قیمت قطعی حج تمتع ۱۴۰۴ تا ۲ ماه آینده مشخص می شود گلایه آیت الله علم الهدی از بلاتکلیفی طرح جامع زیارت در خراسان رضوی رفیق خوب نعمته | روایت‌های دینی درباره دوست خوب و بد چه می‌گوید؟ هماهنگی برای اعزام چهار هزار نفر از دانشگاهیان به عمره تولیت آستان قدس رضوی: بسیجیان باید امید را تقویت کنند | آگاهی و تحلیل عمیق، ابزار مقابله با جنگ نرم دشمن است مراسم بزرگداشت شهدای پاراچنار پاکستان در حرم امام‌رضا (ع) برگزار شد (۴ آذر ۱۴۰۳) راهیابی ۲۵ حافظ مشهدی به مرحله نهایی مسابقات کشوری قرآن کریم مشورت، صفت مؤمنان بررسی کارکردهای اجتماعی نماز | فریضه‌ای عدالت‌طلب و احیاگر حق چرا باید صبر کنیم؟ ایمان داشته باش تا هدایت شوی | درباره لزوم هدایت قرآنی در زندگی بشر آیت‌الله علم‌الهدی: فرهنگ بسیجی محور عمل کارگزاران نظام باشد | هیچ منطقی در گرانی‌های بازار نیست آیت‌الله علم‌الهدی: بسیجیان دانشجو و طلبه، نگهبان اعتقادی جریان بسیج هستند+ویدئو پیکر مطهر ۱۴ شهید گمنام دفاع مقدس در استان خراسان رضوی تشییع می‌شود رئیس کمیته امداد: خیرین بازوان انقلاب در خدمت‌رسانی به نیازمندان هستند جمع‌آوری ۴۰ میلیارد تومان کمک برای مردم غزه و لبنان توسط خیرین و هیئت‌های مذهبی کشور قصه آقای راستگو | یادی از حجت‌الاسلام محمدحسن راستگو، روحانی نام‌آشنای مشهدی مروری بر روایات ائمه اطهار (ع) درباره عقل | بهترین نعمت برای دنیا و آخرت نصرت الهی در پرتو صبر و پایداری
سرخط خبرها

رزق آن دیدار، توفیق خادم شدنم بود

  • کد خبر: ۱۳۳۷۹۳
  • ۱۸ آبان ۱۴۰۱ - ۱۴:۴۵
رزق آن دیدار، توفیق خادم شدنم بود
دیدن آیت ا... بهجت از فاصله‌ای نزدیک پس از سال‌ها برایم میسر شد. درباره کرامات ایشان شنیده بودم.

یکی از روز‌هایی بود که توفیق زیارت نصیبم شده بود و در صحن آزادی بودم، یک باره متوجه شلوغی ورودی صحن شدم. معمولا علما برای زیارت از پایین پای حضرت (ورودی صحن آزادی) مشرف می‌شوند. به سمت ورودی رفتم تا ببینم چه شخصیتی وارد حرم شده است که همه به سمت ایشان می‌روند.

نزدیک‌تر که شدم، در حلقه خادمان و زائران، روحانی‌ای را دیدم که با قامت خم و سری پایین به آرامی قدم برمی داشت.

گاهی نیم نگاهی به چپ یا راست می‌انداخت و با همان حالتی که سرش پایین بود، زیر لب زمزمه‌ای می‌کرد. بالاخره بعد سال‌ها توفیق دیدار نصیبم شد. دیدن آیت ا... بهجت از فاصله‌ای نزدیک پس از سال‌ها برایم میسر شد. درباره کرامات ایشان شنیده بودم.

بار‌ها عکس کوچه‌ای در قم را که صبح‌ها از آن برای نماز صبح به مسجد می‌رفتند و مردم فقط برای ابراز ارادت و التماس دعا جمع می‌شدند، دیده و از حالات عرفانی و معنوی شان خوانده بودم؛ برای همین همیشه شرم اینکه اگر چشمشان به من بیفتد، معلوم نیست در این جسم آدمیزادی چه ببینند، همراهم بود.

حقیقتش دلش را نداشتم به اندازه گفتن یک التماس دعا و گفتن حاجتی که در دلم داشتم، نزدیک‌تر بشوم. فقط آرزویم را نیت و تماشایشان کردم. آیت ا... از خیل زائران و مجاوران و خادمان عبور کردند و به سمت مضجع شریف رفتند. از آن روز، سال‌ها گذشت تا روزی که برای پر کردن فرم خادمی به صحن آزادی حرم رفتم تا اقدامات اولیه خادم شدنم را انجام بدهم. کنار حوض آزادی، خاطره آن روز و آن دیدار و آن حاجت نگفته برایم تداعی شد.
من آن روز به واسطه رزق دیدار ایشان در حرم، حاجتم را گرفته بودم؛ توفیق برای اینکه خدمتگزار کوچکی در آستان امام مهربانی‌ها باشم.

رزق آن دیدار، توفیق خادم شدنم بود

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->