سمیرا شاهیان | شهرآرانیوز؛ «با مردم مدارا کن تا از گزندهایشان در امان باشى و از نیرنگهایشان سالم بمانى.» این جمله امیرمؤمنان علی (ع) در کتاب «غرر الحکم و درر الکلم» اهمیت مدارا با مردم را برای ما روشن میکند. مدارا با مردم نقطه مقابل خشونت و پرخاشگری است.
پرخاشگری که ممکن است در هر مکان و زمانی و توسط هرکسی پیش بیاید؛ در شروع یک روز کاری پراسترس و پشت ترافیک، در پاگرد راهپلههای یک آپارتمان هنگام آمدوشد بین دو همسایه و حتی در پشت میزهای اداری از پَس یک سوءتفاهم بین دو همکار. فرض کنید شما از همکارتان میخواهید کاری انجام دهد، اما او سر باز میزند. سریعترین واکنشی که میتوانید نشان دهید یک رفتار ضداجتماعی یعنی پرخاشگری است. در زمان پرخاشگری نیاز نیست دو نفر دستبهیقه شوند، بلکه بروز این رفتار بسته به جایگاه و موقعیت افراد، متغیر است.
دلایل زیادی از جمله ترفیعهای شغلی، حسادتهای کاری، بیعدالتیهای مرسوم، نگاههای از بالابهپایین، درخواستهای کاری غیرمنطقی، نادیدهگرفتن امتیازهای کاری افراد و در مقابل بیتوجهی نشاندادن به کمکاری عدهای دیگر را میتوان زمینههایی برای ایجاد خشونت در بین همکاران محسوب کرد، اما نباید اجازه داد به هر دلیل منطقی و غیرمنطقی خشونت ترویج پیدا کند. افزون بر اینکه میتوان با تکیه بر ویژگیهای مثبت اخلاقی مانند صبر و مدارا، راه صلح را نیز در پیش گرفت. راهکارهای دیگری هم برای جلوگیری از خشونت و پرخاشگری وجود دارد که در ادامه میآید.
۸۵%
به گفته دکتر مجید ابهری، آسیبشناس و رفتارشناس بیش از ۸۵درصد از اسباببازیها در کشورمان؛ شمشیر، خنجر و انواع تفنگها و تیرکمانها هستند. همچنین از بازیهای رایانهای و فضای مجازی که نمونه بارزترویج خشونت رفتاری هستند نمیتوان چشم پوشی کرد
۴۰۰۰۰ نفر
سالیانه ۴۰ هزار نفر در استان به علت نزاع و درگیری و همچنین تصادف به پزشکی قانونی مراجعه میکنند.
۵۱.۶۳۰ نفر
خراسان رضوی بعد از تهران با ۵۱ هزار و ۶۳۰ نفر، بیشترین آمار ارجاع نزاع در سال گذشته را داشته است.
از واژههای مترادف با پرخاش میتوان به جنگ، ستیزه، نبرد و نزاع اشاره کرد، درحالیکه متضاد آن را نوازش میدانند. پرخاشگری رفتاری تند است که آزار و اذیت و درد را در طرف مقابل به همراه دارد و ممکن است آسیبهای جسمانی و عاطفی بر او وارد سازد. از طرفی پرخاشگری رفتاری نیست که فقط در برابر دیگران بروز میدهیم، بلکه گاهی اوقات خودمان هم رفتارهای پرخاشگرانه و دور از مهربانی نسبت به خود داریم.
از تقابل رفتاری و درگیریهای لفظی تا درگیریهای فیزیکی از آثار خشم و خشونت در روابط فردی و اجتماعی محسوب میشود. بیشتر درگیریهای فیزیکی ریشه در خشونتهای بینفردی دارد و در جامعه شاهد هستیم بهدلیل یک جای پارک یا نگاهکردن یا برخورد بسیار ساده و مختصر بین دو فرد درگیری فیزیکی به وجود میآید. متأسفانه گاهی همین درگیریها به ضربوجرح شدید و قتل منجر میشود؛ بنابراین خشونت یعنی استفاده کردن از نیروی بدنی به قصد آسیب رساندن به دیگران و تخریب اموال آنها، اما پرخاشگری به احساسات عصبی گفته میشود و لزوما رفتار فرد خشن نیست.
برخی بهجای عصبانیت آشکار، خصومت خود را با روشهای منفعلانه ابراز میکنند که سبب آزار و اذیت قربانیانشان میشود. طعنه و کنایه زدن، نمونهای از پرخاشگریهای کلامی است. فرض کنید بعدازظهر که دارید از محل کار خود خارج میشوید، همکارتان اظهارنظر ناعادلانهای میکند. این برخورد، شما را بدون شک برآشفته خواهد کرد. در چنین موقعیتهایی معمولا ما دو راه داریم؛ پرخاش کنیم یا رفتار منطقی از خودمان نشان دهیم. راهکار درست این است که نگرانیهای خود و مشکل به وجود آمده را همانجا برطرف کنیم و درباره حسی که نسبت به این واکنش داریم، با او صحبت کنیم. رویارویی با مسئله و خودداری از پذیرش اتهام در اینگونه موقعیتها بهترین راه پیشرو است.
به گفته آسیبشناسان و رفتارشناسان اجتماعی، خشونت یکی از واکنشهای اصلی رفتاری است که مبنای آن خشم و پرخاشگری است. با توجه به مشخصات و ویژگیهای روحی، روانی، اجتماعی و فرهنگی فرد، خشونت بهپاخاسته از رفتار او، آثار و عواقب متعدد و مختلفی بر جای میگذارد.
در بین همکاران کمتر پیش میآید دو نفر بخواهند خشمشان را با درگیریهای فیزیکی بروز دهند. خشونت در بین همکاران بیشتر با آسیبهای روحی همراه است. برای نمونه کارهایی از خود نشان میدهند که بازگوکننده اعتراض آشکار آنهاست. پرتاب کردن نابهنگام یک شیء مانند کتاب روی میز، آه بلند کشیدن، پرسروصدا با وسیلهها رفتار کردن، محکم بستن کشوها یا هر رفتار غیرمستقیم، اما تند دیگری که نشانه نداشتن تمرکز و آشکار ساختن خشم درونی است.
بعضی وقتها ممکن است پرخاش همکارانمان در قالب غیبت، تهمت، بدگویی، ایجاد دشمنی، شایعهپراکنی، خودخواهی و غیرقابلپیشبینی بودن بروز پیدا کند. در اینطور مواقع، چون افراد توانایی گفتگو و مهارتهای ارتباط مؤثر و خویشتنداری را ندارند در مقابل ناراحتیهایشان، واکنشهای پرخاشگرایانه نشان میدهند.
احترام گذاشتن به این دسته از افراد و داشتن رفتار خوب با آنها، میتواند نخستین و بهترین برخورد باشد. این رفتار خوب شما سبب میشود افراد کمی به عملکرد خود فکر و از کار یا رفتار ناپسند خود احساس شرمندگی کنند. روش احترام گذاشتن و رفتار خوب، نخستین اقدام است، اما اگر مؤثر نبود میتوانید راهها و روشهای زیر را امتحان کنید.
به رفتار و کار افراد اعتراض کنید نه اینکه به خود آنها معترض شوید. برای نمونه به همکاری که شما را آزردهخاطر ساخته است بهجای اینکه بگویید؛ «در جلسه دیروز، شما صحبتهای مرا گوش نمیدادید و من بهشدت از شما ناراحتم»، لطفا بگویید؛ «گوش ندادن به صحبتهای طرف مقابل سبب میشود فرد احساس کند صحبتهای او آزاردهنده یا غیرمفید است».
از قبل به مشکل و سپس به راهحل آن فکر کنید. فکر کنید در زمانی که شما از رفتار همکاری عصبانی میشوید و در شرایط غیرطبیعی قرار میگیرید، چه باید بکنید. اگر از قبل فکر و تمرین نکرده باشید نمیتوانید رفتاری طبیعی و مناسب بروز دهید.
از همکاری که شما را عصبانی کرده است توضیح بیشتری بخواهید، با این کار به آن فرد فرصت میدهید عملکردش را بدون اینکه شما چیزی گفته باشید، مرور کند و متوجه کار اشتباهش شود.
دلایل زیادی برای برطرفکردن اختلافها وجود دارد. برای نمونه:
با این کار احساس میکنید دستاورد خوبی داشتهاید و فرد مثبتی هستید.
راحت میخوابید و سالم میمانید.
روابط قویتری در مقایسه با وقتی که کدورت را برطرف نکردید، به دست میآورید.
بیشتر احساس شادی میکنید.
شاید گوشدادن به حرفهای افرادی که شکایت میکنند سخت باشد، اما این همان چیزی است که آنها به آن احتیاج دارند. آنا رانیری، یکی از نویسندگان کتاب «چگونه میتوانم کمک کنم؟»، میگوید: «ایجاد فضا و دادن زمان به همکاران برای صحبت درباره آنچه در دل دارند در یک محیط کاری، بهراستی یک نعمت برای آنهاست».
به نظرهای یکی از طرفین صحه نگذارید، در عوض خنثی باشید و از تجربیات خودتان صحبت کنید. میتوانید عباراتی از این دست را به کار گیرید: «به نظر میرسد او تحتفشار بوده و از آنچه گفته منظوری نداشته است.» یا «میدانم که او انسان سرسختی است و گاهی اوقات ممکن است مواضع تندی بگیرد». مهم این است که نشان دهید منظور همکارتان را درک میکنید، اما هرگز از عباراتی مثل «حق با شماست و دیگری حقی ندارد.» استفاده نکنید.