چهارشنبه شب خبر تلخ دیگری دوباره دل همه ما را به درد آورد؛ شاهچراغ شیراز، رنگ خون گرفت.
جانهای بی گناه در حریمی امن به سوی پروردگارشان پر کشیدند. مضطرب و ناراحت از اخبار این روزها، صبح روز پنجشنبه سر کار حاضر میشوم. تلویزیون درست مقابل میز کارم است و طبق روال هر روز، روی شبکه خبر ثابت مانده است.
اخبار حادثه شیراز درحال پخش است. ناگهان فیلم کاملی از روند این حرکت تروریستی پخش میشود. این فیلم از دوربینهای مداربسته حرم شاهچراغ استخراج شده است.
فیلم بسیار دردناک است. سرتاسر وجودم را خشم و غم و اضطراب فرامی گیرد. دقایقی نمیتوانم کار کنم. افکار و سؤالات زیادی توی ذهنم درحال رفت وآمد است؛
اگر من آنجا بودم؟
اگر از نزدیکان من آنجا بودند؟
یک انسان چقدر میتواند پلید باشد؟
وحشت مردم از ورود مهاجم و بستن درها.
حال آن مادر و کودک.
سه بار تیراندازی به آن چند نفر پشت کولرگازی.
زدن تیر خلاص به آن خادم؛ و دهها فکر دیگر.
دوباره مشغول کار میشوم.
هنوز نیم ساعت از پخش فیلم نگذشته است که دوباره این فیلم پخش میشود.
حالا دیگر فیلم در تمام سایت ها، کانالها و پیجها پخش شده است و خبر یک آن هاست. با فاصله زمانی کم، دوباره فیلم از شبکه خبر پخش میشود. دیگر طاقت ندارم سرم را از روی مانیتور بالا بیاورم. این روند بازهم تکرار میشود، حتی عصر در اخبار ورزشی هم بخشهایی از فیلم را پخش میکنند. من که دیگر تحمل دیدن این تصاویر دردناک را ندارم، تلویزیون را خاموش میکنم و چشمانم را میبندم.
هیچ شکی در محکومیت این اقدام تروریستی نیست و همه ما عزاداریم، اما جناب صداوسیما! شما که پیش از این در انتشار تصاویر این گونه حوادث تروریستی، محتاطانهتر رفتار میکردید و به اصول رسانه داری درباره این موضوع پایبند بودید!
قانون رسانه میگوید نمایش خشونت به ترویج آن کمک میکند، آن هم در رسانه خاص، حساس و فراگیری همچون تلویزیون که هرلحظه ممکن است از بچه و جوان و زن و مرد سال خورده پای آن نشسته باشند.
اصلا اگر به این قانون هم کاری نداشته باشیم، میدانید دیدن چندین باره این تصاویر چه بلایی بر سر خانواده و دوستان شهدا و مجروحان حادثه میآورد؟ میدانید دیدن این تصاویر چه تأثیری بر ذهن یک کودک میگذارد؟