شهرآرانیوز - بحث اکران برخط فیلمهای سینمایی موضوع تازهای نیست. از زمانی که کرونا شیوع پیدا کرد تا امروز، بارها و بارها بهصورت جدی به آن پرداخته شده است؛ حتی اقدامهایی هم شد تا این موضوع عملی شود، اما این اتفاق رخ نداد. روزهایی که سینماها تعطیل و فیلمهای زیادی در صف اکران قرار داشتند، بارها این مسئله طرح شد، اما پس از اینکه چند فیلم اکران شد و چیزی جز یک نعش از آنها بهجا نماند، سازندگان آثار تصمیم گرفتند اکران برخط برایفیلمهایشان را به عنوان آخرین گزینه بررسی کنند.
یکی از پیشنهادهایی که برای بهبود وضعیت سینماها و اوضاع فروش فیلمهای سینمایی مطرح میشود این است که شرایط اکران برخط برای فیلمسازها فراهم شود، اما بهواسطه وجود نداشتن قانون کپیرایت این ایده چندان مورد استقبال سازندگان قرار نگرفت.
محمدرضا صاحبی، کارگردان و مستندساز در گفتگو با خبر آنلاین درباره اکران برخط میگوید: «درمجموع اکران برخط هم تهدید است و هم فرصت. تهدید است، چون مخاطب سینما -که پیشازاین به سینما میرفته است- تغییر رویکرد میدهد و در خانه به تماشای فیلم مینشیند؛ همچنین یک فرصت است برای فیلمهایی که مخاطبان محدودتری دارند و اکرانشان روی پرده سینما از نظر اقتصادی توجیهپذیر نیست.»
هرقدر که اکران برخط در عرصه فیلم بلند نتوانسته است مورد استقبال قرار بگیرد، در عرصه مستند و با وجود پلتفرمهای مخصوص این موضوع پذیرفته شده و توانسته است مخاطبان مخصوص خودش را هم جذب کند.
محسن اسلامزاده، تهیهکننده و مستندساز مشهدی، درباره تأثیر اکران برخط بر افزایش مخاطبان مستند و همچنین این موضوع که آیا اکرانهای برخط بر جذب مخاطبان بهسوی سینمای مستند تأثیرگذار بوده است یا خیر، گفت: «شروع اکرانهای برخط و بخش زیادی از گسترش این شکل از نمایش فیلم بهدلیل شیوع ویروس کرونا بود. این روزها مردم روزبهروز بیشتر با نمایش برخط ارتباط برقرار کردهاند؛ همچنین پلتفرمها نسبت به گذشته عملکرد قویتری دارند و مدام در حال تکمیل آرشیو آثار مستند خود هستند که این عملکرد قوی به افزایش مخاطبان سینمای مستند کمک کرده است و نمیتوان منکر آن شد.»
او ادامه داد: «اگر تنها امید و افق دید مستندسازان پیشتر و تا چند سال گذشته اکرانهای جشنوارهای و در معدود آثاری پخش تلویزیونی بود، الان میدانند که پس از حضور در جشنوارهها میتوانند آثار خود را بهصورت برخط در دسترس مخاطبان قرار دهند و با تبلیغات درست و اطلاعرسانی قوی، مخاطبان بیشتری جذب کنند. بههمیندلیل از دید من این اتفاق بهواقع تأثیر زیادی بر سینمای مستند و مخاطبان آن داشته است. البته که باید گفت پلتفرمها نیز باید فضای جدیتری در اختیار آثار مستند قرار دهند که درصورت این اتفاق خودشان نیز شاهد بالا رفتن مخاطبان مستندها میشوند.»
باتوجهبه صحبت کارگردانان و منتقدان این پرسش پیش میآید که چرا اکران برخط در ایران با شکست مواجه میشود؟ یکی از دلایل شکست اکران برخط در کشور ما، بدون شک نداشتن قانون برای جلوگیری از کپی غیرمجاز است؛ موضوعی که بارهاوبارها دلسوزان عرصه سینما و نمایش خانگی درباره آن هشدار دادهاند، اما به نظر میرسد وجود این قانون گرچه سود بسیاری خواهد داشت، از سوی دیگر ضرری است برای منافع دیگرانی که اتفاقا دست بالایی در نهادهای فرهنگی دارند و همینموضوع پیوستن به کنوانسیون «برن» را برای کشور ما عملا غیرممکن کرده است.
برای همین است که حداکثر سه ساعت بعد از آغاز نمایش برخط یک فیلم، کپی آن در سایتها، کانالهای تلگرامی و البته شبکههای ماهوارهای دستبهدست میشود و تهیهکننده باید به یغما رفتن سرمایهاش را با چشمان خود شاهد باشد. این موضوع و ضرری که به سرمایهگذاران بخش خصوصی وارد میکند باعث شده است بسیاری از فیلمهای مستقل سینمای ایران هیچ علاقهای برای ورود به عرصه نمایش برخط نداشته باشند.
کمی دقیقتر به ماجرا نگاه کنیم. یکی از دلایل شکست اکران برخط این است که خود سازندگان آثار نیز چندان مایل نیستند که آثارشان به سرقت برود، لذا ترجیح میدهند فیلمشان کلا اکران نشود.