های انعقاد آن در حال انجام بود.

آن طور که علیزاده رضایی به ما گفته بود، نهضت مناسب سازی مسکن معلولان، یکی از بند‌های پیشنهادی این تفاهم نامه بود که طرفین، شامل بهزیستی و شهرداری مشهد برای تحقق آن، تعهداتی را‌ می‌پذیرفتند. معاون امور توانبخشی اداره کل بهزیستی خراسان رضوی، درباره سرنوشت این پیشنهاد‌ها می‌گوید: نظراتمان را به اداره کل داده ایم، اما بازخوردی نگرفته ایم.

کابوس پله‌ها

پاسخی به مددجویانی که در خانه‌های نامناسب حبس شده اند

تعهد ۱۲ ساله گذاشتیم که نفروشند

هزارو ۷۰۲ واحد مسکونی، تعهدی است که اداره کل بهزیستی خراسان رضوی در سال جاری برای تحویل مسکن به مددجویان باید انجام دهد و تا پایان ماه پیش، حدود ۳۰ درصد آن محقق شده است. این آماری است که سیما احیایی، کارشناس مسکن مددجویان این اداره کل، می‌گوید و دلیل ناکافی بودن عملکرد را تأخیر در ابلاغ اعتبار‌ها و دستورالعمل‌ها عنوان می‌کند.

او درباره مشکل واگذاری سند به خانواده‌هایی که سال هاست در مجتمع مسکونی خیرساز مربوط به مددجویان بهزیستی در محله پنجتن زندگی می‌کنند، می‌گوید: تعهد عدم فروش پروژه، دوازده ساله است و مددجویان از ابتدا از آن اطلاع داشته اند. اینکه می‌گویید مجتمع محمدیه مناسب سازی شده نیست، بله مشکلات را تأیید می‌کنیم و اطلاعی نداریم شرایطی که مدیرکل و معاون وقت بهزیستی آن را پذیرفته اند، چه بوده است. در دوره کنونی (سال ۹۹ به بعد) تفاهم نامه‌ها با خیران مسکن ساز را به سمتی می‌بریم که واحد‌ها برای معلولان مناسب سازی شود.

برای نمونه، جزئیات مشکلات یکی از خانواده‌های مددجویان معلول را به دلیل زندگی در واحد‌هایی که مشکلات آن اشاره شد، با او درمیان می‌گذاریم تا گفت وگویمان عینی‌تر و ملموس‌تر ادامه پیدا کند. او‌ می‌گوید: تحویل این خانه‌ها در شرایط مددجویان ما، کمک بزرگی به آن‌ها بوده است. بهزیستی قطعا می‌خواهد به مددجو کمک کند.

تعهد عدم فروش منزل تا ۱۲ سال، به نحوی کمک به مددجو نیز هست تا با کوچک‌ترین فشار اقتصادی، واحدش را نفروشد و بی خانه نشود. با این حال، اگر موردی این چنین باشد که گفتید و هدف مددجو از فروش منزل، تبدیل به احسن باشد، در گفتگو با معاونت مربوط در بهزیستی و خیر سازنده مسکن، حتما کارش راه می‌افتد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->