آغاز مسابقات بین‌المللی «جایزه بریکس قرآن کریم» در کازان + فیلم و تصایور یک صلوات، کرایه راننده تاکسی بود ز دریای کراماتت شده دامانِ صحرا‌ تر درباره محمدعلی الهامی نیا، قدیمی‌ترین استاد کاشی کاری حرم مطهر رضوی مبارک سفری از بخارا تا مشهدالرضا(ع) بررسی فلسفه و آثار زیارت در متون دینی جزئیاتی از ثبت‌نام زائران اربعین در خراسان‌رضوی (۳ مرداد ۱۴۰۳) | اعزام کاروان‌های عتبات پیش از اربعین متوقف می‌شود افتتاح دومین دوره مدرسه دارالعلم در دانشگاه علوم اسلامی رضوی (۳ مرداد ۱۴۰۳) ۱۴۰۰ مشهدی برای شرکت اردوی راهیان نور مناطق غرب ثبت نام کردند رونمایی از سه نسخه خطی نفیس «اللُهوف سید بن طاووس» در حرم رضوی ساختار‌های اجتماعی باید با فرهنگ رضوی همسو شوند تقدیر از برگزیدگان دومین دوره جایزه بین‌المللی خوش‌نویسی «یاس یاسین» احداث سایه‌بان‌های جدید در مسیر‌های پرتردد حرم‌ امام‌رضا(ع) چرا تولی و تبری شرط نجات است؟ پیکر پدر شهیدان «واحدی‌فیض‌آبادی» در مشهد تشییع شد هنرمندانی که دل در گرو حسین (ع) دارند | روایتی از حضور اصحاب رسانه و هنر مشهد در هیئت مذهبی ماه + فیلم یک تنگ بلور در میدان مین آداب استغفار و توبه چیست؟ امام‌سجاد(ع) مظهر تقوا و تواضع است
سرخط خبرها

رزق آن دیدار، توفیق خادم شدنم بود

  • کد خبر: ۱۳۳۷۹۳
  • ۱۸ آبان ۱۴۰۱ - ۱۴:۴۵
رزق آن دیدار، توفیق خادم شدنم بود
دیدن آیت ا... بهجت از فاصله‌ای نزدیک پس از سال‌ها برایم میسر شد. درباره کرامات ایشان شنیده بودم.

یکی از روز‌هایی بود که توفیق زیارت نصیبم شده بود و در صحن آزادی بودم، یک باره متوجه شلوغی ورودی صحن شدم. معمولا علما برای زیارت از پایین پای حضرت (ورودی صحن آزادی) مشرف می‌شوند. به سمت ورودی رفتم تا ببینم چه شخصیتی وارد حرم شده است که همه به سمت ایشان می‌روند.

نزدیک‌تر که شدم، در حلقه خادمان و زائران، روحانی‌ای را دیدم که با قامت خم و سری پایین به آرامی قدم برمی داشت.

گاهی نیم نگاهی به چپ یا راست می‌انداخت و با همان حالتی که سرش پایین بود، زیر لب زمزمه‌ای می‌کرد. بالاخره بعد سال‌ها توفیق دیدار نصیبم شد. دیدن آیت ا... بهجت از فاصله‌ای نزدیک پس از سال‌ها برایم میسر شد. درباره کرامات ایشان شنیده بودم.

بار‌ها عکس کوچه‌ای در قم را که صبح‌ها از آن برای نماز صبح به مسجد می‌رفتند و مردم فقط برای ابراز ارادت و التماس دعا جمع می‌شدند، دیده و از حالات عرفانی و معنوی شان خوانده بودم؛ برای همین همیشه شرم اینکه اگر چشمشان به من بیفتد، معلوم نیست در این جسم آدمیزادی چه ببینند، همراهم بود.

حقیقتش دلش را نداشتم به اندازه گفتن یک التماس دعا و گفتن حاجتی که در دلم داشتم، نزدیک‌تر بشوم. فقط آرزویم را نیت و تماشایشان کردم. آیت ا... از خیل زائران و مجاوران و خادمان عبور کردند و به سمت مضجع شریف رفتند. از آن روز، سال‌ها گذشت تا روزی که برای پر کردن فرم خادمی به صحن آزادی حرم رفتم تا اقدامات اولیه خادم شدنم را انجام بدهم. کنار حوض آزادی، خاطره آن روز و آن دیدار و آن حاجت نگفته برایم تداعی شد.
من آن روز به واسطه رزق دیدار ایشان در حرم، حاجتم را گرفته بودم؛ توفیق برای اینکه خدمتگزار کوچکی در آستان امام مهربانی‌ها باشم.

رزق آن دیدار، توفیق خادم شدنم بود

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->