شانزدهمین یادواره بزرگداشت شهدای وحدت برگزار شد | شهیدان «شوشتری» و «محمدزاده» قهرمانان جاودانه وحدت هستند + فیلم در امتداد نگاه مهدی(عج)، زندگی معنا می‌گیرد | بررسی دستورات امام زمان(عج) برای زندگی مطلوب در عصر غیبت «سجاد صیامی»، مرزبان اهل خراسان رضوی، به یاران شهیدش پیوست نگاهی به رونق آیینه‌کاری در شهر مشهد | مشهد، قطب آیینه‌کاری کشور نگاهی به هنر ایرانی آیینه‌کاری که اوج آن در حرم مطهر رضوی است | انعکاس خورشید خراسان در آیینه‌ها رزق پاییزی من یادی از آیت‌ا... اشرفی اصفهانی، هم‌زمان با سالروز شهادتش به دست منافقان | صاحب صفای نفس بررسی انگیزه‌های پنهانی زیارت هجرت امام رضا (ع) تاریخ ایران را دگرگون کرد | تبیین برخی ابعاد شخصیت ثامن‌الحجج (ع) آغاز اجرای نظام جامع آموزشی با محوریت مهارت‌افزایی طلاب انتصاب رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران به عنوان عضو افتخاری هیئت اجرایی کمیته ملی پارالمپیک ثبت‌نام برای قرعه‌کشی عمره دانشگاهیان سال ۱۴۰۴ تا ۲۵ مهرماه ادامه دارد چگونه تدبر در قرآن ما را به ولایت الهی نزدیک می‌کند؟ ۷۶ هزار جانباز اعصاب و روان، زیر چتر حمایت بنیاد شهید دیدار جانشین فرمانده کل سپاه با خانواده سردار شهید سلطانی زمان‌بندی حج تمتع ۱۴۰۵ اعلام شد | آغاز پذیرش زائران از ۲۹ فروردین حفظ حرمت خانواده‌های شهدا در هر مکانی رعایت شود | لزوم به کارگیری ابتکار برای گسترش فرهنگ ایثار و شهادت
سرخط خبرها

نوستالژی‌های پیش از یک زیارت دل چسب

  • کد خبر: ۱۳۶۲۷۵
  • ۰۲ آذر ۱۴۰۱ - ۱۶:۵۵
نوستالژی‌های پیش از یک زیارت دل چسب
مهدی عسکری - روزنامه نگار
مهدی عسکری
نویسنده مهدی عسکری

بچه که بودم، خانوادگی به زیارت امام رضا(ع) می رفتیم. از هر نظر که فکرش را بکنید، دل چسب بود؛ من، مادر و پدرم همراه با خواهر و برادرانم. آن سال ها در دهه شصت هنوز حرم به این شکل وشمایل گسترش پیدا نکرده بود.

وعده گاه ما هم رواق امام خمینی(ره) بود که آن روزها هنوز صحن امام خمینی(ره) بود. به جز لذت حضوری که در آن سال ها در صحن امام خمینی(ره) داشتم، حاشیه های زیارت هم برایم خیلی دل چسب بود؛ نوارهایی که سرودهای امام رضایی پخش می کرد و فروشندگان دوره گرد آن ها را روی موتورسیکلت می فروختند؛ جعبه ای که باز بود و انواع نوارها به این سبک را داشت و بلندگویی که همیشه روشن بود و معمولا هم یک سرود را پخش می کرد؛ «دوست دارم نگات کنم، تو هم منو نگاه کنی... .»

فروشندگانی که آب میوه را در لیوان های شیشه ای بزرگ می فروختند و پدر تقریبا همیشه همه اعضای خانواده را مهمان می کرد و گاهی هم با سخاوت بیشتر ساندویچ هایی می خرید که آن روزگار با نان های قدیمی پیچیده می شد. همچنین، قدم زدن هایی که از میدان بیت المقدس (فلکه آب) تا حرم و برعکس انجام می شد، آن هم در روزگاری که این همه ساختمان بلند وجود نداشت.

حالا آن قدم زدن ها به نوستالژی بزرگ آن دوران تبدیل شده است. به جز خاطرات دوران کودکی که در کوچه پس کوچه های اطراف حرم گم شدند، حالا حرم بزرگ تر شده و به میدان بیت المقدس نزدیک شده است و از سویی دیگر، ساخت وسازهای فراوان در چهار طرف حرم، دیگر آن حس خاص قدم زدن تا حرم را ایجاد نمی کند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->